به گزارش خبرگزاری مهر، در موضوع تمدن بشری مهمترین مدخل، تمدن اسلامی است و تأثیرگذارترین امر در تمدن اسلامی مسئله رهبری و زعامت جامعه اسلامی یا همان ولایت و هدایت است. این موضوع در برجستهترین وصف خود رهبری پیامبر عظیم الشان اسلام رخ مینماید و پس از آن در طبقات امامت در دوران مختلف تاثیرگذارترین عنصر هستی است.
در جلسهای که با همت مجمع جهانی شیعه شناسی، دفتر تبلیغات اسلامی، حوزه علمیه نرجس خاتون و شهرداری اندیشه برگزار شد، حجتالاسلام والمسلمین سید مجتبی میردامادی در رابطه با تمدنساز بودن حادثه غدیر گفت: تمدن ضد بادیهنشینی است یعنی مفهوم شهرنشینی و زندگی دریک شرایط جدید که دارای مدیریت جدیدی با ابزار و راهکارهای مناسب برای رفاه بشر است.
تمدن هم مرتبط با فرهنگ است و هم مرتبط با دین و شاید بتوان تمدن را حد فاصل بین دین و فرهنگ دانست. اما تمدن یک مفهوم و معنای اصطلاحی هم دارد. البته معنای اصطلاحی معنای متعینی نیست و شاید صد تعریف برای تمدن وجود داشته باشد.
علامه جعفری تمدن را به معنای تشکل هماهنگ انسان در حیات معقول دانسته است. یعنی انسانها کنار هم جمع میشوند که یک زندگی عاقلانه بر اساس فکر و تدبیر داشته باشند. این زندگی عاقلانه به حیات معقول معنا میشود و خود مرحوم علامه هم کتابی دارد به نام حیات معقول. که حیات معقول و دیدگاهها، و بحثهای تمدنی در آن مطرح شده است.
این تمدنی که در نظر ما است، اصول خاصی دارد که برای بررسی آن در جامعه باید چند چیز را در نظر بگیریم. مثلاً اقتصاد در ایجاد یک تمدن و شکلگیری آن مؤثر است، سیاست و حکومت، اخلاق، ساختار و رویکرد فرهنگی و هنری را نیز میتوان نام برد. همه این موارد در موضوع غدیر وجود دارد و میتوانیم به درستی ارتباط غدیر با شکلگیری یک تمدن را بررسی کنیم.
در رابطه با نسبت تمدن با فرهنگ میتوان گفت: فرهنگ توصیف کننده رویکردهای یک تمدن است. ما وقتی که در ارتباط با تمدن مصریان صحبت میکنیم، فرهنگ را به عنوان نمادی که میتواند تمدن را به نمایش بگذارد مورد بررسی قرار میدهیم. یا وقتی تمدن ایران باستان را بررسی میکنیم، فرهنگ مردم ایران باستان را به عنوان نماد تمدن، آداب و رسوم و رفتارها مطالعه میکنیم.
اما فرهنگ و تمدن تفاوتهایی هم دارند. ممکن است فرهنگ اصالت خود را از دست بدهد ولی از بین نمیرود و فقط تغییر میکند. تمدن میتواند در زمانی باشد در زمانی نباشد و از بین برود. مثل فینیقیها، سومریان و غیره. فرهنگ متکثر است ولی تمدن تکثر ندارد. برخی میگویند، تاکنون ۲۰ تمدن در دنیا موجود بوده است. تمدن بر خلاف فرهنگ ریشهای است.
نقش دین در تمدن
دین در یک تمدن میتواند از نمادهای فرهنگی باشد. دین یک مفهوم اعم از تمدن و فرهنگ دارد. به این دلیل که میتواند تمدن ساز باشد. یعنی همچنان که در فرهنگ اسلامی بحث میکنیم؛ اسلام تمدن را ساخته و ما یک تمدن بسیار پویا با ذخایر بسیار غنی به نام تمدن اسلامی داریم. برداشتهایی که در تاریخ از فرهنگ اسلامی و مبانی نظری اسلام شده است توانسته، به تمدنی به نام تمدن اسلامی برسد و مناطقی از جغرافیای جهان امروز تأثیر خود را گذاشت.
دین اسلام مختص به یک مکان نبود ولی توانست توسعه پیدا کند در آسیای جنوب شرقی در چین در آفریقا و … توانست اثر خودش را بگذارد. این اثرگذاری در بطن خود ظرفیت زیادی ایجاد کرد و این ظرفیت و توانایی موجب آشنایی جهانیان با قرآن و بهرهگیری از آن شد. مثلاً شما با مسلمانان چین که مواجهه میشوید میبینید که بسیاری از مفاهیم قرآنی را آموختهاند.
