به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام والمسلمین سید محمدباقر علوی تهرانی در مراسمی که به مناسبت دهه اول ماه محرم در مسجد حضرت امیر (ع) برگزار شد به مضمون پنجگانه نامههای کوفیان به امام حسین (ع) اشاره کرد و گفت: نامههایی که اهل کوفه برای امام نوشتند، در پنج مضمون است نخست با یزید بیعت نمیکنیم، از بنیامیه به ستوه آمدهایم، خواستار بیعت با شما هستیم، آمادگی برای همراهی شما داریم و دیگر اینکه عجله کنید. در کتاب حیاة الحسین تعداد نامهها را دوازده هزار ذکر کرده است. اگر این امکان وجود داشت که جمعیت کوفه را از نظر عقیدتی تحلیل کنیم، معلوم میشد که دوازده هزار عدد چقدر با ارزش است.
وی با بیان اینکه حرکت سید الشهدا (ع) امری بین تدبیر امام و تقدیر خدا است عنوان کرد: تحلیل ما نسبت به حرکت سید الشهدا (ع) این است امری بین تدبیر امام و تقدیر خدا. امام این حرکت را همانند یک انسان دانشمند و عاقل تدبیر میکنند؛ نه کسی که جنبه وحیانی دارد. لذا باید تمهیداتی را آماده کند. چون مردم کوفه اولاً درباره پدر و برادر ایشان سابقه خوبی ندارند. ثانیاً دچار تلوّن هستند؛ و به راحتی نمیتوان فهمید که رأی آنها جدی یا بیاساس است. سیدالشهداء (ع) جهت ارزیابی مسلم بن عقیل را به سوی آنها بفرستند. شخصیتی که از نظر معنوی، علمی و شجاعت کم نظیر است. امام ایشان را با یک نامه گسیل میکنند نامهای از حسین به گروه مؤمنان و مسلمانان. من مسلم را مأمور کردم که وضع و نظر شما را برای من بنویسد. اگر مسلم نوشت که رأی شما همانند آنچه در نامهها نوشتید است، نزد شما خواهم آمد. به جان خودم سوگند امام و پیشوا کسی است که به کتاب خدا عمل کند و به دادگستری و عدالت اقدام ورزد و به دین حق ملتزم بوده و خود را وقف خدا کند.
علوی تهرانی به پیشبینی شهادت مُسلم توسط سیدالشهداء (ع) اشاره کرد و گفت: اینها، تدبیر است. امام مردم کوفه را بهواسطه جناب مسلم مورد آزمایش قرار میدهند. در آخرین لحظات حضرت، مسلم را در بغل گرفته و به ایشان میفرمایند: اگر دیدی مردم همراه هستند به سرعت به من برسان. آنگاه در حقّ او دعا کردند: امیدوارم من و تو در درجه شهدا باشیم. فرستادن سفیر، تدبیر؛ پایان کار، تقدیر.
این کارشناس مذهبی با بیان اینکه اولیای الهی در هیچ شرایطی دروغ نمیگویند عنوان کرد: جناب مسلم بعد از ورود به کوفه، به خانه مختار میرود. در جمع شیعیان نامه امام قرائت میشود. جناب عابس بن ابیشبیب گفت: من از طرف مردم به شما خبر نمیدهم؛ از این رو شما را فریب نمیدهم. ولی قَسم به خدا دعوت شما را اجابت میکنم تا به لقاء خدا برسم. همین افراد هستند که لیاقت دارند از طرف خدا و معصوم انتخاب شوند. چرا که در هیچ شرایطی دروغ نمیگویند. حتّی برای کمک به امام. اصحاب امام عصر هم اینچنین هستند.
وی با اشاره به اینکه تلوّن مزاج مردم کوفه مانع از همراهی امام شد گفت: از محمد بن بشر همدانی پرسیدند: نامه امام که خوانده شد، برخی گفتند میخواهیم کشته شویم. تو چه گفتی؟ گفت دوست ندارم کشته شوم! این تلوّن در کسانی است که برای امام نامه نوشتهاند. پس تمام کسانی که در جلسه جناب مسلم حضور داشتند، شهادتطلب نیستند؛ اما دوست دارند که یزید از خلافت کنار برود. مسلم هم آمده تا راستیآزمایی کند. مسلم بیست و هفت روز قبل از شهادت برای امام نامه نوشت هجده هزار نفر با من بیعت کردهاند. وقتی نامه من را خواندید، سریعاً به کوفه روانه شوید که همه مردم با شما هستند.
علوی تهرانی به اوضاع کوفه در دوران نعمان بن بشیر اشاره و عنوان کرد: حاکم کوفه نعمان بن بشیر است. نعمان، از هواداران عثمان است؛ ولی با یزید میانه ندارد. داماد نعمان، مختار است و اصلاً اعتقادی به مواجهه با امام حسین ندارد. فلذا به تحرکات کوفه سختگیری نمیکند. تنها اقدام او ایراد یک سخنرانی و هشدار به مردم برای جلوگیری از شورش بود. مادامیکه در کوفه نعمان و در مدینه ولید بن عتبه والی بودند، به دلیل راحتطلبی، بر مردم سختگیری نمیکردند. این شد که قیام، تا کوفه شکل گرفت.
این کارشناس مذهبی به علت انتخاب عبیدالله به عنوان والی کوفه کرد و ادامه داد: عبدالله بن مسلم حضرمی بعد از سخنرانی نعمان گفت این جریانی که پیش آمده، جز به خونریزی اصلاحپذیر نیست. نعمان گفت: این برای من محبوبتر است از اینکه در نافرمانی از خدا نیرومند باشم. یعنی در مقابل حسین نمیایستم. عبدالله که دید نتیجه نمیگیرد، به ابن سعد و عمارة بن عقبه نامه نوشت، و آنها هم به یزید نامه نوشتند: مسلم به کوفه آمده، و شیعیان را برای خلافت حسین به بیعت دعوت کرده است. مردی نیرومند را بفرست که فرمان تو را به انجام برساند در غیر این صورت، کوفه از دست تو خارج خواهد شد. بعد از این نامهنگاری، بلایی عظیمی بر سر کوفه نازل شده، و عبیدالله بن زیاد به حاکمیت کوفه انتخاب شد.