خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: در حالی شهید اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس بامداد روز دهم مردادماه در تهران ترور شد که بسیاری از مردم جهان بویژه کشورهای مقاومت و مردم غزه شهادت این قهرمان فلسطینی را به سختی باور کردند.
صبر و ثبات قدم و تقدیم ده ها نفر از خانواده این شهید اعم از فرزندان و نوه های اسماعیل هنیه در صفحات مجازی و رسانه های مختلف پر تکرار شده و بین مخاطبان دست به دست میشود.
سمانه افشاری نژاد، عضو فعال موسسه رنگ زیتون و امت واحده است ونزدیک به ده سال است که در حوزه خدمت رسانی به کودکان و زنان و نیازمندان در کشورهای مختلف از افغانستان و پاکستان گرفته تا سنگال، تاجیکستان، فلسطین، مالی، یمن، افغانستان، کنیا، کامرون، چاد، ساحل عاج، سوریه، لبنان، میانمار و کلمبیا، و غزه کمک رسانی می کند.
فعالیت او در حوزه فلسطین و کمک رسانی به مردم غزه به سال ها قبل از جنگ غزه بر می گردد. وی با کمک خیرین و همکارانش در موسسه غیر دولتی رنگ زیتون ضمن تحت پوشش قرار دادن کودکان ایتام و دانش آموزان فلسطینی سعی می کند با راه اندازی مدارس دانش آموزان فلسطینی را ترغیب به ادامه تحصیل کند. مؤسسه مردم نهاد رنگ زیتون و گروه فرهنگی شهید القدس با کمک جمعی از خیرین در شرایط جنگ غزه، مدرسه تبسم را در شمال و جنوب نوار غزه برای کودکان فلسطینی تأسیس کرده است.
وی به دلیل فعالیت هایش در حوزه فلسطین موفق به دیدار با اسماعیل هنیه در سال ۱۴۰۰ در حاشیه یک همایش در استانبول ترکیه شد.
در همین راستا خبرنگار مهر با «سمانه افشاری نژاد» فعال بین المللی، به گفت و گو پرداخته است.
در ادامه متن مصاحبه را می خوانیم:
لطفا در خصوص دیداری که با شهید اسماعیل هنیه داشتید و شناختی که از نحوه رفتار و شخصیت ایشان پیدا کردید توضیح دهید.
آذر ماه سال ۱۴۰۰ سفری به استانبول ترکیه به خاطر فلسطین داشتم. در راستای روز همبستگی با مردم فلسطین، ترکیه هر سال یک همایش بزرگ از ۵۰ کشور و با حضور ۵۰۰ شرکت کننده برگزار می کند و من از سوی مجموعه امت واحده به این سفر رفتم و با افراد مختلف از فلسطین، کشورهای آفریقایی و خاورمیانه دیدار و فرصت انتقال تجارب داشتیم.
شهید هنیه در آن همایش درباره شهدای فلسطینی و راه مقاومت صحبت کردند اما یک سرودخوانی به مدت یک دقیقه انجام دادند که برای همه جالب بود.
ترجمه این سرود که موجب تعجب همگان شد این بود؛ «و مرگ در هر لحظه برای من میرقصد، زندگی ما آهنگی است که با لحن مبارزه ساخته شده است و راه ما پر از خار و خون و نیزه است، ای مسیر ما، ای گذرگاه دلاوران، ای راه رستگاری، اگر ما سلاح به زمین بگذاریم؛ به روی ما سلاح کشیده میشود و اگر روزی لب هایمان لکنت بگیرد، جراحتهای ما از طرف ما سخن میگویند..آری مرگ برای تو و برای کودکان غزه هر لحظه می رقصد..»
بعد از پایان همایش با هماهنگی که از قبل شده بود به طبقه آخر رفتیم و وارد سالن جلسات شدیم ما با چند نفر از دوستان با ایشان جلسه داشتیم. وقتی ایشان آمدند بدون تشریفات و متواضعانه و خیلی خاکی از ما استقبال کردند. چهره ایشان آنجا برای من به غیر از چهره ای بود که همیشه در رسانه های از ایشان نشان می دادند او شخصیتی آرام و متواضع داشت.
در آن جلسه ما به گزارشی از فعالیت های خود در فلسطین پرداختیم برای ایشان خیلی جالب بود که یک گروه غیر دولتی و مردمی در غزه چنین کارهایی را انجام می دهد، ایشان از ما خیلی تشکر کرد. ما برای ایشان توضیح دادیم که هر سال چه تعداد خانواده محروم شهدا و ایتام را در غزه تحت پوشش و حمایت تحصیلی قرار می دهیم.
یکی از نکاتی که ایشان از آن استقبال کردند در حوزه ادبیات اسرا بود که از ما خواستند روی آن کار کنیم و یکی دیگر از مباحث مسائل اقتصادی بود که ما چگونه می توانیم در غزه اقتصادی پایدار و اساسی را پایه گذاری کنیم و ایشان از یکی از همکاران خود خواستند تا فعالیت های ما در غزه را هماهنگ کنند.
من در آن جلسه به ایشان گفتم بعضی شب ها خواب می بینم که در مسجدالاقصی هستم و در خیابان های قدس مشایه می کنم ایشان گفت؛ «به زودی خواهی رفت..»
و بعد از آن با ایشان یک عکس یادگاری گرفتم.
بعد از شنیدن خبر شهادت شهید اسماعیل هنیه چه حسی داشتید؟
(در حالی که گریه می کند) اول صبح در فضای فیسبوک این خبر را دیدم، اما باورم نشد اما بعد از سرچ در فضای رسانه ها متوجه این خبر تلخ شدم و اصلاً باورم نمی شد که ما بعد از حاج قاسم یک حاج قاسم دیگر را هم از دست دادیم. بعد از شهادت حاج قاسم تنها شخصیتی که در عرصه فرماندهان مقاومت فلسطین مورد چشم روشنی ما بود جناب شهید اسماعیل هنیه بود و امروز مردم غزه و کرانه باختری در حالی یکی از بهترین رهبران مقاومت را از دست دادند که نمی توانند حتی در تشییع پیکر او شرکت کنند و این اتفاق برای مردم و زنان و کودکان غزه خیلی دشوار است. شهید هنیه برای آنها درست مثل شهید سلیمانی برای ما بود.
مردم غزه خیلی صبور و مقاوم هستند و امیدوارم به آرزوی نهایی خود که همان آزادی قدس است به زودی برسند.