فریدون برکشلی، کارشناس ارشد حوزه انرژی، در یادداشت اختصاصی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده، آورده است؛ از زمان تأسیس وزارت نفت توسط شورای عالی انقلاب در ۱۳۵۸ تا کنون جمعاً دوازده وزیر نفت در ساختمان مرکزی اول نفت مستقر شدند. تعدادی از ایشان کوتاه مدت و به عنوان سرپرست بودند.
پس از وزارت امور خارجه، نفت سیاسیترین وزارتخانه کشور است. در طول جنگ تحمیلی صدام، بیشتر سفارتخانههای اروپایی در ایران، سفیر نداشتند و عملاً فعالیتهای رسمی دیپلماتیک با ایران در حالت تعلیق قرار داشت. اجلاسهای اوپک، به مهمترین کانون دید و بازدیدها و رایزنیهای دیپلماتیک ایران تبدیل شده بود و همواره تعدادی دیپلمات، هیأتهای اجلاس اوپلاک را همراهی میکرد. به تدریج و خصوصاً از میانه دهه ۱۹۹۰ میلادی، اجلاسهای اوپک تخصصی و بازار- محور شدند. به علاوه روابط عادی دیپلماتیک ایران با کشورهای اروپایی هم برقرار شدند. در عین حال همواره صحن اجلاسهای اوپک، یکی از مهمترین مجامع ارتباطات و پیامهای سیاسی است.
نفت یک فعالیت بینالمللی است. ماهیت نفت، جهانی است. در واقع ورودم به موضوع از زاویه اجلاسهای اوپک، تاکید بر همین واقعیت است. صنعت نفت هیچ کشوری در انزوا و به دور از صحنهها و معادلات جهانی رشد نکرده است. جدای از تحریمهای نفتی مرتبط با نفت طی جنگ جهانی دوم، اولین تحریم نفتی دوران صلح در زمان ملی شدن صنعت نفت بر علیه ایران اعمال شد. البته در سالههای بعد تعداد زیادی از کشورهای نفت خیز تحت تحریم قرار گرفتند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اولین تحریمی که بر علیه ایران اعمال شد صنعت نفت را هدف قرار داد. البته این درست است که صنعت نفت ایران با تجربهای صد و چند ساله قابلیتهای بسیار مهمی را انباشت کرده است. لیکن در دنیای پر تحول کنونی، جدای از بقیه جهان، دامنه وسیعی برای رشد این صنعت در اختیار نداریم.
صنعت نفت یک فعالیت باشگاهی است. بزرگان صنعت نفت جملگی اعضای باشگاهی هستند که یکدیگر را میشناسند و دائماً در حال رصد شرایط و تحولات جهانی صنعت نفت هستند. ما در این باشگاه حضور نداریم. دنیا با قابلیتهای ما تا حدی آشناست، اما در این حد مددی به توسعه صنعت نفت ما نمیشود. ما در ایران، مستمرا در گیر ابعادی از فعالیتهای صنعت نفت هستیم که در دنیای نفتگران امروز، کاملاً حاشیهای است. از هر وزیر نفتی انتظار میرود که در مورد کسری تراز انرژی و یا وضعیت کارکنان قراردادی و مشکلات معیشت، برنامه ارائه دهد. که منطبق با واقعیات روی زمین و شرایط اقتصادی کشور است.
لذا هیچ وزیری در نفت در شرایط تحریم و کاستیهای جدی زیر ساختی و کمبود امکانات، قادر به تحولی درخور در این صنعت عظیم نیست. هر وزیری با شعار افزایش سطح تولید به ۵ میلیون بشکه در روز قدم به طبقه ۱۵ وزارت نفت گذاشت. لیکن در زمان خداحافظی نتوانست به رقم ۴ میلیون هم نزدیک شود. تمام وزرا از نیاز ۱۵۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری و به روز رسانی فناوری گفتند.
در پایان کار به یک دهم این ارقام سرمایه گذاری هم نرسیدند. دستیابی به این ارقام از سرمایه گذاری و انتقال تکنولوژی در شرایط کنونی کشور ناممکن هست. اما نیازمند یک اجماع ملی و انتقال جامع متناسب با استانداردهای بینالمللی در چرخه عظیم صنعت نفت است.