خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: وقتی دو ستاره با هم برخورد میکنند، انفجاری از نور و انرژی روی میدهد. این همان تعبیری است که میتوان آن را درباره همراهی و آشنایی چهرههای انقلابی و دینی، صادق دانست. داستان همراهی شیخ احمد یاسین و اسماعیل هنیه نیز از همین دست است.
شیخ احمد یاسین تنها ده سال داشت که همراه با خانوادهاش از روستای جوره در فلسطین به زور بیرون رانده شد. او در ۱۲ سالگی در یک حادثه، بخشی از توان جسمی و بینایی خود را از دست داد و بر روی صندلی چرخدار مینشست. با این حال، به عنوان یک معلم ادبیات عرب و رهبر دینی و معنوی، بر بسیاری از نوجوانان و جوانانی که در اردوگاه و در شرایط سخت میزیستند، تاثیرگذار بود. بسیاری از شاگردانی که پای حرفها و سخنان شیخ احمد نشستند، قدم در راه مبارزه گذاشتند.
اما یکی از پرفروغترین ستارگانی که در مکتب او پرورش یافت، اسماعیل هنیه بود. با آنکه بین استاد و شاگرد؛ تنها یک اختلاف سنی ده ساله وجود داشت؛ اما اسماعیل چنان احترامی برای شیخ قائل بود که تنها یک مکتب دینی و انقلابی میتواند چنین الگوی اخلاقی ارزشمندی را شکل دهد. اعتماد کامل شیخ احمد یاسین به اسماعیل هنیه، باعث شد که او نه تنها شاگرد و تلمیذ شیخ، بلکه معتمد و مشاور او در شکل دادن به جنبش مبارزاتی حماس و رهبری شاخههای پیدا و پنهان آن باشد.
اسماعیل از شیخ یاسین چه آموخت؟
ترکیب و امتزاج اخلاق دینی و اسلامی و شیوههای مبارزاتی برای ستیز با ظلم، همان معجون موثری بود که شیخ به جوانان فلسطینی عرضه کرد. اسماعیل هنیه در سال ۱۹۹۴ میلادی به خبرنگار رویترز گفته است: «شیخ یاسین الگویی برای جوانان فلسطینی است. جوانان ما از او آموختند که اسلام را دوست داشته باشند، برای آن فداکاری کنند و هرگز در برابر ظالمان سر فرود نیاورند».
پس از آنکه اسماعیل هنیه در همه ردههای مبارزاتی و تجارب انقلابی مانند فولاد آبدیده شد، به عنوان دستیار ارشد و رییس دفتر در کنار شیخ یاسین قرار گرفت و عملاً در تمام تصمیمات، عصای دست شیخ شد. افسران رده بالای دستگاه جاسوسی موساد؛ خیلی زود دریافتند که همراهی یاسین و اسماعیل، تا چه اندازه بر سازماندهی جوانان و مبارزین فلسطینی تاثیر میگذارد. به همین خاطر در سال ۲۰۰۳ میلادی، در یک اقدام تروریستی، عزم آن کردند که استاد و شاگرد را از میان بردارند. ولی شیخ یاسین و اسماعیل هنیه جان سالم به در بردند. با این حال، دشمن از پای ننشست و بالاخره توانست شیخ یاسین را از میان بردارد. پس از شهادت شیخ یاسین، بارِ مسئولیتهای انقلابی و سازمانی بر دوش اسماعیل هنیه سنگینتر شد. اما او توانست کفایت و اثرگذار خود را به اثبات برساند و به موثرترین چهره در سازماندهی تمام شاخه های سیاسی و نظامی حماس تبدیل شود.
