به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام و المسلمین محسن قنبریان کارشناس و سخنران مذهبی در مراسم عزاداری ماه محرم هیئت اصحاب الحسین دانشگاه تهران به تبیین انواع دین داری در تاریخ اسلام و حکمرانی دینی پرداخت و در صحبتهایی بیان کرد: از سوره زمر یاد گرفتیم، دین داری کامل به این است که هم در ساحت اندیشه و باور باشد یعنی دین خالص و ناب باشد، هم مشوب در آن قاطی نباشد و در ساحت انگیزه و عمل و کنش قصد و نیز خدایی باشد. یعنی هم دین خالص و هم دیندار مخلص باشد.
وی تصریح کرد: چهار صنف در دین و دینداری داریم، اولین آن دین خالص و دیندار مخلص است که در قله اباعبدالله قرار دارد. صنف دوم دین خالص و دیندار ناخالص است که در این صنف دین بازان هستند. قسم بعدی دین مشوب است و دیندار خالص است، دین ناخالص است ولی دیندار قصد و نیت مثلاً درستی دارد، مثل داعش و خوارج که امیرالمومنین (ع) درباره آنان گفت راه را اشتباه رفتند. قسم چهارم هم دین و هم دیندار پر از التقاط و دستکاری است که مجسمه آن بنی امیه هستند.
فضای جامعه جایی برای برچسب زنی و قضاوت ندارد / شناخت جریانها و ارتقای فهم عمومی جای جولان دین بازان را میگیرد
قنبریان ادامه داد: اگر جهان اسلام را جریان شناسی نکنیم، وقایع بزرگ تاریخ درست استنباط نمیشود و استمرار جریانهای تاریخی را پیدا نمیکنیم لذا لازم است جریان شناسی کنیم. البته که نمیتوانیم زود درباره افراد قضاوت کنیم و فضای جامعه فضای درستی برای قضاوت و برچسب زنی نیست. اصل جریانها شناخته شود و فهم عمومی ارتقا یابد دین بازان هم جای جولان ندارند.
وی با اشاره به وجود جهالت در تاریخ بشر افزود: در تحف العقول از امام صادق (ع) آمده است که جهالت و نفهمی از قدیم ریشه دارد و دلیل جهالتها یعنی مقابل دین ایستادن و دانستهها را عمل نکردن به علت این است که عدهای دین خدا را به بازی گرفتند. هر وقت دین بازی بالا آمد دینداری پایین رفت، هر وقت دینداری درست بالا آمد بی دینی پایین رفت. حتی در مشعلهایی که در جامعه روشن میشود هم این را میبینیم که یکی همچون سردار سلیمانی یکباره حتی با شهادتش حال جامعه را خوب میکند. وقتی شهید رئیسی شهید شد و زوایای زندگی اش مشخص شد آدمها احساس کردند رابطه تازه ای با دین برقرار میکنند. اما وای از روزی که کسی فریبشان داد و فهمیدند کسی که با دین میشناختند دین باز بوده، در این حالت بسیاری دین گریز میشوند.
دین بازی از بندگی دنیا شروع میشود
این کارشناس دینی بیان کرد: دین بازی از جایی شروع میشود که افراد، بندگان دنیا میشوند در حالی که که دلشان به دنیا تعلق پیدا کرده است. برای خانمها یک جور و برای آقایان یک جور عرضه میکند و مردم را عبید خود میسازد. امام حسین (ع) از آن به عنوان لعق علی السنتهم، یاد میکند، یعنی دین مثل آدامسی میماند که تا وقتی قابل استفاده است با آن هستند و بعد آن را دور میاندازند.
قنبریان در ادامه گفت: دین برای دنیاست تا دنیا را آباد کند اما تقدیرات الهی متفاوت است. گاهی دین و دنیا مقابل هم قرار میگیرند و معمولاً طاغوتها این کار را میکنند. یزید وعده کرده بود دنیای مردم را آباد کند. بازی و دغل کاری آمد دین را یک طرف و دنیا را یک طرف قرار داد. یعنی کسی که دنبال حسین بن علی بود باید دنیا را رها میکرد، اتفاقی که همیشه اینطور نیست.
