به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «گالری گلستان» همزمان با آئین بازگشایی نمایشگاه «دروس، شماره ۳۴» در گالری آرتبیشن، توسط نشر گهگاه رونمایی شد.
این دو رویداد، با تمرکز بر ۳۵ سال فعالیت لیلی گلستان در کسوت گالریدار به بهانه هشتاد سالگی او برگزار شد.
گالری گلستان نخستین گالری ایران است که پس از انقلاب تأسیس شده و در نمایشگاه «دروس، شماره ۳۴» آثار ۴۶ نفر از هنرمندانی که پیشتر در گالری گلستان نمایشگاه داشتهاند، در معرض دید علاقهمندان قرار گرفته است.
محمود دولت آبادی داستاننویس، در مراسم رونمایی از کتاب مورد اشاره گفت: لیلی گلستان بر گردن بسیاری از ما حق دارد و قدر او را میدانیم. بیش از نیم قرن است که با او رابطه خانوادگی داریم و فرزندانمان با هم بزرگ شدهاند. لیلی گلستان احترام عمیقی به کار کردن قائل است و در نیم قرنی که او را از نزدیک میشناسم حتی یک لحظه هم دست از کار نکشیده و این بسیار ارزشمند است.
وی افزود: لیلی گلستان در خانوادهای زندگی کرده که همیشه مرکز فرهنگی، هنری و روشنفکری بوده است. یادم میآید در اوایل دهه ۴۰ که آقای ابراهیم گلستان روزن را تأسیس کردند، از من، سعید سلطان پور و خزایی خواست تا شعرهای سهراب سپهری را بخوانیم، شما فکرش را بکنید ما چه شوقی داشتیم از این اعتماد و پیشنهاد ابراهیم گلستان. آن هم زمانی که هنوز ۲۳ ساله نشده بودیم.
اینداستاننویس شخصیت و آثار سهراب سپهری را مصداق بارز سهل و ممتنع خواند و گفت: لیلی گلستان و سهراب سپهری دوستی داشتند و اتفاقاً گالری گلستان نیز با نمایش آثار سهراب سپهری افتتاح شد و من هم جز نخستین کسانی بودم که به تماشای این نمایشگاه رفتم. ۳۵ سال گالری داری، آن هم در کشوری که هر روز دستخوش مسائل مختلف است کار سادهای نیست. لیلی گلستان با برپایی هر نمایشگاه به آیندگان نیز فکر کرده و خوشحالم امروز به همت او بخشی از تاریخ هنر تجسمی ما برای آیندگان مدون شده است.
دولتآبادی در پایان گفت: ذهن متمرکز لیلی گلستان آن هم در وضیعت پریشانی اجتماعی ایران، همیشه برای من ستایشآمیز بوده است. اگر بخواهیم در زندگی شهری یک شخصیت مثل «مرگان» کتاب «سلوک» پیدا کنیم همین خانم گلستان است.
در ادامه مراسم احترام برومند با اشاره به دوستی ۵۰ سالهاش با لیلی گلستان گفت: سابقه آشنایی من با لیلی گلستان به سال ۱۳۴۶ و کار در تلویزیون باز میگردد. اما از سال ۱۳۵۱ که لیلی گلستان نویسنده برنامه کودک شد، دوستی ما شکل گرفت و این برنامه و همکاری با لیلی گلستان از نقاط عطف زندگی من به شمار میرود.
وی افزود: اگر من توانستم به وسیله برنامه کودک با خانوادهها ارتباط بگیریم بخشی از آن را مدیون متنهای خوب لیلی گلستان هستم. لیلی گلستان انسان بسیار قویی و مصممی است و یک رفیق تمام عیار است او همیشه برای من الگو بوده است، البته فکر میکنم هرگز به گردپای او نرسیدهام. پس از انقلاب، خانه نشین شدیم و منبع درآمدی نداشتیم. یک بار لیلی گلستان پیشنهاد داد که با هم یک مهد کودک راه بیندازیم من هم استقبال کردم اما بعد او فکر کرد اگر یک کتاب فروشی راهاندازی کند بهتر است و بعد کتاب فروشیاش را گالری کرد.
