محمدرضا اخضریان کاشانی کارشناس فرهنگی در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: سومین مناظره نامزدهای ریاست جمهوری ۱۴۰۳ نیز برگزار شد که فرهنگ و جامعه کلیدواژگان اصلی این نشست بود. دو مناظره پیشین با استانداردهای مناظره انتخاباتی که در همه دنیا برگزار میشوند، فاصله زیادی داشت که ازجمله ویژگیهای آن میتوان به رسمی، هنجاری، کلیشهای و کم هیجان اشاره کرد.
وی افزود: مناظره نخست با آن تشریفات ورود و پذیرش بیشتر شبیه یک اجلاس بین المللی بود که قرار است مهمانان روبان یک ساختمان را بریده و چند کلمه ای هم در باب اهمیت آن سخن بگویند. مناظره دوم با حذف این زواید کمی به شکل مناظره نزدیک تر شد اما پرسش ها از یکسو و پاسخ ها از سوی دیگر هر مخاطبی را ناامید می کرد. بر اساس گزارش پیمایش ایسپا، بیش از ۷۰ درصد مردم مناظره ها را ندیده بودند بویژه که زمان طولانی پخش آنها لذت تماشای دو مسابقه فوتبال یورو ۲۰۲۴ را هم می گرفت.
اینکارشناس فرهنگی ادامه داد: مناظره سوم با این زمینه ها آغاز شد و با دوئل پورمحمدی - زاکانی از یکسو و زاکانی – پزشکیان از سوی دیگر امید تماشای یک مناظره جذاب را زنده کرد. مناظره انتخاباتی بویژه در الگوی امریکایی آن یعنی دوئل تا پای مرگ طرف مقابل؛ یک مرگ سیاسی که امکان رای آوردن او را کم یا نابود سازد. در این مدل، اخلاق سیاسی تقریباً هیچ معنایی ندارد. نامزدها در دو سوی میدان هر آنچه ناگفتنی یا مرتبط با زوایای پنهان زندگی سیاسی و شخصی طرف مقابل است بیان نموده حتی از شکلک و نمایش های مضحک نیز دریغ نمی کنند. نتیجه آن هم تقریباً روشن است: برآمدن یک سیاستمدار – بازیگر که می تواند دل مخاطبان را برده و تحسین شان را برانگیزد. در این الگو، مناظره انتخاباتی چیزی فراتر از یک تلنت سیاسی نیست که داوران آن با رای خود، برنده را رییس جمهور می کنند.
اخضریان کاشانی گفت: این مدل از مناظره در ایران را میتوان در انتخابات ۱۳۸۸ یافت که حاصل آن دوقطبی شدن فضای سیاسی و اجتماعی کشور، زدن بالاترین رکورد مشارکت در انتخابات (۸۴ درصد) و آغاز یک بحران عمیق سیاسی و اجتماعی بود که همچنان ادامه دارد. این تجربه مناظراتی هرگز در این سطح تکرار نشد و با تغییر الگوی گفتگو از دوئل به یک میزگرد، بخش مهمی از هیجان آفرینی آن مدیریت و یا به عبارت روشن تر حذف شد تا جامعه و مخاطبان «صیانت» شوند. مناظره فرهنگی و اجتماعی نامزدها بی تردید در همین چارچوب صیانت شده برگزار می شد لذا انتظار یک تلنت هیجان انگیز، توقعی بیجاست.
وی افزود: نتیجه کار روشن بود و شاهد شعار محوری، کلی گویی، عدم ارائه نقشه راه اجرایی و نقطه عزیمت برنامه ها و تکرار کلیشه ها همچون «زن، فرصت است نه چالش»، «اینترنت فرصت است نه تهدید»، «جوانان فرصت اند نه مساله»، «امنیت ضروری است»، «اخلاق مهم است»، «هنر یک ضرورت زندگی است» و جملاتی از این دست که شاید دو دهه پیش، شنیدن شان تازگی و جذابیت داشت. شاید مظلوم ترین بخش مناظرات سه گانه، زبان و گفتار فارسی است که جز یک نفر، دیگران کمترین تسلطی بر آن ندارند و در به کارگیری واژگان و آغاز و پایان عبارات و آیین ویرایش و آرایه های ادبی کمترین توانایی و ذوقی ندارند. ساختار جمله بندی فارسی بیشتر نامزدها دچار ایرادات اساسی است. بیشترشان از کمترین شعر و تمثیل و کنایه ادبی بهره نمی برند. بسیاری از جمع های فارسی شان هم نادرست است.
اینکارشناس گفت: آشکارا می توان فهمید بیشترشان فرصت چندانی نه برای کتاب خواندن دارند نه تماشای فیلم یا تئاتر نه رفتن به یک کنسرت موسیقی و شاید شنیدن یک قطعه زیبای موسیقی در خودرو. به نظرم این کار را باید بخشی از وظایف سرتیم حفاظت آقایان قرار داد. پایان کار هم چند وعده دلفریب بود و میتوان به پس گرفتن لایحه موسوم به حجاب و عفاف، صدور کارت فرهنگی خانواده برای سفر و تفریحات ارزان، حذف مافیای وی پی ان، ارتقای جایگاه سکوهای اینترنتی داخلی اشاره کرد. تنها نکته پنهان این گفتگوها این بود که اگر حذف این محدودیت ها ضروری و مورد توافق است، مسئول حفظ آنها کیست؟
اخضریان کاشانی در پایان گفت: مناظره پایان یافت و اندک چالش های دوسویه میان برخی نامزدها، حداقل استانداردهای یک مناظره انتخاباتی چالشی را نمایش داد اما در باب چند موضوع اساسی کمترین برنامه ای ارائه نشد می توان به الزامات و نقاط عزیمت حکمرانی فرهنگی، نقشه راه سبک زندگی، صنایع فرهنگی، سبد فرهنگی خانواده، اعتیاد، طلاق، مهاجرت، اقوام، اقلیت ها، هویت ملی، زبان فارسی و گویش های محلی و... اشاره کرد. تا چند روز آینده یکی از این شش نفر، چهاردهمین رییس جمهور ایران خواهد شد اما کاش نقشه راه حکمرانی فرهنگی کشور تدوین شده و در اختیار نخبگان و کارگزاران عرصه فرهنگ بود.