وی با اشاره به وعدههای فریبنده عبیدالله بن زیاد برای قرار دادن دین مقابل دنیای مردم گفت: در آن زمان عریف مسؤولیتی بود که مسائل مالی را مدیریت میکرد و نماینده گرفتن بیت المال بود. عبیدالله بن زیاد عریف ها را آورد و گفت هر کدام از شما که به سمت حسین بن علی رفت حقوق همه را قطع میکنم، از این رو همه شدند جاسوس همدیگر تا کسی این کار را نکند، در ازای این هرکس به سمت لشکر یزید آمد دوبرابر به آنها میداد. قرار دادن دین و دنیا کار طاغوتی است.
در جریان حرکت امام حسین (ع) کسی که مشغول حج باشد دین باز است
قنبریان از دینداران یاد کرد و افزود: دیان یعنی دین پرداز، کسی که وقتی دچار بلا شد و بقیه رفتند او بماند، کسی که بلا و غیر بلا در او اثری نداشته باشد. ماجرای جون غلام اباعبدالله را به خاطر بیاورید که شب آخر وقتی امام گفت میتوانید بروید این غلام که در منزل حضرت کار میکرد، ماند. او هم سیاهپوست و هم بدبو و پیر بود و هم جنگاور نبود اما در کربلا همراه امام آمد. حضرت گفتند تو زمان عافیت سر سفره ما بودی، الان وقت بلاست تو را آزاد میکنیم. دیان اینجا معلوم میشود، جون گفت درست نیست در عافیت سر سفره شما باشم حالا که سخت شد بروم. یعنی دیگرانی که دچار بلا شده و نیامدند از جون کمتر فهمیدند و کمتر دیان بودند. ماند و جملاتی گفت که خون اباعبدالله را به جوش آورد. ما در نظام عاشقی کلمهای به نام دلال دائم که او در اذن میدان گرفتن از این زبان در مقابل حضرت استفاده کرد.
وی به انواع دین بازان اشاره کرد و گفت: دین باز کسی است که در ۲ حالت دین بازی میکند. کسی که از اول قصدش از دینداری دین بازی است و امروز برای این امتیاز و فردا برای امتیاز دیگر و از ابتدا برای دین دکان باز کرده است. کسی هم هست که از اول نمیخواست دین باز باشد، نماز میخواند و عمره میرود کار خوب میکند ولی در جایی که دین سینه سپر میخواهد جا خالی میکند. وقتی حسین بن علی میخواهد به کربلا برود امر اجتماع همراه او شدن است کسی که در کعبه باشد دین باز است.
قنبریان افزود: حاکمیت دینی میگوید که امکانات کشور برای همه است و حتی سهمی از زکات هم به سست ایمان میدهیم تا جذب ایمان شود ولی اگر کسی خواست حاکم، کارگزار، قاضی و امام جماعت بشود حتماً باید صلاحیتش تائید شود. برای شهروندان عمومی اصل بر برائت است اما اگر خواست امور مسلمین را دست بگیرد اصل بر صلاحیت است که باید احراز شود. یکی از استدلالات اباعبدالله الحسین با معاویه و یزید دقیقاً این است که دائم از پدرم شنیدم خلافت بر آل ابی سفیان حرام است چرا که اینها صلاحیت نداشتند.
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه برای جلوگیری از دین بازی چه کنیم، بیان کرد: یک عدهای از سکولارها در کشور ما سوغاتی از دنیای غرب آوردند و میگویند دین را از حکومت جدا کنیم که دین بازی جمع شود. خودمان گفتیم هرچه دین بازی بالا بیاید دین گریزی هم اتفاق میافتد. میگویند حکومت را از دین جدا کنیم و کسی با نماز شب و چفیه در حکومت نمیآید. پیامبر در جامعه خودش دین را از حکومت جدا نکرد. یک مرجع کنار نشستهای برای روز مبادا نبود و میدانست کسانی هم می آیند که از دین استفاده میکنند اما راه حل دگر اندیشان را نرفت، امام خمینی (ره) راه حل حوزه سکولار را نرفت و زیرکی امام بود که مرجعیت را در نظام سیاسی گذاشت.