مجید محمدحسینی، در گفتوگو با خبرنگار مهر گفت: مزیتهای ما در صنعت داروسازی در حال از دست رفتن است، سرمایه گذار امروز اگر بخواهد بین دو صنعت انتخاب کند قطعاً داروسازی اولویت اول او نیست، البته شاید برای نمونه در صنعت غذا سرمایه گذاری کند وضعش بهتر است به این دلیل که در آنجا همه راهها دست یک ارگان دولتی نیست، همه مسیرها بسته نیست و راه نفس کشیدن است.
وی افزود: در صنعت دارو از کوچکترین مسئله تا بالاترین مسئله در ید و کنترل و نظارت دولت است. از اخذ پروانهها و بخشهای رگولاتوری گرفته که صدور مجوزها دست دولت بوده و واردات به هر شکلی تحت نظارت دولت است. همچنین تأمین و فروش نیز در کنترل دولت است با سامانههایی مانند تیتک عملاً تا مصرف کننده نهایی کنترل میشود.
محمدحسینی ادامه داد: در این بین قیمت گذاری ها را هم میبینیم، سالها است در سازمان غذا دارو و دولت شعار میدهیم خصوصی سازی بیشتر و پُر رنگ شود. شعار میدهند رفع موانع تولید شود، دولت کوچک شود اما عملاً عکس اینها را میبینیم، با بخشهایی مواجه میشویم که دولت طی سالهای گذشته به بخش خصوصی سپرده بود امروز آنها را هم پس میگیرند. مثلاً قیمت گذاری در برخی داروهای OTC و یک لیست خاصی در دست سندیکای صاحبان صنایع دارویی و تولیدکنندگان دارو بود عملاً آن مسیر را بسته و هیچ اختیاری در این حوزه نداریم، فقط بروکراسی ما بیشتر شده است. قبلاً با یک سازمان مکاتبه میکردیم اما الان سندیکا هم هست و کار اضافی برای سندیکا درست کرده که نقشی هم در آن ندارد. سازمان هم میگوید نقش من هم در قیمت گذاری زیاد نیست به این دلیل که در کمیتهای که هستیم از ارگانهای مختلف هستند. سوال این است مگر آنها در حوزه دارو تخصص دارند.
این فعال صنعت دارو تاکید کرد: صنعت دارو را به جایی میرسانید که در بخشهایی که امید به سرمایه گذاری بود و انگیزهای وجود داشت، همه آنها از بین رفته و در صنعت مکمل نیز با شرکتهای بسیاری مواجهیم که از این صنعت بیرون میروند، کجا میروند؟ قطعاً در حوزه دارو و سلامت نمیمانند. این پول در حال خارج شدن است، این پول کجا میرود؟ شانس بیاوریم در همین مملکت جای دیگری سرمایهگذاری شود، اما وقتی پول آزاد شد نمیتوان راحت مهارش کرد، اینکه به خارج از کشور برود احتمالش چند برابر میشود.
وی افزود: مشکل این است که دولت، پرچم و بیرق حمایت از تولید را هم بر دوش دارد اما در عمل چیز دیگری میبینید. این همه با مشکل کمبود مواجه میشویم و این همه فوریتهای ما افزایش پیدا کرده، لیستهای فوریتی که سازمان غذا و دارو میدهد دائم رشد میکند، واردات فوریتی ما زیاد شده چرا باید به چنین جایی برسیم؛ یکی از دلایل اصلی عدم برنامه ریزی درست در حمایت از تولید داخل به معنای واقعی است.
محمدحسینی گفت: چرا باید بسیاری از داروهای پیش پا افتاده را وارد کنیم. باید مشکل را ریشه یابی و حل کرد، این مشکل را چه کسی به وجود آورد، این را باید پیدا کرد و ریشه را خشکاند. گاهی برای سادهترین داروها با کمبود مواجه میشویم. باید ریشه را بررسی کنیم، یا به عدم تخصیص ارز درست و به موقع بر میخوریم یا قیمت گذاری بسیار بدی داریم، چشمها را بستهاند و فضل میکنند.
وی افزود: برای ما یک ارز ماده اولیه را استثنا قائل میشوند تازه اگر به موقع بیاید تخصیص یابد و همین یک مورد را پیراهن عثمان کردهاند و همه صنعت را اسیر آن کردهاند. به خاطر یک ارز همه چیز ما گروگان این سیستم شده است، قیمت میخواهیم بگیریم این را بر سر ما میزنند، میخواهند حمایت دیگری کنند، میگویند ارز دادهایم.
این فعال صنعت دارو، در ادامه به چالشها و موانع صادرات دارو اشاره کرد و گفت: صادر کننده چالشهای زیادی در مسیر راه دارد از بدو راه برای اخذ مجوزها سنگ اندازی های زیاد و بوروکراسی بسیار سخت و زمانبر است تا انتها که کالا را صادر کرد و بخواهد تعهدات ارزی خود را انجام دهد متأسفانه هم مشکلات قانونگذاری داریم که شفاف نیستند و هم در برخی ارگانها و سازمانها سلیقهای برخورد میشود و برداشتهای مختلف از قانون میشود، اینجاست که سرمایه گذار یا صادرکننده تکلیفش روشن نیست که با چه کسی طرف است و چه روالی را قرار است طی کند، ضمن اینکه قوانین خلق الساعه زیادی داریم که همه را دچار مشکل کرده و حین یک پروسه با تغییراتی مواجه میشویم که اصلاً در حوزه تجارت بینالملل معنا پیدا نمیکند.
محمدحسینی افزود: در حوزه صادرات اصلاً امکان برنامه ریزی وجود ندارد، چرا که در یک بازار کار میکنید و زحمت میکشید و نمایشگاه شرکت میکنید، سفرهای تجاری انجام میدهید و کلی مذاکره و توافق دارید اما یکباره صادرات این اقلام ممنوع میشود و یا به دلایلی با کشوری رابطه ما به هم میخورد یا کشوری محدودیتهایی میگذارد.
وی گفت: در کل صادرات دارو، کار راحتی نیست و عملاً در بازارهایی مثل افغانستان، کردستان عراق و عراق که بازارهای سنتی ما بودند و از قدیم الایام در این بازارها صادرات میکردیم الان سهم بسیار زیادی از دست ما رفته و سهم ما را کشورهای دیگری چون ترکیه و اردن گرفته و عملاً آنجا بازندهای بیش نیستیم. عمده این مشکلات به واسطه سیاستگذاری غلط است، سیاستگذاری که منطبق بر منطق و واقعیات حاکم نیست.