خواجه نصیر طوسی و امام خمینی و رهبر معظم انقلاب دیانت را از مهمترین عناصر تمدن و مانایی آن میدانند. نظریه امام درباره تمدن به عنوان امری اصیل در جهان معاصر، که پشتوانه قوی دارد، در برابر تمدن مخدوش غربی مطرح است.
نظریه انسان محوری (آرمانها و نصبی بودن خزانه علمی و محتوایی) و قدرت محوری اندیشه اسلامی، دو نظریهای است که در این خصوص مطرح میشود. انسان محوری به معنای انسان خلیفه الله است که در مسیر و همراه انبیا صاحب تمدن میشود. علاوه بر این هوش و زکاوت، تعامل اقتصادی ثروت و سلطنت از عناصر قدرت است.
حادثه غدیر نقطه پرگار تمدن اسلامی و گرانیگاه این تمدن والاست
حادثهی غدیر یک تجربه اصیل اسلامی است. بعد از بعثت پیامبر حادثهای مانند غدیر نداریم. غدیر جاری و ساری است و مطابق با فطرت انسان است. چون فطرت در همه حالات روشن است، ما در خواب هم فطرتمان بیدار است. بنابراین پیامبر اعظم دین را به وسیلهی ولایت امیرالمومنین علی علیه السلام به همه اندیشهها در خلقت متصل کردند. پس در نتیجه حادثه مهم غدیر میتواند تمدن ساز باشد.
اگر حادثهی غدیر نبود اسلام فراموش شده بود و معارف اهل بیت علیه السلام را ما نداشتیم. کتب اربعه شیعه هزاران حدیث، چند برابر احادیث پیامبر اعظم در خود دارند. اگر غدیر نبود، بعد از پیامبر ما متوقف میشدیم. البته تبیین اینهمه روایت پیامبر در اقتضای زمان و مکان اتفاق نمیافتاد. تبیین قرآن و سخنان و سیره نبوی توسط اهل بیت علیهم السلام شکل گرفت. احادیث نبوی جمعاً ۶۰۰۰ روایت است البته من معتقدم کمتر از این میزان است. فقط تفسیر قرآن ۶۰۰ تا روایت دارد. چون غدیر این نتایج را دارد بنابراین در ایجاد و سازندگی تمدن پیش رو با محتوای غنی که میتواند در همه زمانها و مکانها اثر خودش را داشته باشد، نقطه پرگار است.
ادوار مختلف تمدن اسلامی
دوره اول، شکلگیری و نضج تمدن اسلامی هست (۱،۲) هجری / (۷،۸) میلادی
دوره دوم، حرکت و پیشرفت (۳) هجری / (۹) میلادی
دوره سوم، دوره اوج تمدن اسلامی است از قرن ۴ هجری تا ۷ هجری
دوره چهارم، دوره تحولاتی در علوم از نجوم تا طب و ریاضیات و علم حدیث و فقه از قرن ۱۰ تا ۱۱ هجری /۴ تا اوایل قرن هفتم میلادی که بعد از آن بعد دوره توقف و رکود را داریم. البته بزرگانی از فقهای بزرگ شیعه در این قرن هستند اما تمدن را به صورت یک فرایند در نظر میگیرند.
در قرن هفتم به علت حمله مغول و تصرف خلافت اسلامی با یک افول مواجهیم. پیش از آن دارالحکمه بغداد که هارون الرشید تأسیس کرده بود و چند صد هزار کتاب داشت که با امکانات آن زمان، کتابها را از سراسر جهان آنجا میآوردند. تمدن عراق قبل از تمدن مصر است. تمدن مردم یمن را هم داریم. بین یمنیها زیدیها یا همان حوثیها هستند و البته شیعه اثنی عشری هم دارند و به شدت به فرهنگ و اصول اعتقادی پایبند هستند. البته فرهنگ عربستان، یمن را هم تحت تأثیر قرار داده است. عهدنامه مالک اشتر چند سال پیش در یمن کشف شد. اصل عهدنامهای که امیرالمومنین از دفاین یمن پیدا شد و این یعنی یمن تمدن کهن و استواری هست.
تمدن عثمانیها در قرن دهم تا دوازدهم است. از طرفی دوران طلایی صفویه در ایران بود. علمایی چون شیخ بهایی، میرفندرسکی و حکیم میرداماد محدث و فیلسوف در این زمان میزیستند و از علمای طراز و اثرگذار بودند.
شاه طهماسب نامهای به محقق ثانی نوشته است که شاه ایران شمایید و من به ظاهر حکومت میکنم من سگ درگاه علی و جانفشان علی هستم. این چه تمدن غنیای است از زمان غدیر جاری شد که پادشاه را مرید و غلام یکی از علمای این مکتب میدانست. تولید علم در غدیر موجب ساخت تمدن پیشرو است و علم و محتوا از ریشههای مهم در تمدن است.
در قرن ۱۳ و ۱۴ که مرحوم نراقی نقش ویژهای در این عصر داشتند، نیز ضعف و افول داشتیم.