خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: شعر آئینی شعری است که از جان و دل شاعر متعهد ریشه میگیرد. اگر کسی ناشناخته وارد این حیطه شود، آسیبپذیر خواهد بود، حالا عدهای که بدون پشتوانه شناخت و معرفت، دست به خلق شعر میزنند، ماندگاری چندانی ندارند. شاعر باید برای سرودن شعر آئینی، با دو بال احساس و اندیشه حرکت کند چراکه شعر آئینی و مذهبی، جایگاه ویژهای در میان مخاطبان دارد.
به بیان دیگر شعر آئینی وصف حال تاریخ دین و بزرگان دین است و نمونه آن را میتوانیم در اشعار عاشورایی جستوجو کنیم. مثل اشعار محتشم کاشانی و آن ترکیببند مشهور:
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است.
از دیرباز تاکنون، ایرانیان جزو ملتهایی بودهاند که در خلق اشعار عارفانه آئینی، دستی توانا داشتهاند و دارند. یکی از اهداف سرودن اشعار آئینی در گذشته، انتقال پیام و مفاهیم دینی به مردم بوده است. این نوع شعر به گونهای مطرح میشود که گویی دنبالهروی از کار پیامبران بوده است. شعر آئینی میتواند عاملی مهم در جهت بیداری و راهنمایی مردم باشد که این جای تأمل بسیار دارد.
فرارسیدن ماه محرم و عزاداری برای سید و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین (ع) فرصتی برای گپ و گفت و بررسی ادبیات عاشورایی، سیر تحولی اشعار و نوحه سرایی امروزی با احد ده بزرگی شاعر پیشکسوت آئینی بود که با اینرویکرد با او به گفتوگو پرداختیم.
مشروح این گفتوگو در ادامه میآید:
* آقای دهبزرگی برای شروع کمی درباره شب شعرهای عاشورایی که داوری آن را انجام میدهید، صحبت کنیم.
در شعر عاشورایی توفیقات خوبی اذعان شاعرانمان شده است. مخصوصاً جوانان امسال نیز در شب شعر عاشورا که به نام امام سجاد (ع) است، شعرهای بسیار خوبی را داشتند. این شب شعر ۴۰ سال است که برگزار میشود، سوژه میدهد و کار میگیرد. هر ساله یک تا دو مورد از شخصیتهای عاشورایی معرفی میشوند و پس از آن سرشاخههایی داریم که آنها موضوعات را به دست مخاطبان میرسانند و کارها را ارائه میدهند.
در این شب شعرها روی شخصیتهایی که کسی آنها را در واقعه کربلا نمیشناسد کار میکنیم. امسال نیز این شب شعر وارد چهلمین سال خود شده و کارهای بسیار فوق العاده ای به دست ما رسیده است.
* شعر آئینی باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
شاعر آئینی باید با دو بال وارد این حوزه شود. یک بال علمی و تکنیکی و دیگری بال اعتقادی، تا بتواند پرواز موفقی داشته باشد. یعنی شخصی که وارد شعرگویی در زمینه عاشورا میشود باید تاریخ و مقاتل را بشناسند و در این حوزه مطالعه کند؛ اینها در کنار ذوق سنتی شاعران در زمینه عاشورا سبب موفقیت شاعر میشود. بنابراین پیشینه مطالعاتی در زمینه ادبیات عاشورایی مهم است.
شخصی که وارد شعرگویی در زمینه عاشورا میشود باید تاریخ و مقاتل را بشناسند و در این حوزه مطالعه کند اینها در کنار ذوق سنتی شاعران در زمینه عاشورا سبب موفقیت شاعر میشود
* همانطور که میدانید قرائتهای مختلفی از شعر عاشورایی داریم که یکی از آنها استفاده از شعر عاشورایی برای وقایع سیاسی است. با این استفاده تا چه اندازه موافق هستید؟
موافق نیستم. کار عاشورایی یک کار مجرد است؛ برخیها مسائل سیاسی روز را با آن ترکیب میکنند. اما تقریباً ۳۰ درصد میتوانند موفق باشند.
قرائتهای مختلفی که از شعر عاشورایی از جمله حماسه، مسئله عاطفی، عرفانی، قرائت تاریخی را داریم، این نگاهها در طول تاریخ ما در شعر آئینی عاشورایی وجود داشته است. وقتی به خود کربلا نگاه میکنیم میبینیم عرفان، حماسه و عاطفه موج میزند. بنابراین از این موارد نمیتوانیم غافل باشیم. درست است که یک قسمت از قیام امام حسین سیاسی بوده و سیاست را نمیتوان از واقعه کربلا جدا کرد؛ اما همه مطالب را نباید به این مساله گره زد. کارهای سیاسی، کارهای روزمره است که تمام میشود اما کربلا تا خدا، خدا هست و تا جهان به پاست، وجود دارد.
