لیلا محمدی در گفتوگو با خبرنگار مهر، با بیان اینکه حکیم شهابالدین سهروردی، مؤسس دومین حوزه اندیشه فلسفی در اسلام به نام حکمت شرق است، افزود: وی در سال ۵۴۹ هجری قمری در سهرورد و در حوالی زنجان به دنیا آمد و از کودکی وی تا پیش از اشتغال به تحصیل اطلاعی در دست نیست.
وی با اشاره به اینکه شیخ اشراق در مراغه نزد مجدالدین جبلی ضمن یادگیری حکمت و اصول فقه با فخر رازی آشنا شد، اظهار کرد: وی پس از آن منطق را در اصفهان نزد ظهیر فارسی خواند و آنگاه به دیار بکر و شام سفر کرد و در حلب در مدرسه حلاویَه در درس افتخارالدین حاضر شد.
محمدی با یادآوری اینکه سهروردی بیشتر اوقات به بحث و مناظره با فقها میپرداخت و ملک ظاهر فرزند صلاحالدین ایوبی حاکم حلب نیز مجالس مناظرهای میان وی و متکلمان و فقیهان حلب را فراهم میکرد، ادامه داد: این امر موجب حسادت فقیهان نسبت به وی شد و سرانجام به جرم کفر و الحاد و فساد در عقیده، حکم قتل حکیم شهاب الدین سهروردی توسط صلاحالدین ایوبی صادر و در سال ۵۸۷ هجری قمری در ۳۸ سالگی به نحو نامعلومی در قلعه حلب به قتل رسید.
سرپرست بنیاد ایرانشناسی استان زنجان با اشاره به مقاله سهروردی و اصول فقه، نوشته غلامحسین ابراهیمی دینانی، یادآور شد: در ین مقاله آمده است کسانی که در مسند فقاهت نشستند و حکم قتل سهروردی را صادر کردند، علاوه بر اینکه با حکمت و الهیات بیگانه بودند، در فقه و اصول نیز به درجه علمی این حکیم نرسیده بودند و از مقام والای وی در فقاهت و علم اصول فقه بیخبر بودند که این امر در آثار سهروردی و در فقه، اصول و فلسفه کاملاً مشهود بوده ونشان میدهد که او یک فقیه صاحبنظر به شمار میآید.
وی با بیان اینکه سهروردی به عنوان یک فیلسوف اشراقی و حکیم خسروانی دارای ویژگیهایی است که در نوشتههایش انعکاس پیدا میکند و با روشی خاص همه حکمای جهان را به گفتوگو میخواند، خاطرنشان کرد: وی فلسفه دوران خود را چه در یونان و چه در ایران باستان و دنیای اسلام مورد بررسی قرار داده و خط بطلان بر نظریه فلسفی زمانه خود که متأثر از ارسطو بوده است، کشید. از این نظر، برخلاف نظر متفکران و محققان تاریخ علم و فلسفه که آغاز فلسفه، هنر، فرهنگ و علم یونان و غایت آن را تمدن جدید غرب و مدرنیته میداند و ارزش و اهمیتی برای شرق قائل نیست، سهروردی خاستگاه تفکر شرق را در وحی و تعالیم انبیا دانسته و معتقد است وحی و عقل و دل جزو منابع فرهنگ و تفکر شرق و رمز جاودانگی و وجود حکمت ایمانی قلمداد میشود.
مهمترین خدمت سهروردی به حکمت و فلسفه برگرداندن روش اشراق به فلسفه اسلامی است
محمدی، مهمترین خدمت سهروردی به حکمت و فلسفه را برگرداندن روش اشراق به فلسفه اسلامی عنوان کرد و گفت: این فیلسوف از زاویه دیگری به فلسفه نگاه کرد و این امر موجب شکوفایی فلسفه اسلامی شد و بعد از آن نیز حکمای فلسفه اسلامی از آن استفاده کردند. البته با این مبحث هدف این نیست که شرق جغرافیایی در برابر غرب قرار گیرد، بلکه تلاشی در راستای نشان دادن افقی بالاتر برای وحدت فکر و همزیستی جهانی در زیر آسمان شرق معنوی است.
وی با بیان اینکه سهروردی در عالم اسلامی بر تقدم حکمت ایمانی بر فلسفه و علم یونانی تاکید داشت، عنوان کرد: به نظر وی جهان هیچگاه از حکمت و حکم خالی نبوده و نباید گمان کرد که حکمت و دانش به یونان اختصاص داشته است و همانگونه که عنایت الهی وجود این عالم را اقتضا میکند، صلاح آن را نیز اقتضا کرده است و این ویژگی در بحث علمالانوار که مرکز تفکر سهروردی است، مطرح میشود.
محمدی با تاکید بر اینکه سهروردی در نگاه به فرهنگ ایران باستان و با تعصب قومی از زنده نگاه داشتن حکمت خسروانی سخن نگفته، بلکه به خوبی میداند مورخان مغرب زمین حکمت خسروانی و فلسفه ایران باستان را نادیده گرفتهاند، تصریح کرد: شیخ اشراق در آثار گوناگون فارسی و عربی با بیان حکمی و استدلالهای فلسفی اندیشههای حماسی خود را چنان بیان میدارد که در دلهای ایرانیان و مسلمانان اثر گذاشته و به آگاهی میرساند که فلسفه یونان بر بام تفکر نبوی و فرهنگ شرق شکل گرفت و آثار افلاطون ادامه متون هرمسی و گاتهای زرتشتی بوده و فلسفه افلاطون زیرساخت همه فرهنگ غرب است.
وی با اشاره به اینکه مجموعه آثار سهروردی یک پیام و هدف بیشتر ندارد و آن زنده کردن حکمت الهی ایران باستان در ایران اسلامی بوده و کتابهای سهروردی با وجود مرگ زودرس وی اهمیتی خاص دارد، اضافه کرد: امروزه تأثیر آثار سهروردی بر آثار اندیشمندان و متفکران مشهود است.