خبرگزاری مهر، گروه استانها؛ فهیمه افضلی- هرچند که در فضای کنونی اینترنت و شبکههای اجتماعی ارتباطات را بسیار گسترده کرده و اطلاعات فراگیر در همه جای دنیا مخابره میشود، اما این به منزله داشتن سواد و آگاهی کامل نیست.
قطعاً افراد جامعه با خواندن، نوشتن و آگاهی از تاریخ و مسائل حقیقی و واقعی، هوشیار و بیدار شده و با اشراف بر موضوعات، از پذیرش کورکورانه مطالب پرهیز میکنند و این دانش بر روند زندگی کنونی و نسلهای آینده نیز تأثیرات بسزایی خواهد داشت.
کتاب، کتابخوانی و اهل مطالعه بودن افراد جامعه ما، دغدغهای ست که این روزها فکر برخی از مسئولین، اساتید، نویسندگان، هنرمندان و… را مشغول کرده است و روایت و تولید آثار، با نگاهی به تاریخ کشورمان و دورانی مانند دفاع مقدس میتواند ضمن بیان ناگفتهها، تلنگری به نسل جوان باشد تا بدنبال قهرمانهای مجازی نباشند و بیشتر به پیشینه سرزمین اجدادی خود اندیشیده و از قهرمانیها و دلیریهای زنان و مردان سرزمین خود بدانند و بیاموزند، افتخار کرده و انتقال دهند.
دغدغه مندی، فعالیتها و جوایز نویسنده جوان کرمانی بهانهای برای آشنایی بیشتر با او شد؛ هانیه باقری متولد سال ۱۳۷۲ در کرمان، کارشناسی ارشد معماری، عضو حلقه ادبی قلم استان کرمان و برنده جایزه ویژه ریحانه در هفته هنر انقلاب کرمان.
دوازدهمین جایزه ادبی یوسف، ویژه داستان کوتاه دفاع مقدس و مقاومت که با استقبال ویژه ۱۷ هزار نویسنده از سراسر کشورمان مواجه شده بود، در خرمشهر برگزار شده است.
در بخش استانی این جشنواره، داستانهای هانیه باقری از کرمان، هم در بخش نوجوان و هم بزرگسال رتبه اول را کسب کرده و در بخش کشوری نیز جایزه نفر اول بخش نوجوان را بدست آورده است.
مشروح گفتگو با نویسنده جوان کرمانی را در متن زیر میخوانید.
کدام آثار شما در جشنواره یوسف برگزیده شده است؟
با اسلحهی دوست، موضوع داستان بزرگسال در بخش استانی است که با نگاهی به زمانه یکی از شهدای خانم استان کرمان در اوایل انقلاب نوشته شده است.
داستان دیگر؛ یوما من هزار طیاره دیدم، است که به روایت روز اول جنگ و مواجهه یک نوجوان خرمشهری با این مساله، پرداختهام که هردوی این داستانها در کتاب جشنواره یوسف به چاپ رسیدهاند.
چه چیزی باعث دست به قلم بردن شما و نگارش این آثار شده است؟
داستان با اسلحه دوست، با تاسی از زمانه و زندگی شهید صدیقه رودباری نوشته شده است، یعنی زندگینامه ایشان بقدری در من اثر گذاشت که این قصه را به رشته تحریر درآوردم.
به جهت تکنیکی که در این داستان به کار رفته، ترجیح میدهم از بیان بیشتر موضوع خودداری و پیشنهاد کنم این اثر حتماً خوانده شود.
داستان یوما من هزار طیاره دیدم، نیز مواجهه با روز اول جنگ است که یک داستان خاص را رقم میزند، این داستان بازتابی از دغدغه هویت دهی به نوجوانان است، به نظرم هر نوجوان بایستی از تاریخ کشور خود و اتفاقات پیرامونش اطلاع داشته باشد.
اهمیت جشنوارههایی مانند یوسف در ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی تا چه اندازه است؟
برگزاری جشنوارههایی مانند جایزه ادبی یوسف و سایر جشنوارهها، دل نویسندگان را بسیار گرم میکند و میتوانند فضای جامعه را به سمت نوشتن، خواندن وکتابخوانی ببرد.
همچنین باتوجه به محورهایی که برای جشنوارهها تعریف میشود، دست اندکاران میتوانند نویسندگان را به سمت تولید آثار در مباحث حیاتی و موضوعاتی که دانستن آنها برای قشر نوجوان و بزرگسال ضروری است، تشویق کنند.
