خبرگزاری مهر، گروه مجله: عید بزرگ بچه شیعهها در پیش است و فاصلهای تا فرا رسیدن آن باقی نمانده است. این عید که چند سالی است جشن بزرگی برایش برپا میشود، به یک رویداد و به قولی یک مهمانی پرشور تبدیل شده است. چنان وسعتی یافته که از این سر شهر تا آن سر شهر مسیرها بسته میلیونها نفر جمع میشوند و مراسمات مختلفی را برگزار میکنند. جشن بزرگ «مهمونی کیلومتری».
خیابانها و میادین شهر چراغانی میشوند و با تزئینات جور و واجور رنگ شادی به خود میگیرند. انگار حال و هوای عیدانه در سراسر شهر پخش میشود. خادمان و دوستداران حضرت علی (ع) با عشق و اخلاص، موکبهای پذیرایی را آماده میکنند و به استقبال شرکتکنندگان میروند. همه این کارها و برنامهها نشان از مهماننوازی و دلگرمی برگزارکنندگان این مهمانی دارد.
همه در این جشن بزرگ سهیم هستند و از شادی و برکت آن بهرهمند میشوند. حالا عید بچه شیعهها نه تنها فرصتی برای تجدید ایمان است، بلکه فرصتی برای تجربه همبستگی و محبت در جامعهای است که برای این روزهای خاص، یک دل و یکصدا میشوند.
فرصت جبران کوتاهیها
خودش را «خادمیان» معرفی میکند. از اعضای گروه جهادی «شهدای گمنام» است. گروهی که به گفته او هدفش خدمترسانی به مردم و برپایی موکب شهدای گمنام است. خادمیان از انگیزه و پشتوانه زیاد گروه خود میگوید؛ از اینکه آنها باور دارند این تلاش نتیجه تبرکی دارد: «ممکن است در جشنهای مختلفی چه در کشور خودمان و چه در سایر کشورها، حتی بدون پشتوانه نرمافزاری قوی، موضوعات پیش پا افتاده زنده نگه داشته شوند یا حتی به یک گفتمان تبدیل شود.»
او ادامه میدهد: «اما موضوع غدیر که بر اساس آیه قرآن روزی است که دین در آن کامل میشود تا چند سال اخیر سر و صدای زیادی در حداقل ایران نداشته است.» خادمیان هم یکی از کسانی است که معتقد است در حق غدیر کوتاهی شده و حالا فرصت جبران است.
این خادم غدیر، درباره خاطراتی که از سال گذشته به یاد دارد میگوید: «حرکتهای اینچنینی هر لحظهاش خاطره است. از آن ساعات پیش از شروع کار تا زمانی که تدارکات را انجام میدهیم، تا وقتی از اطرافیان دعوت میکنیم تا کمک کنند، همه لحظات تک تک خاطره است.»
لبخند صورتش را پر میکند: «سال گذشته، حوالی نیمه شب با تعدادی از بچهها جمع شدیم؛ کارهای تدارکاتی بود که باید انجام میدادیم و قرار بود وسایلی را تحویل بگیریم. ساعت یک نصف شب بود، همه از سر کار آمده بودیم؛ خسته و کوفته. جایی ایستادیم که آن بار مدنظر برسد. گفتند باید دو سه ساعتی منتظر بمانیم؛ ساعت حدود دو صبح شده بود. بچهها آمدند و زیراندازی روی زمین انداختند. همانجا کنار خیابان از خستگی خوابمان برد. خواب لذتبخشی بود. اینها برای ما خاطره است.»
او در ادامه تاکید میکند که خادمها یا به اصطلاح خودش «بچهها» در این مواقع کارهایی را انجام میدهند و لذت میبرند، که روزهای عادی اصلاً به آن فکر نمیکنند و اگر بخواهند انجام دهند کلی غر میزنند: «خادمان این هیئت تلاش میکنند با همین کارهای کوچک و بزرگ به زندگیدینیشان جهت دهند.»
این خادم غدیر معتقد است مؤمن دو نشانه دارد، یکی آرامش و دیگری شاد بودن: «در این ایام این نشانهها را در صورت بچهها میبینم که برای یک هدف بزرگتر علیرغم سختیها، کمبودها و گرمای هوا چگونه میگویند و میخندند و شاد هستند.»
او در نهایت از اعتقاد خود به برکت الهی در این فعالیتها بیان اشاره میکند: «وقتی عید فرا میرسد قطعاً برکات الهی نازل خواهد شد و قلب همه از شادی و محبت اهل بیت پر خواهد شد.»
از آسمان سنگ ببارد باز هم میآییم
در ابتدای صحبتهایش عید پیش رو را پیشاپیش تبریک میگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم، من محمدهادی مرادی هستم، یکی از خادمین جشن کیلومتری تهران.» او میگوید در موکبشان به عشق امیرالمؤمنین و با تلاش و همت اعضای گروه جهادی، خدمترسانی میکنند و به این خدمت رسانی افتخار میکند.
