به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از المیادین، حزب الله به فاصله کمتر از یک هفته دو کلیپ ویدئویی از تصاویر مواضع حساس صهیونیستها در عمق فلسطین اشغالی منتشر کرد. کلیپ اول مربوط به مواضع حیاتی اشغالگران در حیفا، واقع در شمال اراضی اشغالی بود که توسط پهپاد «هدهد» حزب الله جمع آوری شد؛ پهپادی که برای انجام یک عملیات شناسایی به عمق حیفا نفوذ کرد و بدون اینکه صهیونیستها از ورود این پهپاد اطلاع داشته باشند، یا بتوانند آن را رهگیری کنند، بعد از انجام موفق ماموریت خود به جنوب لبنان برگشت.
اما کلیپ دوم هم مربوط به مواضع مبهم رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی بود که حزب الله نام این مواضع را مشخص نکرد، اما پیام آن به شکل صریح به رژیم اشغالگر و همچنین حامیان آن رسید.
مصداق عملی سخنان سید حسن نصرالله ضد صهیونیستها
رسانههای صهیونیستی در واکنش به این اقدام حزب الله اعلام کردند که حزب الله ثابت کرد که در جنگ آینده این تلآویو است که به عصر حجر برمیگردد، نه لبنان.
از طرف دیگر تحلیلگران معتقدند که انتشار تصاویر مواضع حساس صهیونیستها، در واقع مصداق عملی سخنان سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله بود. سید نصرالله در سخنرانی خود به مناسبت یادبود شهید «حاج ابوطالب» فرمانده نظامی حزب الله که در عملیات تروریستی ارتش صهیونیستی به شهادت رسیده بود، مستقیماً رژیم اشغالگر و حامیان آن را تهدید و تاکید کرد که هیچیک از مواضع صهیونیستها در زمین، دریا و هوا از موشکهای مقاومت در امان نخواهد بود.
بر همین اساس سوال نگران کنندهای که محافل صهیونیستی را به خود مشغول کرده، این است که اگر اوضاع به یک جنگ همه جانبه بکشد، جنگی که در آن بیشتر مواضع حیاتی و استراتژیک صهیونیستها اعم از نظامی و غیرنظامی توسط موشکهای حزبالله نابود خواهد شد، دیگر چه چیزی از این رژیم باقی میماند؟
معادلات تنش میان حزب الله و ارتش صهیونیستی بعد از عملیات پهپاد هدهد
ارتش رژیم صهیونیستی اعتراف کرد که عملیات شناسایی پهپاد هدهد حزب الله که در تاریخ درگیری با این حزب بی سابقه بوده است، آسیب جدی به افکار عمومی شهرک نشینان وارد کرد.
همچنین رسانههای عبری به شکل گسترده پیامهای عملیات پهپاد هدهد حزبالله را مورد بررسی قرار داده و تاکید کردند که تبلیغات ارتش درباره قدرت آن مقابل موشکها و پهپادهای حزبالله، شکست خورد و شهرک نشینان به این نتیجه رسیدهاند که انتشار تصاویر این مواضع حساس توسط حزب الله، به معنای آن است که باید برای هدف قرار گرفتن مواضع مذکور توسط موشکهای حزبالله آماده باشیم و فاصله بین شناسایی این مواضع، با حمله به آن، یک تصمیم بیشتر نیست.
فلسطین اشغالی در تاریکی مطلق
اما بعد از انتشار این تصاویر، یکی از موضوعاتی که به شدت ذهن صهیونیستها را به خود مشغول کرده و موجب وحشت آنها شده، فرو رفتن اراضی اشغالی در تاریکی مطلق، در صورت آغاز جنگ گسترده با حزب الله است؛ به طوری که منابع ارشد در شرکت برق رژیم صهیونیستی اعلام کردند که در ابتدای جنگ با حزب الله شاهد قطعی مکرر و گسترده برق خواهیم بود و در وهله نخست ۷۲ ساعت برق قطع میشود که شهرک نشینان به هیچ وجه نمیتوانند آن را تحمل کنند.
همانطور که سید حسن نصرالله گفت، تاسیسات اصلی برق رژیم اشغالگر در شمال فلسطین اشغالی قرار دارد و علاوه بر آن میدانهای گازی در دریای مدیترانه که منبع اصلی تامین سوخت مورد نیاز نیروگاههای برق رژیم صهیونیستی هستند، در تیررس مستقیم موشکهای حزبالله قرار دارند.