در فضای کنونی جامعه چگونه میتوان افراد را به سمت کتابخوانی سوق داد؟
جامعه ما علاقمند به خواندن کتاب و پذیرای آن هست اما برنامههای زیادی برای ترویج این فرهنگ لازم است؛ از صدا و سیما گرفته تا مسابقات و جشنوارههای مختلف در سطح شهرستانها.
به علاوه اگر قیمت کتابها کاهش پیدا کند و یا کمک هزینهای برای خرید کتاب داده شود جامعه حتماً به سمت کتاب روی خواهد آورد، چراکه دغدغه فعلی، قیمت کتاب است که هم انتشارات و هم مردم را اذیت میکند.
در این زمینه از نوجوانان و جوانان خوش فکر و ایده پرداز نیز میتوان استفاده کرد و حتی میتوان مسابقهای با همین عنوان سوال شما که چطور میتوان افراد جامعه را به سمت کتابخوانی سوق داد؟ برگزار کرده و از ایدههای افراد و جوانان با استعداد کمک گرفت.
نسل جدید تا چه حد به محتوای تاریخی، فرهنگی و مذهبی و شناخت آثار هنرمندان بومی نیاز دارد؟
متأسفانه نسل جدید و جوان کنونی به دلایل مختلف دقت چندانی نسبت به تاریخ ندارد و برخی از آنان از تاریخ و فرهنگ کشورمان جدا شدهاند!
میتوان گفت کتاب و نیاز به کتابخوانی به ویژه در نسل جدید دچار آفت شده است و در این رابطه میطلبد هنرمندان بومی وارد عرصه شده و محتوای فرهنگی، مذهبی و تاریخی را به نسل جدید بشناسانند.
این شناخت بایستی با زبانی که برای نسل جدید قابل درک است، بیان شود و این واسطه گری هنرمند در همه زمینههای کتاب، شعر، موسیقی، سینما و تئاتر و سایر موارد نیاز است.
انتظار شما از مسئولین فرهنگی کشور و استان کرمان چیست؟
انتظارم از مسئولین این است که خیلی جدی تر مسائل فرهنگی را دنبال کنند و به هنرمندانی که علاقمند به فعالیت هستند بیشتر بها داده و راه را برایشان باز کنند و امکانات لازم را در اختیارشان قرار دهند.
همچنین ضرورت دارد مسئولین جشنوارههای بیشتری را برگزار و کیفیت جشنوار ها را نیز ارتقا دهند، مثلاً جا دارد جایزده ادبی یوسف با آموزشها و کلاسهای بیشتری برگزار شود.
در شهرستانهای دیگر این آموزشها و اتفاقات در رویدادهایی مانند جشنواره داستان حماسی و جشنواره خاتم میافتد و نتیجه این است که افراد بیشتری به سمت و سوی نوشتن ترغیب شده و کیفیت جشنواره هم بالاتر میرود.
بنابراین از مسئولین انتظار میرود برای نویسندگان نیز ارزشی که شایسته این هنر است را قائل باشند، البته توقع این است که از همه اهالی هنر حمایتهای درخور انجام شود.
مساله بعدی این است که جلوی برخی دلسردیها گرفته شود، به طور مثال علی رغم اینکه اختتتامیه جشنواره یوسف در کشور و شهرهای مختلف برگزار شده اما هنوز اختتامیه پارسال استانی این جشنواره در کرمان برگزار نشده است.
این امر نویسندگان جوان را نسبت به شرکت در چنین جشنوارههایی دچار تردید میکند که باید جلوی این شبهه گرفته شود.
در آینده نوشته و تالیفاتی خواهید داشت؟
بله حتماً، در حال فکر و کار بر روی موضوعات جدیدی هستم و بسیار علاقمندم که رخدادهای مهم فرهنگی و تاریخی را در قالب داستان و رمانهای جذاب به نسل جدید بیان کنم.
از نظر شما در استان کرمان بیشتر در چه زمینهای میتوان اثر تولید کرد؟
استان کرمان دارای امکانات و ظرفیتهای بسیار زیادی است که میتوان روی هر کدام از آنها دست گذاشت و آثار ماندگاری تولید کرد.
این پتانسیلها در مباحث تاریخی، فرهنگی، شهری و معماری غنی، هم در دوره قبل از انقلاب و هم بعد از انقلاب در استان کرمان وجود دارد.
جا دارد هنرمندان استان کرمان، در هر شاخهای برای شناساندن، ماندگار کردن و فراموش نشدن این داشتهها ورود کرده و نسبت به تولید آثار باکیفیت اقدام کنند.