خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: موعظه، بهترین همدم دلهای حق طلب و جانهای پاک است. اگر این سخن پندآمیز، از سوی خداوند باشد، دلنشینتر و حیات بخشتر و اثر گذارتر است. جز آنچه در قرآن کریم، به صورت وحی بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شده است، و جز کتب آسمانی دیگر، مجموعهای از سخنان از زبان پروردگار جهان و از طریق رسولان الهی برای ما نقل شده است که نام «حدیث قدسی» بر آن نهادهاند.
در بیست و هفتمین روز از نذر چله شعور، تکیه مجله مهر قصد دارد چند حدیث قدسی به نقل از امام حسین (ع) از کتاب حکمت نامه امام حسین (ع) به قلم محمد ری شهری، مرور کند.
و خدایی جز من نیست
معدن الجواهر از امام حسین - پیامبر خدا فرمود: «پروردگارم هفت چیز را به من سفارش کرد برای او در نهان و آشکار اخلاص ورزم؛ از کسی که به من ستم میکند بگذرم به کسی که مرا محروم میدارد عطا کنم؛ با کسی که با من قطع رابطه میکند، بپیوندم؛ سکوتم فکر کردن باشد؛ و نگاهم عبرت آموزی باشد».
أخبار الرضا به سندش از امام حسین -: لوحی زیر دیوار شهری از شهرها یافت شد که در آن نوشته بود: «من خدایم و خدایی جز من نیست و محمد، پیامبر من. است در شگفتم کسی که به مرگ یقین دارد چگونه شادمانی میکند؟! و در شگفتم کسی که به تقدیر یقین، دارد چگونه غمگین میشود؟! وا در شگفتم کسی که دنیا را، آزموده چگونه به آن اطمینان میکند؟! و در شگفتم کسی که به محاسبه یقین دارد چگونه گناه میکند؟!»
به سندش، از امام حسین از امام علی: پیامبر خدا فرمود: جبرئیل به من گفت ای محمّد هر که را میخواهی دوست داشته باش که از او جدا خواهی شد و هر کاری میخواهی بکن که آن را خواهی دید و هر اندازه میخواهی زندگی کن که سرانجام خواهی مرد.
عیون أخبار الرضا - به سندش از امام حسین از امام علی: پیامبر خدا فرمود: خدای تبارک و تعالی میفرماید: ای آدمی زاده! به من انصاف نمیدهی؟! من با نعمتها با تو دوستی میورزم و تو با معصیتها با من دشمنی میکنی. خیر من به سوی تو فرو میاید و شر تو به سوی من بالا میآید. هماره، فرشتهای بزرگوار هر روز و شب از تو کاری زشت را برای من میآورد ای آدمی زاده اگر صفت خود را از زبان دیگری میشنیدی و موصوف را نمیشناختی، خیلی زود، دشمنش میشدی.
چیزی را که نخواسته بود به او عطا کردم
الأمالی، طوسی - به سندش از امام حسین از امام علی، از پیامبر خدا: خداوند به یکی از پیامبرانش در یکی از وحیهایش چنین فرمود: «به عزت و جلالم، سوگند آرزوی هر آرزومندی را که چیز دیگری غیر از خودم باشد با یاس می گسلم و میان مردم جامۀ خواری بر تن او میکنم و او را از گشایش و فضل خودم دور میدارم آیا بنده من در گرفتاریها به غیر من دل میبندد یا جز مرا امید میبرد در حالی که منم بی نیاز بخشنده و کلید درهای بسته به دست من است و درگاهم به روی کسی که مرا میخواند گشوده است؟! آیا نمیداند مصیبتی که او را به زانو درآورده است کس دیگری جز من نمیتواند بر طرف سازد؟
پس چرا میبینم از من روی گردانده و به دیگری امید دارد؟! به بخشش وگرم، خود چیزی را که نخواسته بود به او عطا کردم؛ اما از من روی گرداند و از من نخواست و در مصیبتش از دیگری درخواست کرد و من خدا که عطا را قبل از درخواست میآغازم، اگر از من درخواست شود اجابت نمیکنم؟ هرگز! آیا بخشش و گرم، از آن من نیست؟ آیا دنیا و آخرت به دست من نیست؟ پس اگر امل هفت آسمان و زمینها همگی از من درخواست کنند و همه خواستهها را اجابت کنم این کار از دارایی، من به اندازۀ بال مگسی کم نمیکند. چگونه داراییای که من سرپرست آنم کاستی گیرد؟! بدا به حال کسی که نافرمانی مرا میکند و مرا نمی پاید.
الأمالی طوسی - به سندش از امام حسین پدرم علی امیر مؤمنان برایم از پیامبر خدا نقل کرد که خداوند فرمود: «ای آدمی زاده! همه شما گم راهید، جز آنکه من بدو ره نمودم و همگی شما نیازمندید جز آنکه من بی نیازش کردم و همه شما هلاکید، جز آنکه من نجاتش دادم پس از من بخواهید تا کفایتتان کنم و به راه هدایتتان رهنمون شوم.
بی گمان، برخی از بندگان مؤمنم را جز نیازمندی به سامان نمیآورد و اگر او را بی نیازش کنم همین او را تباه میکند برخی از بندگانم را جز تندرستی، به سامان نمیکند و اگر بیمارش کنم او را تباه میکند برخی از بندگانم را جز بیماری به سامان نمیکند و اگر تن درستش کنم تباهش میسازد. کسی از بندگانم هست که در عبادت من و شب زنده داری برای من میکوشد و من از سر عنایت به او خواب را بر او مسلط میکنم و تا صبح میخوابد و چون بر میخیزد با نفس، خود بد است و او را خوار میشمارد و اگر چنین نمیکردم و به خواستهاش شب زنده داری میرسید شیفتگی به عملش او را میگرفت و این خود پسندی، سبب هلاک او میشد و گمان میکرد که بر عابدان، فائق آمده و با کوشش خود، از تقصیر در عبادت در گذشته است و به همین سبب، از من دور میشد و میپنداشت که به من نزدیک میشود.
پس عمل کنندگان بر اعمال خود تکیه نکنند هر چند [عملشان] نیکو باشد و گناهکاران از آمرزش من نسبت به گناهانشان ناامید نشوند، هر چند گناهانشان فراوان باشد؛ بلکه بر رحمت، من اعتماد کنند و به فضل من امیدوار باشند و به حسن نظر من اطمینان کنند؛ چراکه من بندگانم را آن گونه که به صلاحشان است اداره میکنم و من نسبت به آنها باریک بین و آگاهم.