امام حسین (ع) برای احسان کردن ابتدا سوالاتی پرسید؛ مرد که می‌دانست امام از دانش او بی‌نیاز است علت را جویا شد. امام پاسخ داد: از جدم پیامبر خدا شنیدم که «به اندازه معرفت (هر کس) احسان کنید!»

خبرگزاری مهر؛ گروه مجله: بخشش مال و کمک به فقرا و نیازمندان از زمان‌های دور سنت پیامبران و معصومان (ع) بوده است. هرکسی در هر توان مالی که باشد می‌تواند نام خیررسان یا خَیِّر باشد؛ نه فقط آنها که مدرسه بسازند یا کمک‌های مالی با مبالغ نجومی به نیازمندان ببخشند. حتی یک ظرف غذا به نیازمند دادن می‌تواند خیری باشد که در آخرت دستگیر شما شود. بزرگان دین نیز بسیار توصیه کرده‌اند که گره از کار هم‌نوع خود باز کنید؛ هر آنچه که توان دارید...

خواندن سیره اهل بیت (ع) الگوی خوبی برای بخشش و احسان به دیگران است. سی و نهمین گزارش از چله شعور «مجله مهر» به این موضوع پرداخته و در آن روایتی از بخشش امام حسین (ع) را می‌خوانیم.

برو که پانصد دینار را برایت کامل کردم!

کتاب مقتل الحسین علیه السلام خوارزمی روایت کرده است که اعرابی‌ای بادیه نشینی آهنگ [دیدار با] امام حسین (ع) کرد. آمد؛ سلام داد. امام (ع) پاسخ سلام او را داد و فرمود: ای اعرابی برای چه آهنگ ما کرده‌ای؟

گفت: برای پرداخت خون بهایی به صاحبان آن. امام فرمود: «آیا پیش از من به سراغ کس دیگری رفته‌ای؟».

گفت: عتبه بن ابو سفیان که پنجاه دینار به من داد. آن را نپذیرفتم و گفتم به سوی کسی می‌روم که از تو بهتر و کریم‌تر است. عتبه به من گفت بی مادر، چه کسی از من بهتر و کریم‌تر است؟ گفتم: حسین بن علی یا عبدالله بن جعفر. اول نزد تو آمدم تا ستون کمرم را برافرازی و مرا به خانواده‌ام باز گردانی.

امام حسین (ع) فرمود: سوگند به آنکه دانه را شکافت و انسان را آفرید و به بزرگی جلوه نمود در تملک پسر دختر پیامبرت، جز دویست دینار نیست. ای غلام آنها را به او بده من درباره سه چیز از تو می‌پرسم؛ اگر پاسخ دادی، تا پانصد دینار به تو می‌دهم و اگر پاسخ ندادی، تو را به سوی آنان که پیش از من بوده‌اند، می‌فرستم».

اعرابی گفت: آیا آنها را از سَرِ نیاز به دانش من می‌پرسی؟ شما اهل بیت نبوّت معدنِ رسالت و جایگاه آمد و شد فرشتگان هستید.

امام حسین (ع) فرمود: «نه؛ ولی از جدم پیامبر خدا شنیدم که می‌فرمود: به اندازه معرفت [هر کس] احسان کنید».

اعرابی گفت: پس بپرس که هیچ توان و نیرویی، جز از خدا نیست.

امام (ع) فرمود: «چه چیز از هلاکت می‌رهاند؟» گفت: توکل بر خدا.

فرمود: «چه چیز از امور مهم، آسودگی می‌دهد؟» گفت: اعتماد به خدا.

فرمود: «چه چیز در زندگی بنده، برایش بهتر است؟» گفت: عقلی که با بردباری، زینت یافته باشد.

فرمود: «اگر چنین نباشد، چه؟» گفت: ثروتی که با سخاوت و فراگیری در برابر حاجت‌ها تزئین شده باشد.

فرمود: «اگر این گونه هم نباشد؟» گفت: برای چنین شخصی مرگ و نابودی، بهتر از زندگی و بقاست.

پس امام حسین (ع) «انگشتر» خود را به او داد و فرمود: آن را به یک صد دینار بفروش. سپس شمشیرش را به او بخشید و فرمود: آن را به دویست دینار بفروش برو که پانصد دینار را برایت کامل کردم.