وی افزود: در آنسالها چون کار و منبع درآمدی نداشتم، خیاطی میکردم و لباسهایی که میدوختم میفروختم. با این که خیاطیمان خوب نبود اما لیلی گلستان هر بار میآمد و لباس میخرید و با این کارش از ما حمایت میکرد. او در تمام زندگیاش از دوستانش و جوانها حمایت کرده و در سختیها تنهایشان نگذاشته است.
لیلی گلستان هم در ادامه این مراسم گفت: انتشار کتاب گالری گلستان و برپایی نمایشگاه «دروس، شماره ۳۴» توسط دو جوان است و من قدردان لطف این عزیزان هستم.
وی افزود: به نظر من کتاب گالری گلستان بسیار خوب شده و خوشحالم که کارنامه گالری گلستان برای نسلهای بعد نیز به جا میماند. من در این ۳۵ سال گالری داری، واقعاً ۳۵ سال حرص خوردم، بغض کردهام، دعوا کردهام، جیغ زدهام، عشق کردهام و با همه این کارها هدفم این بوده که هنرهای تجسمی ایران را یک پله ارتقا بدهم و تلاشهای من و همکارانم موجب شده که هنرهای تجسمی ما بماند و از یاد نرود. امروز خیلی خوشحالم و افتخار میکنم که تلاشهایم بینتیجه نماند و توانستم هنرمندان جوانی را شناسایی و معرفی کنم و شاهد شکوفایی آنها باشم. به نوعی من به عنوان یک مادر تلاش کردهام تا این هنرمندان جوان دیده شوند، با گذشت سه دهه هر بار که اثری از این هنرمندان روی دیوار میرود، کیف میکنم.
گلستان در ادامه گفت: خوشحالم که با کار فرهنگی توانستیم موفق شویم و با وجود همه سختیها محکم به راهمان ادامه بدهیم.
در ادامه مراسم آرش تنهایی مدیر نشر گهگاه گفت: خیلی خوشحالم که بلاخره کتاب گالری گلستان منتشر شد و در کنار آن ناراحتم که دیگر خانم گلستان را کمتر میبینم. چون در این سه سال که با لیلی گلستان هر هفته برای گفت و گو قرار داشتم لذت بردم و تمام چیزهایی که دوست داشتم سر کلاس درس از استادی یاد بگیرم در از او فرا گرفتم.
وی با اشاره به اینکه لیلی گلستان یکی از بهترین مدیران فرهنگی ایران به شمار میرود، گفت: دقت و حوصله لیلی گلستان مثال زدنی است. من واقعاً کسی را به دقت او نمیشناسم. لیلی گلستان از سال ۱۳۶۷ که گالریاش را تأسیس کرده است، تمام اسنادش را نگاه داشته و هر بار که میخواهد صحبت کند با سند و مدرک سخن میگوید. ایناسناد گنجینه ارزشمندی برای هنرهای تجسمی به شمار میروند.
تنهایی در پایان سخنانش با نقل خاطرهای از پیک موتوری نشر گهگاه گفت: چندین سال آقایی مسئول تحویل قراردادها بود، بعد از مدتی که او دیگر با نشر گهگاه کار نمیکرد، دیدمش و حال خانمی که در مجتمع آثپ زندگی میکرد را پرسید. برایم جالب بود که حال خانم گلستان را میپرسد، علت را پرسیدم گفت خانم گلستان خیلی مهربان است هر بار که برای او نامه یا بستهای را میبردم من را به خانهاش دعوت میکرد و خودش برایم سیبی پوست میکرد. شنیدن چنین حرفهایی بسیار ارزشمند است و من خوشحالم که اقبال همکاری با خانم گلستان نصیبم شد.
در بخش دیگری مراسم حسین محسنی مدیر گالری آرتیبشن گفت: زمانی که آرش تنهایی پیشنهاد رونمایی کتاب گالری گلستان را به من داد خوشحال شدم چون یکی از آرزوهایم محقق شد.
وی در پایان گفت: من یک ماه پس از تأسیس گالری گلستان بدنیا آمدهام و خوشحالم که امروز من نیز به خانواده گالری دار پیوستهام. تداوم کار لیلی گلستان در گالری داری موجب شده که امروز گالریهای متعددی در تهران فعالیت کنند.