به گزار خبرگزاری مهر به نقل از روابطعمومی انجمن مستندسازان سینمای ایران، در بیستوهفتمین برنامه نمایش مستندهای ایرانشناسی که به همت انجمن مستندسازان سینمای ایران و انجمن دوستداران شاهنامه البرز (اشا) عصر روز دوشنبه ۲۸ خرداد برگزار شد، مستند «امید یک تالاب» به کارگردانی علی تکروستا نمایش داده شد و سپس میرجلالالدین کزازی، اسماعیل کهرم و رامین محمدی به بحث و گفتوگو درباره این فیلم و وضعیت تالاب نشستند.
پس از نمایش مستند «امید یک تالاب» به کارگردانی علی تکروستا، میرجلالالدین کزازی اظهار کرد: من در سخنی که چندی پیش در جایی راندم در بخشی از گفتار چندین بار پی در پی گفتم، ما همه تبهکاریم، از فرمانده تا فرمانبر، از کلان تا خرد، از زیبا تا زشت، از دانا تا نادان، زنان، مردان نه تنها در ایران در پهنه گیتی هر کسی که بر این گوی گردان گرامی که آن را زمین مینامیم زیست میکند تبهکاریم. زیرا پاس این مار مهین را نمیدانیم؛ ما تباهکارترین مردمانیم و کسی که عرج مادر خود را نمینهد بیگمان آدم نیست.
وی بیان کرد: چند روز پیش روز بومزیست بود، من سخنور نیستم و خود را سخنور نمیدانم. دستکم سخنور حرفهای نیستم؛ گاهی سرودهای در من میجوشد، آنچه که هم اکنون بخت آن را دارم که برای شما برخوانم سرودهای از این گونه است. این سروده سرودی برای زمین نام دارد؛ من با سرافرازش این سروده را که مثنوی کوتاهی است به ابرمرد بومزیست ایران استاد کهرم پیشکش میدارم.
در ادامه این نشست کزازی سروده خود را به اسماعیل کهرم بومشناس و فعال محیط زیست تقدیم کرد.
انتقاد از تغییر نام روزها در تقویم
اسماعیل کهرم فعال محیط زیست در این نشست گفت: در زندگی یک آدم ۷۸ ساله یک لحظاتی هست که خوشحال و مغرور میشود و به خودش افتخار میکند. امروز از آن لحظاتی بود و من تا به حال کمتر چنین احساس افتخاری نسبت به خودم داشتم. وقتی که استاد کزازی محبت کردند و این شعر را در مورد کارهای ناچیز بنده سرودند و اینجا قرائت کردند حالا من روی ابرها پرواز میکنم. از دیدن این فیلم لذت بردم، این تالاب اسمش چیز دیگری بود و بعد عنوانش را به صالحیه تغییر دادند. ما استاد تغییر نام هستیم، سیزده بدر را به روز طبیعت تبدیل میکنیم؛ من وقتی کودک بودم اسم سیزده بدر در من نشاط و شادی در طبیعت را ایجاد میکرد ولی حالا اسم آن را به روز طبیعت تغییر دادهاند. تالاب قارپوزآباد که در ترکی به هندوانه ترجمه میشود، چه اشکالی داشت؟
میدانید که تالاب میتواند از زلزله جلوگیری کند؟
وی در پاسخ به پرسشی درباره اهمیت تالاب در محیط زیست اظهار کرد: هیچ میدانید که تالاب میتواند از زلزله جلوگیری کند، امواج زمین لرزه از اعماق ۱۰ کیلومتری شروع میشود و بالا میآید و به تالاب که میرسد آرام میشود و دیگر آن شدت را ندارد که طبقات خاک را نامنظم کند و فرو بریزد. من تعجب کردم وقتی که پرندههای تالاب قارپوزآباد را دیدم. خیلی عجیب است که حدود یک چهارم پرندههای ایران در این تالاب وجود دارد. از پرندههای شکاری گرفته تا پرندههای مهاجر که مسافت بسیار طولانی را طی میکنند تا به اینجا برسند. چه چیزی در این تالاب هست که فلامینگوها سعی میکنند خود را به اینجا برسانند. من یک عقاب تالابی در اینجا دیدم، قطعاً غذای این پرندهها تأمین میشود که در اینجا حضور دارند. تنوع گونهها در این تالاب واقعاً عجیب است و جا دارد که به این تالاب رسیدگی شود.
کهرم با اشاره به اهمیت زیست محیطی تالابها گفت: طراوت و رطوبتی که تالابها به فضا و هوای تنفسی ما میدهند، بی نظیر است. یک تالاب محل گسترش و پراکندگی پرندهها است و بسیاری از این پرندهها برای شکار مناسب هستند ولی تصور نمیکنم که تالاب قارپوزآباد الان این استعدادها را داشته باشد. تالابها سفره آب زیرزمینی را تأمین میکنند و در لایههای زمین آبی را تشکیل میدهند که کشاورز چاه میکند و از آن آب برای کاشت محصولات کشاورزی خود یا آب دادن دامهایش استفاده میکند. خاصیت تالابها به راستی بی شمار است و هر جا که تالاب هست با تنوع گیاهان و جانواران و به ویژه حشرات روبه رو هستیم. ما بحران آب داریم و باید از غنیمتهایمان مراقبت کنیم و برای آیندگان حفظ شان کنیم. اگر چنانچه یک تالاب خشک شود مصیبت بزرگی دارد که نمونهاش در میناب بندرعباس رخ داد. با از بین رفتن تالابها شکلگیری فروچاله رخ میدهد که نمونه این نشستها را در اصفهان شاهد هستیم. پیچیدهترین رشته در محیط زیست مساله آبها و آبخانهها است و این موضوع نیازمند نگاه تخصصی است.
این بوم شناس عنوان کرد: سازمانهای غیر دولتی ما به مرحلهای رسیدهاند که از نظر آگاهی بسیار پیشرفته هستند و میتوان در پروژههای گوناگون از آنها استفاده کرد و اینها میتوانند الان عصای دست ما باشند و به مرور میتوانند با تخصص بیشتر به شکل چشمگیرتری موثر باشند.
در ادامه این نشست رامین محمدی درباره رواج علاقهمندی به پرندگان و محیط زیست اظهار کرد: ما باید از خودمان و خانههایمان شروع کنیم. من در مرحله اول اعضای خانوادهام را علاقهمند کردم و بعد به سراغ دیگر اطرافیانم رفتم. قطعاً بهترین راه این است که این علاقهها به هم پیوند بخورد، گروه تشکیل شود و بعد همین گروههای محلی در قالب انجیاو فعالیت کنند، بتوانند یک سری کمکها را دریافت کنند و در اوقاتی مسائل محیط زیستی را پیگیری کنند.