* به نظر شما فلسفه گریاندن چیست و آیا از این فلسفه دور شدهایم؟
بله دور شدهایم. مساله گریه خیلی کاربرد دارد. چنانچه حضرت امام خمینی (ره) فرمودند: «الگوی ما کربلا، تاسوعا و عاشوراست و ما با این گریهها سیل راه میاندازیم و خانه ظلم را ویران می کنیم» یعنی در طول تاریخ طاغوت را با این اشکها نابود کردند، نمونه بارز این کلام وجود امام سجاد (ع) است که ۳۴ سال پیوسته گریه کردند و با این گریهها خاندان معاویه و عبدالملک مروان را به سرازیری نابودی سوق دادند. باید گفت گریه در کار عاشورایی یک جایگاه خاص دارد.
* در حال حاضر در مداحیها و مجالس عزاداری با اشعار متفاوتی رو به رو هستیم و دیگر خبر چندانی از تعزیه و پرده خوانی نیست اما چه شد که از اشعاری مانند «با نوای کاروان» به چنین مرحلهای رسیدیم. جالب این است که تمامی این تغییرات بعضاً نادرست به بهانه جذب جوانان شکل میگیرد. اما آیا برای جذب جوانان مجاز به هرگونه ساختارشکنی در واقعه عاشورا هستیم؟
نه. ادبیات ما در طول تاریخ تحولهایی داشته و از لحاظ زبانی و نوع نگاه با تغییر روبه رو بوده؛ عاشورا اقیانوسی است که اگرچه قصه آن چهار ساعت بیشتر نبوده اما اقیانوسی است که از هرجهت آن عکاسان میتوانند عکس متفاوتی بگیرند. یعنی زوایای مختلفی دارد. اما ساختارشکنی در واقعه عاشورا آن هم به بهانه جذب جوانان نادرست است و جای این سوال را دارد که تکلیف صاحب کار (امام حسین (ع)) چه میشود؟ و فردای قیامت در مقابل حضرت زهرا (س) چه جوابی باید داد؟
اگر شعری توسط افراد خوانده شود و یا روی شعرهای گذشته سبک گذاری و خوانده شود، مقصر هستند و در روز قیامت باید پاسخگو باشند. هر چیزی را نباید به دست جوانان داد؛ تنها به این دلیل که دوست دارند. درست است که جوانان دوست دارند اما اصل قضیه از بین میرود. درست است که زبان تحول دارد و آهنگها هم متفاوت هستند. اما باید جلوگیری کنیم.
من معتقد به مطالعه تاریخ هستم یعنی اگر پشتوانه تاریخی نداشته باشیم هر چیزی را به خورد جوانان میدهیم و آنها هم فکر میکنند این اصل آئین، مذهب و شعر عاشورایی ماست در حالی که چنین نیست و این کار بسیار غلط است.
من معتقد به مطالعه تاریخ هستم یعنی اگر پشتوانه تاریخی نداشته باشیم هر چیزی را به خورد جوانان میدهیم و آنها هم فکر میکنند این اصل آئین، مذهب و شعر عاشورایی ماست در حالی که چنین نیست و این کار بسیار غلط است
* به نظرتان چرا ترکیب بند محتشم کاشانی با گذشت سالها همچنان ماندگار است؟
محشتم پیش از خودش با شاعرانی مانند حسن کاشانی و بابافغانی آشنا بود. طبیعی است که کارهای این شاعران را مطالعه کرده و اشعارش برداشتی از اشعار پیشینیان است. محتشم برای سرودن ترکیب بند خود تاریخ را خوانده و مقاتل را میشناسد. همین امر سبب سرودن کاری ماندگار شده که هر جایی بر روی کتیبهها مشاهده میشود.
* بسیاری از کارشناسان معتقدند زمینه بروز چنین اشعاری کم شدن و در بعضی موارد قطع شدن ارتباط میان شاعران و مداحان است. به نظر شما برای بازگشت این ارتباط چه باید کرد؟
سازمان تبلیغات اسلامی، بنیاد دعبل خزایی و امثال ایننهادها که متولی این کار هستند باید وارد میدان شوند که اگر نشوند فردا دیر است و امروز باید حرکتی شکل گیرد. در حال حاضر چند دسته مداح داریم. مداحانی مانند حاج منصور ارضی و امثال او که خیلی پر مطالعه و معتقد هستند. در مقابل برخی افراد را داریم که دل به این کار نمیدهند و به دنبال جلب مخاطب اند که اینمساله بسیار خطرناک است.
عدهای از جوانان هستند که عاشق امام حسین اند. اما عشق بیپشتوانه به هیچجایی نمیرسد و گاهاً اشعار را از هر جایی به دست میآورند و میخوانند. اینکار مداحی نیست. کار مداحی شاگردی کردن، شعرشناسی، مقتل شناسی و آهنگشناسی است. مداحی که شعری میخواند باید مساله فقهی آن را بداند. اگر بداند با وضو وارد مجلس عزاداری میشود، اگر قرآن و دعا بلد نباشد، در مقابل مخاطب چه میخواهد بگوید؟ با چند شعر ساده، به اصطلاح کوچه و بازاری چیزی برای بازگویی مقابل مخاطب ندارد و باید فردا در روز قیامت پاسخگو باشند.
بنابراین سازمانها، ادارات و متولیان فرهنگی باید وارد عرصه شوند و تکلیف را روشن کنند. هیئات مذهبی زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی هستند و این سازمان باید هشیار باشد.