به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام علیرضا پناهیان از سخنرانان مذهبی موضوع سخنرانی دهه اول خود در هیئت میثاق با شهدا را انحطاط متحجّرانه؛ انعطافپذیری متفکّرانه انتخاب کرده است.
حجت الاسلام پناهیان در جلسه پنجم سخنرانی خود در خصوص آشنایی بیشتر با تحجر و تأثیرگذاری خوارج گفت: خوارج، متحجرینی بودند که جلوی امیرالمؤمنین علی (ع) ایستادند. امیرالمؤمنین علی (ع) شخصیت کمی نیست بلکه در عالم خلقت، تک است. جانِ رسول خدا (ص) است و زندگی او صرف موضوعات فرعی نمیشود. وقتی خوارج سر راه ایشان سد ایجاد کردند، یعنی خوارج اصلیترین مشکل حیات بشری هستند. امیرالمؤمنین (ع) درگیر موضوع فرعی نمیشود.
وی اشتباه ذهنی را مهمترین عامل تحجر در میان خوارج دانست و گفت: حضرت علی (ع) در مورد خوارج فرمودند که اینها اشتباه کردند. این اشتباه یعنی اشتباه ذهنی. حتی خیلی از معنویات خوارج سر جایش بود، در جهاد کم نمیگذاشتند، آدمهای تنبل و تنپروری نبودند. پس چه ایرادی داشتند؟ حتی عبارت مقدسنما هم برای خوارج مناسب نیست، چون مقدسنماها کسانی هستند که به سجاده چسبیدهاند و از جهاد فرار میکنند، ولی خوارج مجاهدان صف اول بودند. ایراد خوارج، یک ایرادِ ذهنی بود و به تحجر شناختی دچار شده بودند.
پناهیان با بیان اینکه در اوج قدرتمندی گفتمان انقلاب اسلامی هم باید از تحجر صحبت کرد گفت: مسأله خوارج، یک مسأله اصلی است؛ کسانی که تحجر ویژگیِ محوری آنهاست. چرا نباید انقلاب اسلامی هم دچار چنین مشکلی باشد؟ ما در اوج قدرتمندی گفتمان انقلاب اسلامی، باید از تحجر صحبت کنیم. الآن گفتمان انقلاب اسلامی، واقعاً گفتمان قدرتمندی است. در همین انتخابات اخیر نیز قدرت این گفتمان نشان داده شد. گفتمان انقلاب اسلامی با رهبری مقام معظم رهبری توانست انتخاباتی را با حضور نزدیک پنجاه درصد از واجدین شرایط پشت سر بگذارد. این یک پیروزی برای انقلاب است. به علاوه هر دو بزرگواری که در نهایت به مرحله دوم انتخابات رفتند، هیچکدام خارج از گفتمان انقلاب اسلامی نبودند.
وی آشنایی با مفاهیم قرآنی مرتبط با تحجر را لازم دانست و افزود: اهمیت ماجرای تحجر بسیار زیاد است. اگر تحجر مهم است، آیات قرآن باید مشحون از پرداختن به آن باشد. مفهومی در قرآن کریم هست که اگر دقت بکنید از معنای لغوی گرفته تا معانی عمیقِ معنوی و عرفانیاش دقیقاً نقطۀ مقابل تحجر است و میخواهد هر نوع تحجر را سلب کند. این مفهوم از ابتدا تا آخر قرآن در کلیدیترین و حساسترین جاهای قرآن به کار رفته و آن مفهوم «عبد» است. عبد به معنای انسان خوب نیست. عبد یعنی انسان صد در صد منعطف در برابر خدا. در مفهوم عبد، مهمترین چیزی که خواسته شده، اطاعت نیست؛ انعطاف است. کلمۀ عبد به آن انعطاف اشاره دارد. عبد، به معنای انسان با اخلاق نیست. عبد یعنی انسانی که هر اخلاقی دارد، در نهایتِ انعطاف در مقابل امر مولا است.
حجت الاسلام پناهیان با تبیین مساله تناسب مفهوم امتحان با انعطافپذیری گفت: مفهوم دیگری در قرآن که در مقابل تحجر قرار دارد، امتحان است. میفرماید «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَیاةَ لِیبْلُوَکُمْ (سوره ملک، آیه ۲)». مفهوم امتحان و ابتلاء چیزی جز این نیست که خدا از ما انعطاف میخواهد و کسانی که این انعطاف را نداشته باشند، دچار تحجر میشوند. امتحان یعنی خدا میخواهد ببیند شما دقیقاً چکاره هستی؟ مثلاً در یکی صفت سخاوت خیلی بالاست، خدا امتحانش میکند و در یک مخمصهای او را قرار میدهد که اتفاقاً باید جلوی سخاوت خودش بایستد. بعد دیگری را نگاه میکند که خساستش خیلی بالاست، یک امتحانی از او میگیرد که این فرد باید در آنجا سخاوت خرج کند. بعد آن دیگری را نگاه میکند که چه آدم منظمی است. امتحانی از او میگیرد که به خاطر وظایفش باید پا روی نظم خودش بگذارد. عبد باید در امتحانات، انعطاف نشان بدهد.مفهوم دیگری که ذیل مفهوم امتحان مطرح شده و برای انعطافپذیری باید به آن توجه کرد، مفهوم زمان است. دینداری در بستر زمان معنا دارد. کسی که متحجر است؛ یکی از بدبختیهایش این است که زمان را نمیشناسد، زمانه را درک نمیکند و متناسب با زمان عمل نمیکند.
وی در پایان در خصوص تبیین مساله تحجر از منظر انسانشناسی گفت: اگر از منظر وجود انسان به موضوع تحجر بپردازیم، انسان موجودی است که اگر همینطوری رهایش کنند به سمت تحجر میرود. انسان خاصیتی دارد که تغییر را دوست ندارد، انعطافپذیری را دوست ندارد. حتی میگویند کلمۀ انسان از اُنس گرفته شده است. اُنس یعنی انسان به یک چیزی خو و عادت میکند، بعد دیگر رهایش نمیکند. انسان دو ویژگی دارد، هم انس پیدا میکند و هم عادت میکند و دوست ندارد انس و عادت خودش را کنار بگذارد.