این بدان معناست که هر آسیبی به زیرساختهای برق رژیم صهیونیستی، به معنای فلج شدن این رژیم ابتدا در شمال فلسطین اشغالی و سپس در سایر مناطق خواهد بود.
روزنامه عبری یدیعوت آحارونوت اخیراً در گزارشی با هشدار درباره پیامدهای مرگبار گسترش جنگ با حزب الله، اعلام کرد: در جنگ سوم با حزب الله تعداد کشته شدگان اسرائیلی به ۱۵ هزار نفر خواهد رسید. همچنین بعد از ۷۲ ساعت قطعی برق، دیگر امکان زندگی در اینجا (فلسطین اشغالی) وجود نخواهد داشت و احتمال دارد که قطعی برق برای مدت طولانی ادامه داشته باشد.
یک بام و دوهوای صهیونیستها در تهدید حمله به لبنان
این تحولات همزمان بود با لفاظیهای مقامات صهیونیست درباره گسترش جنگ علیه لبنان. در این زمینه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی چند هفته قبل با تهدید درباره گسترش جنگ در شمال فلسطین اشغالی اعلام کرد که ارتش برای بازگرداندن امنیت به مرزهای شمالی، در حال برنامهریزی برای یک عملیات فشرده نظامی علیه لبنان است.
دفتر وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی هم در بیانیهای اعلام کرد: ما به لحظهای نزدیک هستیم که در یک جنگ همه جانبه، قواعد بازی را ضد حزب الله و لبنان تغییر دهیم. در این جنگ حزب الله نابود میشود و لبنان ضربه سختی خواهد خورد.
صهیونیستها در حالی این تهدیدات را مطرح کردند که اکنون به فاصله کمی از تهدید برای گسترش جنگ علیه لبنان، «یوآف گالانت» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی که اخیراً به آمریکا سفر کرده بود، بعد از بازگشت به تلآویو خطاب به اعضای کابینه نتانیاهو گفت که باید به یک راهکار سیاسی برای جلوگیری از جنگ با حزب الله برسیم.
در اینجا بهتر است نگاهی به گزارشهای مطبوعات رژیم صهیونیستی درباره تهدیدات مقامات این رژیم برای حمله به لبنان و سپس عقب نشینی از این تهدیدات بیندازیم.
برخی از رسانههای عبری تاکید میکنند که تهدیدات سیاستمداران و افسران درباره توانایی ارتش برای آسیب زدن به حزب الله، تهدیداتی پوچ و توخالی هستند که اجرایی نمیشوند.
برخی رسانههای رژیم صهیونیستی هم اعلام کردند، هرچند که جبهه شمالی در حال سوختن است اما حمله به لبنان مشکل را حل نمیکند و بهایی که باید در این جنگ بپردازیم، بسیار بیشتر از دستاوردهای آن است.
در این زمینه معاون رئیس شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی اعلام کرد: جنگ ضد حزب الله بسیار پیچیده و پیامدهای آن برای جبهه داخلی به شدت دشوار است.
«اسحاق بریک» ژنرال ذخیره ارتش رژیم صهیونیستی هم که در مقالههای مختلف درباره عواقب مرگبار جنگ با حزبالله هشدار داده است، اعلام کرد: حمله به لبنان به معنای یک خودکشی دسته جمعی برای همه ما و نابودی اسرائیل است.
«ایهود اولمرت» نخست وزیر اسبق رژیم اشغالگر که سابقه تلخ شکست مقابل حزب الله را دارد، نیز به شدت نتانیاهو را مورد هجمه قرار داده و خواستار آتش بس با لبنان از طریق یک راهکار سیاسی و با میانجیگری آمریکا و فرانسه شد.
محافل صهیونیستی همچنین معتقدند، هر حمله گستردهای به لبنان به معنای انتقال تلآویو از وضعیت بد به بدتر است و طولانی کردن جنگ تنها به نفع نتانیاهو است که میداند بعد از پایان درگیریها، باید از عرصه قدرت کنارهگیری کرده و به خانهاش برود و یا زندان.
