به گزارش خبرگزاری مهر، نشست «برنامه درسی آموزش عالی؛ در سیطره سنت برنامه درسی عمومی» به همت گروه علوم تربیتی خانه اندیشمندان علوم انسانی در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
محمد جوادی پور، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، در این نشست اظهار داشت: دانشگاه در آموزش عالی مأموریتها و کارکردهای متعددی دارد و یقیناً توسعه پایدار جامعه در ابعاد مختلف آن، بدون دانشگاه امکان پذیر نیست. محوریت دانشگاه در موضوع تربیت نیروی انسانی است. برنامه درسی در بافت آموزش عالی موضوعی مهم و محوری است. از طریق برنامههای درسی، ایده آموزش عالی به بار مینشیند.
وی افزود: در معادله آموزش عالی هیچ ایده یا عاملی مهمتر، پویاتر و اثرگذارتر از برنامههای درسی نیست. در قدر و سهم عوامل اثرگذار در آموزش عالی، برنامههای درسی نقش مؤثری دارند. برای موفقیت و تغییر برنامههای درسی در دانشگاه، میبایست به راهبردها و استراتژیهای جدید، جامع و تلفیقی توجه نمود. معمولاً شش مرحله برای برنامه ریزی درسی وجود دارد که شامل انتخاب فلسفه برنامه درسی، انتخاب مدل برنامه درسی، تعیین و تدوین اهداف و برونداد، تعیین ساختار و سازمان برنامه، انتخاب راهبرهای تدریس، یادگیری و سنجش و انتخاب مدلهای طراحی برنامه درسی میشود. ما فلسفه روشنی در برنامه ریزی درسی نداریم.
جوادی پور ادامه داد: عمده ترین مسائل در برنامه ریزی را اشاره خواهم کرد. مورد اول، نداشتن درک روشن و واضح از مفهوم برنامه درسی و نقش و جایگاه آن در تحقق اهداف آموزش عالی است. اساساً تصور از برنامه درسی در آموزش عالی در پایینترین سطح آن قرار دارد. نگاه حداقلی به برنامههای درسی نمیتواند ظرفیتهای جدید خلق کند. مورد دوم، اجتناب از پرداختن به مسائل مرتبط با مطالعات برنامه درسی در مباحثات عمومی و سیاست گذاری است. با توجه به نگاه سطحی، برنامه درسی به پشتیبانی از برنامههای رسمی محدود خواهد شد. مورد سوم، برنامه درسی آموزش عالی در سیطره متخصصان موضوعی و آکادمیک قرار دارد. وجود متخصصان موضوعی در کمیتههای برنامه ریزی درسی بسیار مؤثر است اما کافی نیست و الزاماً متخصصان برنامه ریزی و سایر متخصصان هم لازم است حضور داشته باشند.
وی تصریح کرد: مورد چهارم، تدوین و بازنگری برنامههای درسی بر اساس رویههای اداری صورت میگیرد. مورد بعدی، عدم توجه به نقش محوری دانشجو است. در همه فعالیتهای برنامه ریزی و اجرای آن، نقشس دانشجو باید مبنا قرار گیرد. مورد دیگر، نداشتن استراتژی روشن در زمینه افزایش کیفیت و اثربخشی آموزش عالی است. افزایش کیفیت آموزشی بدون برنامه درسی و رصد مداوم آن امکان پذیر نیست. مورد بعدی، نداشتن مؤسسات تضمین کیفیت برنامههای درسی است. مؤسسات تخصصی که برنامههای درسی را جهت کیفیت رصد کند، نه در وزارت علوم و نه در دانشگاهها وجود ندارد. مورد دیگر، اساساً در آموزش عالی هیچ عمل یا رویدادی که ناظر به نظر یا عمل برنامه درسی باشد را شاهد نیستیم. مورد دیگر، اهداف برنامههای درسی دورههای کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری سقف مناسب و مطمئنی برای برنامه درسی نیستند. مورد بعدی، عدم تناسب و هماهنگی برنامههای درسی دانشگاهها با اهداف و مأموریتهای دانشگاه است. مورد دیگر، عدم توجه به موضوع برنامه درسی به عنوان موضوع استراتژیک است و مورد آخر، نبود اجماع بین ذینفعان برنامه درسی در دانشگاه است.
عضو هیئت علمی دانشگاه در پایان بیان داشت: جمع بندی این سخنرانی این مواردی است که خواهم گفت. مورد اول، نقش مهم برنامه درسی و تحقق اهداف و مأموریتهای آموزش عالی کشور است. مورد دوم، نگاه عمیق و همه جانبه به مفهوم برنامه درسی و نقش آن در آموزش عالی کشور است. مورد سوم، یکپارچه سازی اهداف و برنامه درسی با اهداف و مأموریتهای دانشگاه و مورد پایانی، ضرورت نگاه راهبردی به مفهوم برنامه درسی است.