مرادی درباره خاطرات و اتفاقات جالبی که سال گذشته در مسیر ساخت موکب برایشان پیش آمده میگوید؛ درباره لحظات شادی که در جلسات تدارکاتی قبل از ایام غدیر داشتهاند: «اتفاقات خوب و شادیهای زیادی از همان لحظهای که کار برای ایام غدیر را شروع کردیم، رقم خورد. جلساتی که خیلی قبلتر از ایام غدیر برگزار میکردیم، هر لحظهشان پر از شادی و اتفاقات خوب بود.»
مرادی در ادامه اشاره کرد که برخلاف تصور بسیاری، این جشن عظیم و گسترده توسط مردم عادی و با استفاده از کمکهای شخصی آنها برگزار شده است: «ما خودمان به شخصه از جیبهای شخصی خودمان یا از خانواده، همسایهها، دوستان و نزدیکانمان کمک گرفتیم تا بتوانیم با عشق و به عشق امیرالمؤمنین، در این مسیر یک موکب و یک ایستگاه صلواتی داشته باشیم.»
میپرسم که حاضر است با همه این سختیها امسال هم موکبی به همراه دیگران برپا کند؟ بدون لحظهای معطلی جواب میدهد: «معلوم است که بله! حتماً میآیم. آب سر بالا برود، از آسمان سنگ ببارد، اگر جانی داشته باشم، اگر رمقی داشته باشم، اگر خونی در بدن داشته باشم، فدای امیرالمؤمنین میکنم.»
دیگر زمانه جنگ و اسلحه نیست
مرادی باور دارد که که فدا شدن در مسیر امیرالمؤمنین دیگر مانند زمان قدیم و جنگ نیست که نیاز به سلاح و اسلحه باشد و ادامه میدهد: «نامردمان زیادی داریم که دشمن امیرالمؤمنین و شیعه هستند. ما با همین کارمان ثابت میکنیم که آقا امیرالمؤمنین! ما دشمن شما نیستیم، ما دوستدار شما هستیم، ما به شما علاقه داریم.»
در آخر مرادی به تلاشهای گروههای مختلف برای برگزاری و سرفرازی پرچم شیعه در این مراسم اشاره میکند: «گروههایی را میشناسیم که از ماهها قبل به فکر تدارکات این مراسم بودهاند. مثلاً دو سه ماه نشسته و جلسه گذاشتهاند برای یک غرفه شش یا نه متری. چرا؟ چون عشق به امیرالمؤمنین دارند. دوست دارند این پرچم همیشه سرافراز باشد.»
با اعتقاد قلبی کارها انجام میشوند
موکب شهدای ورزشکار، متعلق به سازمان بسیج ورزشکاران است که با همکاری ورزشکاران، مربیان، قهرمانان و پیشکسوتان بسیجی تهران بزرگ و با جمعآوری کمکهای مالی از آنها، برپا شده و سال گذشته فعالیت کرده است. مسئول این موکب «عقیل نصرالله» با افتخار میگوید که خدمتگزاری به مهمانهای امام علی در مهمانی ۱۰ کیلومتری را برعهده داشته است.
فعالیتهای این موکب به گونهای طراحی شده بودند که تنوع و جذابیت را برای تمامی سنین و اقشار فراهم میآورد. پردیس فرهنگی و هنری محمد رسول الله (ص) یکی از مهمترین بخشهای این موکب دارای استیج مرکزی برای اجرای برنامههای متنوع فرهنگی بود. این استیج میزبان گروه کودک به سرپرستی مجرب محبوب کودمان «خاله ستاره» و همسرش بود که با اجرای تنپوشهای عروسکی، سرود، مداحی و مسابقات سرگرمکننده، لحظاتی شاد و آموزنده برای کودکان و والدین آنها فراهم میکردند.
بخش دیگری از فعالیتهای این موکب، شامل برنامههای ویژهای برای کودکان و نوجوانان بود. این بخش شامل گریمور حرفهای برای نقاشی صورت کودکان بود. مسابقات ورزشی متنوعی مانند دارت، مینی گلف و مچاندازی با جوایز مربوطه برای ردههای سنی مختلف از جمله نونهالان، نوجوانان و حتی بزرگسالان برگزار میشد. غرفه پذیرایی این موکب نیز با حدود بیست هزار قلم مواد غذایی از جمله دوازده هزار بستنی، دو هزار لیتر آبمیوه، کیک، هشت تن هندوانه خنک، شکلات و آتشبازی از مهمانها پذیرایی کرده بود.
نصرالله همه این توضیحات را ریز به ریز میگوید و خاطراتی که از سالهای گذشته به یاد دارد را بازگو میکند: «تا آخرین لحظه به دلیل مشخص نشدن مکان و تأمین اقلام مورد نیاز، نگرانیهایی داشتیم. اما اعتقاد قلبی داشتیم کاری که برای اهل بیت و شهدا انجام شود، حتماً مورد حمایت ایشان قرار میگیرد. همین هم شد. سال گذشته با توسل به آقا امیرالمؤمنین به بهترین شکل ممکن کارها انجام شد و امسال نیز فعالیتهای مقدماتی که انجام دادیم به خوبی پیش رفته است. امیدواریم بهتر از پارسال خدمترسانی کنیم.»