خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه: از زمان قیام حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) سوالهایی در میان نخبگان و اندیشمندان و حتی مردم عادی مطرح بوده است که، انگیزه اصلی امام حسین (ع) از اقدام به چنین کاری چه بوده است؟ آیا دعوت مردم کوفه فلسفه قیام آن حضرت بوده، یا قیام امام (ع) علت دعوت کوفیان؟ آیا برقراری حکومتی اسلامی به شیوه امام علی (ع) علت اصلی و غایت نهایی این نهضت بوده است یا ایجاد اصلاحات و تغییرهای محدود در ساختار حکومت اسلامی هم میتوانست هدف امام (ع) را تأمین کند؟ این پرسشها و مانند آنها، هر کدام حاکی از نگرشها و دیدگاههای خاص افراد به این حادثه است. با عنایت به چنین واکنشهای گوناگون از زمان وقوع این حادثه تا به امروز، هر اندیشمند مسلمانی که با تاریخ عاشورا سروکار داشته است، به فراخور فهم و برداشت خویش از این واقعه، درباره قیام کربلا و اهداف آن، سخن گفته است. از اوایل دهه بیست شمسی و چهل میلادی تحولی را در پرداختن به مسئله قیام عاشورا و نهضت حسینی (ع) در میان اندیشمندان و علمای مسلمان و غیر مسلمان میبینیم و رویکردهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی این اندیشمندان، دریافتهای جدید از این نهضت انسان ساز را در اختیار همه مسلمانان و آزادی خواهان جهان قرار داده است. خبرگزاری مهر به مناسبت ایام سوگواری سید و سالار شهیدان، همچون سال گذشته به بازخوانی اندیشههای اندیشمندان مسلمان و غیر مسلمان درباره نهضت جاودانه عاشورا بپردازد.
آنچه در ادامه میخوانید قسمت پانزدهم این مجموعه مطالب است: جورج جرداق، نویسنده و شاعر مسیحی لبنانی و نویسنده کتاب مشهور امام علی صدای عدالت انسانی بود. این کتاب مورد استقبال گسترده اندیشمندان مسلمان و غیرمسلمان قرار گرفت.وی پس از فارغ التحصیل شدن از دانشگاه، تا سالها به تدریس ادبیات عرب و فلسفه عربی در تعدادی از مدارس و دانشگاههای بیروت اشتغال داشت و همزمان به کار ترجمه و نیز نگارش مقالاتی در روزنامهها و مجلات لبنان میپرداخت. وی در مطبوعاتی همچون الجمهوری الجدید، الحریه، الصیاد، الشبکه، نساء، الکفاح العربی، الامن و برخی روزنامههای عربی زبان چاپ پاریس و نیز دو سال بیوقفه در روزنامههای الوطن و الرای العام که هر دو در کویت چاپ میشدند نویسندگی کرده است.
جرج جرداق، در مورد زمینههای قیام عاشورا چنین مینویسد:
یزید وارث همه بدیهای اسلاف خود بود و از آنها نیز فزون داشت از هر نوع شرارت و فساد و اعمال شیطانی که دیگر مردمان بدکار و بی آبرو دارند یزید بهره گرفته بود، آن اندازه که یزید شیفته لذت و شهوت بود دیگران نبودند گویند در اسب دوانی خواست بر بوزینه (میمون) سبقت جوید، از اسب افتاد و مرد.
اگر به قول یزید، پدرش معاویه لشکری از عسل زهرآمیز داشت. یزید لشکر زهر ناب داشت در عصر او تعصب جاهلیت اموی کامل شد… کسی از اخلاق انسانی بی بهره تر از یزید نبود. همان که فاجعه کربلا را برپا کرد. هیچکس در خلق انسانی کاملتر از حسین بن علی (ع) نبود که در آن واقعه شهید شد. در یزید همه صفات زشت و ننگین و ریاست طلبی و سودجویی و جلادان خون ریز و بی اراده وجود داشت.
در آن طرف؛ یعنی فرزندان علی (ع) همه صفات عالی و ستوده انسانی خلق کریم و شجاعت و آزادگی و شهادت به کمال و تمام بود. حسین (ع) در شب آخر عمر به اصحاب اندکش گفت: از من جدا شوید و جان خود را حفظ کنید. اما اصحابش راضی نشدند مگر جان در راه او بدهند… مسلم بن عوسجه گفت: چگونه تو را رها کنم که حق تو را اداء نکردهایم. با نیزه و شمشیر و سنگ با دشمن تو میجنگیم که وقتی او جان به جان آفرین تسلیم مینمود حبیب بن مظاهر گفت: ای مسلم در پی تو خواهم آمد که حر بن یزید ریاحی چون زشتی اعمال یزید و یاران او را با فضائل پسندیده حسین و جان نثاری اصحاب او را دید، دلش بیدار شد و از مناصب دنیا گذشت. یاران حسین علیه السلام شهادت در راه او را غایت شرف و مجد میدانستند.
آسانترین کار برای عبیدالله بن زیاد مثله کردن وکشتن بی سبب بود. شمر بن ذی الجوشن چون وحشیترین حیوانها بود و اسبها بر جنازه شهیدان تازاند و بر کودکان خردسال ستمها کردند و بدن شأن قطعه قطعه کردند. چون امام مشتی آب از فرات برداشت حصین بن نمیر تیری به دهان حضرت زد. و قهقهه زد. عمربن سعد به دلیل پست و مقام، لشگریان را گواه گرفت که او نخستین تیر را به جانب اولاد علی رها کرده است. مسلم بن عقبه اهل مدینه را ذبح نمود و سه روز شهر مدینه را بر لشکرش مباح ساخت …
مأموران یزید میگفتند در این کشتار سهم ما چقدر است اما یاران حسین میگفتند: اگر ۷۰ (هفتاد) بار کشته شویم با تو هستیم.