پژوهشگر فلسفه دین گفت: برای درک عبارت ما رایت الا جمیلا اولاً باید رویکرد توحیدی و الهی داشت چرا که با رویکرد مادی و تجربی نمی‌توان چنین عبارت سنگینی را فهم کرد.

به گزارش خبرنگار مهر، ذوالفقار ناصری صدر پژوهشگر فلسفه دین طی صحبت‌هایی در نشست اربعین و کلام حضرت زینب (س) به تفسیر عبارت ما رایت الا جمیلا در آئینه کربلا پرداخت و بیان کرد: بعد از شهادت امام حسین (ع) در کربلا اسارت آل الله آغاز شد و یزدیان جانسوز ترین مصیبت‌ها را به خاندان حسینی وارد کرده و زینب کبری (س) و دیگر اسرا سختی‌های سنگینی را تحمل کردند که تحمل این مصیبت‌ها هیچ گاه نتوانست شکوه ایشان را درهم شکند. لذا وقتی عبدالله بن زیاد در مجلس مغرورانه ای که برای پیروزی ظاهری خود ترتیب داده بود صلابت حضرت زینب (س) را دید، گفت این زن با عظمت کیست که مقابل ما سر فرود نمیاورد، وقتی حضرت را معرفی کردند برای اینکه زخم زبانی زده باشد گفت کار خدا با برادرت را چگونه دیدی و اینجا دختر علی (ع) پاسخ دندان شکنی به عبیدالله داد و گفت به جز زیبایی چیزی ندیدم.

وی با بیان این نکته که فهم این عبارت طلایی فهم کربلاست افزود: برای درک این عبارت اولاً باید رویکرد توحیدی و الهی داشت چرا که با رویکرد مادی و تجربی نمی‌توان چنین عبارت سنگینی را فهم کرد. دوم باید در حادثه عاشورا سه چهره کلی را از هم بازشناخت، اول چهره زیبای حق و حقیقت که در وجود ابی عبدالله الحسین (ع) و یارانش تجلی کرد و دوم چهره باطل که بر یزید و یزدیان ظهور کرد و سوم مشیت و قضای الهی. همچنین باید به این حادثه یگانه از منظرهای مختلف نگریست.

این پژوهشگر حوزه فلسفه دین تصریح کرد: فهم باطنی واقعه عاشورا برای فهم جمله حضرت (س) زینب لازم و ضروری است ما در مناجات شعبانیه از حضرات معصومین (ع) داریم که خدایا در تمام عمرم جز به زیبایی با من رفتار نکردی و حضرت زینب (س) که به فرموده امام سجاد عالمه غیر معلمه و عارفی است که در مکتب حضرت علی (ع) حضرت زهرا (س) تربیت یافته و بر مبنای توحیدی چنین جمله‌ای را بر زبان جاری می‌کند.

وی با بیان این نکته که حضرت زینب کبری (س) تجلی کمال انسانی را در باطن حادثه عاشورا به عیان می بیند گفت: هیچ فعلی بدون اذن الهی در عالم رخ نمی‌دهد و خداست که علت العلل است. اساس نگاه توحیدی این است که همه افعال از خداوند صادر می‌شود و خیر محض است. از این رو برای انسانی که رویکرد توحیدی دارد و تسلیم امر الهی است شهادت و جراحت و اسارت فعل الهی تلقی می‌شود و در ورای این افعال خیر الهی منظور می‌گردد و این را کsی می فهمد که تسلیم امر الهی باشد.

ناصری صدر تصریح کرد: امام حسین (ع) در ابتدای قیام خود اینگونه فرمودند که برای انسان موحد شکست ظاهری یا پیروزی در برابر دشمن معنی ندارد و خود را مأمور به انجام وظیفه و تکلیفی می‌داند که از سوی خداوند بر او وارد است و چون تسلیم بر اراده الهی می‌داند شکست یا پیروزی سعادت تلقی می‌شود.

وی با اشاره به سخن حضرت زینب و رابطه عاشقانه با خدا افزود: عاشق همه جان خود را برای معشوق بذل می‌کند وقتی به این تحلیل می‌رسد که دین خدا جز با شهادت او و اصحاب و اهل بیتش استوار نمی‌ماند همه چیز خود را فدای دین می‌کند و می‌فرماید اگر دین پیامبر جز با شهادت من برپا نمی‌ماند ای شمشیرها مرا دریابید. این نمونه کاملی از سرسپردگی به قضای الهی است.

این پژوهشگر فلسفه دین تصریح کرد: چنان اصحاب اباعبدالله جذب وجود او شده بودند که ایشان فرمود بهتر از اصحاب و اهل بیتم سراغ ندارم. زینب (س) از این منظر و اطاعت سیاسی به اصحاب حضرت می‌نگرد و می بیند اصحاب چطور به زیبایی تسلیم امامشان هستند و حتی به بهای جان شیرین از خود می‌گذرند.

وی تصریح کرد: در کربلا باطن‌ها مکشوف می‌شود، یزدیان باطن شیطانی و حسینیان باطن الهی را به منصه ظهور می‌رسانند. تقابل حق و باطل عیان می‌شود و زینبی که نگاه عرفانی دارد چنین صحنه‌هایی را می بیند.

این پژوهشگر در پایان گفت: امام حسین (ع) تمام هستی خود را در برابر مشیت الهی تقدیم می‌کند و طرف دیگر ربوبیت الهی است چرا که امام حسین (ع) با زیبایی وصف ناپذیری به عهد خود و رسول وفا کرد. در آموزه‌های شیعی و به خصوص زیارت عاشورا از خون خدا یاد شده است که جاری بودن خون اباعبدالله و یارانش در رگ مسلمین باعث حیات جامعه اسلامی است.