به گزارش خبرنگار مهر، محمدهادی جمالی مشهور به هادی جمالی هنرمند نقاش باسابقه که روز ۱۵ خرداد درگذشت، ۱۹ اردیبهشت سال ۱۳۲۹ در شیراز به دنیا آمده بود. جمالی به عنوان تصویرگر و نقاش ایرانی با نقاشیهای اکسپرسیو و انتزاعی که پس از دهه ۱۳۷۰ خلق کرد، شناخته میشود. وی تحصیلات هنری خود را در رشته نقاشی و از هنرستان هنرهای زیبای تهران آغاز کرد. سپس در سال ۱۳۵۰ در دانشکده هنرهای تزیینی پذیرفته شد و در رشته طراحی داخلی ادامه تحصیل داد. وی پس از یک وقفه طولانی تحصیلات دانشگاهی را از سر گرفت و در سال ۱۳۷۵ درجه کارشناسی ارشد رشته طراحی صنعتی را از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی دریافت کرد. سپس به عضویت هیات علمی این دانشگاه درآمد. او در کنار نقاشی به تدریس معماری نیز مشغول بوده و چند کتاب در زمینه آموزش هنر برای دانشآموزان هنرستانی هم تالیف کرد. جمالی همچنین نشان درجه یک وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نیز دریافت کرده است.
وی پس از فارغالتحصیلی از دانشکده هنرهای تزیینی در زمینه تصویرگری کتاب کودک به فعالیت پرداخت و کتابهایی چون «یک صبح پاییزی» را مصور ساخت. جمالی در ابتدای راه نقاشی از خطنگاری و عناصر سنت کتابت و صفحهآرایی برای رسیدن به کلیتی انتزاعی بهره میگرفت اما در دورههای بعدی این عناصر جای خود را به واریاسیونی از مربعها و مستطیلهای رنگی داد. رویین پاکباز درباره این دوره آثار هادی جمالی گفته است: «جمالی از اواخر دهه ۱۳۷۰، آثاری انتزاعی بر بستر ورق نازک آلومینیوم پدید میآورد. نقاشیهایش غالباً در فرآیندی از شیارزنی، بخیهکاری، رنگگذاری و رنگزدایی شکل میگیرند. بافت خشنی که بدینسان در سطح کار ایجاد میشود، پوست ترکخورده یا زخمهای التیام نیافته را تداعی میکند.»
جمالی نمایشگاههای متعددی در داخل و خارج از کشور داشته است و جایزه سومین دوسالانه بینالمللی نقاشی جهان اسلام را در سال ۱۳۸۳ در کارنامه دارد. جمالی در سال ۱۳۷۹ همراه تعدادی از هنرمندان دیگر، گروه هنری ۳۰ را راهاندازی کردند؛ گروهی که با گرایشها و سبکهای مختلف هنری، با هدف نمایش آثارشان گرد همآمدند و چندین کارنما در ایران، ژاپن، ایتالیا، فرانسه و ارمنستان برگزار کردند. این گروه در اواسط دهه ۸۰ به کار خود پایان داد.
زندهیاد هادی جمالی هنرمند نقاش بیشتر با آثار در سبک اکسپرسیونیسم آبستره شناخته میشود. سبک اکسپرسیونیسم نوعی اغراق در رنگها و شکلها است؛ شیوهای عاری از طبیعتگرایی که حالات عاطفی را هرچه روشنتر و صریحتر بیان میکند اما اکسپرسیونیسم آبستره یا هیجاننمایی انتزاعی شیوهای است که از دهه ۴۰ متأثر از ۲ شیوه اکسپرسیونیسم و سوررئالیسم شکل گرفت. در اکسپرسیونیسم آبستره تلاش میشود تا شکل و فضا از قید بازنمایی عینی و سنتی رها شود و نقاشیهای هادی جمالی در این حیطه میگنجند. این هنرمند تحت تاثیر فرمها و نقش و نگارهای ایرانی است و از این فرمها تاثیر پذیرفته است و نشانههایی از تجربه معماری یا طرحها و نقشههای آن را میتوان در آثارش مشاهده کرد.
هادی جمالی معتقد بود سبک اکسپرسیونیسم آبستره، نوعی از آبستره است که تأثیر شدیدتری دارد و تا اندازهای در آن خشونت به کار رفتهاست؛ به این معنا که آبستره رمانتیک نیست و جدیتر و با سرعتی بیشتر کار میشود.
اثر بالا از هادی جمالی در حراج معاصر ایران دی ماه ۱۳۹۷ با قیمت ۸۰ میلیون تومان فروخته شد. در توضیح این اثر در حراج معاصر تهران نوشته شده بود: «این اثر از مجموعه نقاشیهای شناخته شده هادی جمالی است که بر بستر آلومینیوم شکل گرفته است. هرچند کلیت اثر از هر نوع تجسم «فرم آشنا» میگریزد و ذهن را به وادی فرمهای تجریدی و اشکال ناب انتزاعی میکشاند اما استفاده هوشمندانه از خراشها بر بدنه آلومینیوم سبب ایجاد نوعی از حس دلهره و آشوب میشود و این موضوع به واسطه رنگ قرمز مخملی که از زیر تکههای آلومینیوم هویدا شده تشدید میشود.
با این حال نقاشی جمالی به هیچعنوان تلخ و افسرده نیست؛ بهرهگیری از رنگهای لطیفی چون آبی، بنفش و فیروزهای بر بستر براق آلومینیوم فضایی رویایی را شکل میدهد که لطیف و شاعرانه نیز هست و در عین حال هنر جمالی را به هنر گذشته ایران پیوند میدهد.
هنرمند از ۲ بوم مربع برای خلق اثر استفاده کرده که به صورت افقی کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و بدین ترتیب بستر کشیده و گستردهای را ایجاد کردهاند. این کشیدگی به واسطه خطوط عمودی نقششده بر آن صحنهای باشکوه و عظیم را شکل بخشیده که چون یک چشمانداز شهری به نظر میرسند. در بالای تصویر، قسمتهایی از آلومینیوم با ظرافت و حساسیت خاصی برش خورده و فرمهایی را ایجاد کردهاند که یادآور حسی از ابنیه ایرانی با پنجرههای متنوع است. لکههای قرمز که اینجا و آنجا خودنمایی میکنند، بر تضاد میان رنگ درخشان آلومینیوم و قرمز غنی مخمل تأکید کرده و چشم را به آرامی در فضای تابلو سوق میدهد.
استفاده از متریال آلومینیوم به عنوان یک سازه صنعتی و مربوط به عصر حاضر کاملاً آگاهانه و هوشمندانه انتخاب شده و نمادی از تجربیات زندگی در دنیای صنعتی امروز است. در پس این زندگی صنعتی، خیال جمعی ایرانیان از شاعرانگی و عشق وجود دارد که در رنگ مخملین قرمز نمود مییابد. هنرمند تلاش دارد با رنگ کردن، خراش دادن و کنار زدن آلومینیوم سرد صنعتی راهی به گذشته باز کند و روح و عشق آن روزگار را به مخاطب یادآوری کند؛ تلاشی که گاهی با درد و زخم همراه است ولی در عین حال امیدبخش نیز است.»