جایی که شاگرد، از استاد سبقت گرفت
ایده ضرورت نقش آفرینی جنبش حماس در فضای سیاسی، یکی از مهمترین افکار و برنامههای انقلابی اسماعیل هنیه بوده است. علاوه بر شیخ یاسین، بسیاری دیگر از مبارزین فلسطینی معتقدند بودند که حماس باید در میدان مبارزه مسلحانه حضور داشته باشد و همه توان خود را در این حوزه متمرکز کند. ولی اسماعیل هنیه به این جمعبندی رسید که کار مبارزاتی و انقلابی، باید همه جانبه باشد و علاوه بر فعالیت گسترده و بیامان مسلحانه، باید تمام عرصههای سیاسی، علمی، فرهنگی و اقتصادی را نیز در بر بگیرد و خود را برای حضور در همه بخشهای حکمرانی و خدمت رسانی مهیا کند و آموزش ببیند. به همین دلیل، زمانی هم که ماموریت ریاست دانشگاه غزه با اسماعیل هنیه بود؛ او چنان بر موضوعات علمی، مدیریتی، اجرایی و تربیت دانشجویان بر اساس ویژگی روح زمانه تاکید کرد که گویی در یک شرایط کاملاً عادی کنترل امور را در دست گرفته است.
در سالی که در جنبش فتح به رهبری محمود عباس و رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و در میان ردههای مختلف مبارزه، اختلافات بسیاری روی داد که حتی کار را تا تنش و درگیری فیزیکی نیز پیش برد، اسماعیل هنیه باز هم بر اساس تعالیم شیخ یاسین، موضوع وحدت گروههای فلسطینی را به عنوان یک آرمان متعالی حفظ کرد. ولی این ویژگی، تنها سلاح برتری اسماعیل هنیه و همرزمانش در برابر دیگر گروههای فلسطینی نبود بلکه مهمترین ویژگی ردههای مختلف حماس، عزم راسخ برای مبارزه، هوشیاری در برابر نفوذ جاسوسان صهیونیستی و پاکدستی و مبارزه با فساد مالی هم در میدان مبارزه. هم در حوزه حکمرانی و اجرایی بود. در نتیجه، بارها درباره فساد مالی و حواشی مختلف در تشکیلات خودگردان سخن به میان آمده اما در حوزههایی که حماس و مبارزینی همچون اسماعیل هنیه حضور داشتهاند، پاکدستی و شفافیت در اوج بوده و به ویژه در شهر غزه که به عنوان بزرگترین زندان بدون سقف جهان لقب گرفته، سطح زندگی شهروندان عادی، مقامات و فرماندهان، هیچگاه فاصله و تبعیضی وجود نداشته است.
اسماعیل هنیه، در سالیانی که به عنوان دستیار ارشد و مسئول دفتر در کنار شیخ یاسین بود، تجربیات فراوانی کسب کرد و به فهم وسیع و عمیقی از اصول مبارزه و شناخت ابعاد مختلف ظلم صهیونیسم دست یافت اما پس از شهادت شیخ، در مسیر پرورش انقلابی و مبارزاتی شخصیت خود و همفکران و همراهانش؛ یک شبه ره صد ساله پیمود و بخش اعظم اثرگذاری سیاسی، منطقهای و بین الملیل حماس، پرورش کادرهای سیاسی و اجرایی و دستیابی به فهم عمیق استفاده از پیروزی رزمی و نظامی در مسیر تحقق آرمان سیاسی، از میراثهای این شهید بزرگ تاریخ فلسطین است.
اسماعیل هنیه در سال ۲۰۲۲ میلادی و در مصاحبهای با شبکه الجزیره قطر، آشکارا اعلام کرده بود که مبارزه فلسطین از دید حماس، یک چشمانداز و افق روشن دارد که تمامی بزنگاهها و مقاطع آن به درستی هدف گذاری شده و برای تکمیل پروژه آزادسازی، بازگشت آوارگان و اخراج اشغالگران از سرزمین فلسطین، باید در چندین حوزه به شکل هماهنگ و همزمان کار شود و در رأس همه این مسیرها، مبارزه مسلحانه قرار دارد. هنیه در همان مصاحبه، سخناین بر زبان آورد که نشان دهنده این سات، با ضمیر روشن دینی و انقلابی خود، امروز را دیده بود. به همین خاطر درباره مسیر خود گفته بود: «فلسطین، دیاری است که در آن، جویبار خون شهدا، بزرگان، قهرمانان، اسرای زن و مرد، بر زمین ریخته است. ما سنگینی بار مسئولیت خود را احساس میکنیم. این تعهد سنگین، هزینههایی دارد و ما هم برای پرداخت این هزینهها آماده هستیم و شهادت در راه فلسطین را افتخار میدانیم».