تجارب گذشته نشان میدهد، کوبیدن بر طبل جنگ و سپس عقب نشینی از آن، یک روش معمول و نخنما شده صهیونیستهاست که در مرحله کنونی هم تلاش دارند از آن استفاده کنند؛ به طوری که رژیم اشغالگر به امید کسب یک دستاورد، ابتدا شانس خود را با تهدید برای حمله امتحان میکند و بعد از اینکه متوجه شد، به نتیجه نمیرسد دست به دامن میانجیها شده و به دنبال راهکار سیاسی برای فرار از باتلاق نظامی میگردد.
دست و پا زدنهای صهیونیستها برای فرار از تله راهبردی
صهیونیستها که بعد از گذشت ۹ ماه به هیچ هدفی در غزه نرسیدند و اکنون خود را در محاصره جبهههای مختلف مقاومت و همچنین بحران داخلی عمیق رژیم اشغالگر میبینند، به دنبال راهی برای فرار از این تله هستند.
در همین راستا، نتانیاهو هفتهها قبل با اعلام حمله نظامی به رفح در جنوب نوار غزه مدعی شد که «پیروزی مطلق» در این حمله محقق خواهد شد و آخرین تیپهای حماس برچیده میشوند. این در حالی است که رسانههای عبری در همان زمان اعلام کردند، ارتش و کابینه هیچ هدف استراتژیکی از حمله به رفح ندارند و این حمله صرفاً در راستای منافع شخصی نتانیاهو و برخی از اعضای ائتلاف وابسته به وی است.
بعد از آن اخیراً نتانیاهو و نزدیکانش از اتمام قریب الوقوع عملیات نظامی در رفح و انتقال به مرحله سوم جنگ که شامل عملیات متمرکز بوده و مستلزم کاهش تعداد نیروهای نظامی در محورهای مختلف غزه است، خبر دادند.
وضعیت کنونی ارتش صهیونیستی در غزه، بعد از گذشت نزدیک به ۹ ماه از جنگ، بیانگر تله راهبردی است که این رژیم خودش را گرفتار آن کرده است.
به طور کلی صحنه کنونی برای رژیم صهیونیستی را میتوان به شکل زیر توضیح داد:
- نزدیک بودن انتخابات آمریکا ارتباط زیادی با سرنوشت جنگ غزه دارد و نتانیاهو میداند که دیگر نمیتواند، دولت آمریکا را برای پیشبرد اهداف خود تحت فشار قرار دهد و از آن باج خواهی کند. از طرف دیگر همه میدانند که با وجود تلاشهای زیادی که دولت آمریکا برای بیطرف نشان دادن خود و ظاهر شدن به عنوان یک میانجی در جنگ غزه انجام داده، اما تصمیمگیرنده اصلی برای آغاز و پایان این جنگ، واشنگتن است.
- اگر دولت آمریکا و پنتاگون احساس میکردند که دستاوردهای جنگ با حزب الله برای رژیم صهیونیستی بیشتر از هزینههای آن است و همچنین میتواند از منافع آمریکا در منطقه حمایت کند، قطعاً همانند اتفاقی که در سال ۲۰۰۶ رخ داد، از حمله گسترده به لبنان استقبال میکردند.
بنابراین مخالفت آمریکا با هرگونه گسترش جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان، به معنای آن است که واشنگتن به خوبی از پیامدهای سنگینی که این جنگ برای صهیونیستها خواهد داشت، آگاه است.
- با وجود اینکه در حال حاضر همه توجهات جهانی معطوف به جنگ غزه است، اما معادلات بینالمللی هنوز حول محور جنگ اوکراین و روسیه میچرخد. بنابراین با وجود حمایتهای زیادی که ناتو از رژیم صهیونیستی به عمل میآورد، اما اولویت اول کشورهای غربی، بحران اوکراین بوده و همین امر مانع از آن میشود شود که ناتو اکنون خودش را وقف رژیم صهیونیستی و منافع مقامات آن کند.
- صهیونیستها به خوبی میدانند که حمله گسترده به لبنان صرفاً به جنگ با این کشور محدود نخواهد بود و به کل منطقه کشیده میشود؛ جنگی که در آن همه گروههای محور مقاومت با قدرت غیرقابل تصور خود به میدان خواهند آمد و مشخص نیست، این جنگ چگونه به پایان برسد و اینکه آیا اصلاً در پایان چیزی از رژیم صهیونیستی باقی خواهد ماند یا نه؟