اسماعیل مجللی در گفتوگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: عزاداری برای امام حسین (ع) در بین شیعیان و مسلمانان تبدیل به مناسک شده و توده مردم از طرق مختلف اعم از راهاندازی هیئتهای مختلف زنجیرزنی، روضههای ثابت و خانگی و تعزیهخوانی و درنهایت پیاده رفتن به کربلا نسبت به امام سوم شیعیان ابراز ارادت میکنند.
وی ادامه داد: پیادهروی و سفرهای گروهی زیارتی قدمتی دیرینه دارد و بهنوعی میتوان پیشینه آن را همزمان با مذهب دانست. در زندگی بزرگانی همچون پیامبران، ائمه، علما و حتی پادشاهان و افراد شاخص نیز طی نمودن مسیر بهصورت پیاده را تا اماکن مقدس همچون مکه و کربلا و مشهد دیده میشود. بنابراین سبقه و پیشینه طولانی برای آن میتوان تعریف کرد.
محقق و پژوهشگر تعزیه ایران تصریح کرد: امروزه حرکت هیئتهای عزاداری بهصورت گروهی و پیاده و بعضاً با پایبرهنه و به طور معمول مسیر بین دو مکان مقدسی همچون مساجد جامع، صحن امامزادگان و گورستانها را طی مسیر میکنند و در فحوای آن ذکر مصیبت و روضه و نوحه را شاهد هستیم نیز باوجودی که یک عزاداری بهحساب میآید اما یک حرکت نمایشی و همچنین تبلیغ یک ایدئولوژی مقدسی همچون مذهب شیعه را نیز در آن میتوان مشاهده کرد.
وی اضافه کرد: زیارت با پای پیاده و این حرکات دستهجمعی خودبهخود موارد دیگری را به ارمغان میآورد که بخشی از زندگی عامه مردم را تشکیل میدهند بهعنوان نمونه شکلگیری کاروانها سبب وجود آئین دیگری همچون چاووشی خوانی را در ایران به همراه داشت و با هر نغمه چاووش افرادی تحت تأثیر قرارگرفته به کاروان زیارتی ملحق میشدند، از دل حرکت کاروانها و حضور انواع و اقسام تیپهای عمومی اعم از زن و مرد، پیر و جوان، کودک و بزرگ، توانا و ناتوانهای جسمی، فوت افراد در خلال مسیر، گمشدن زوار و عقب ماندن از کاروانها، گرفتاری راهزنان درگذشته و… و. سبب ایجاد داستانها شده بود که در بسیاری از منابع مکتوب ادبی و همچنین داستانها و قصههای شفاهی شاهد و ناظر آن هستیم.
پیادهروی اربعین آئین زیبا در عصر حاضر
مجللی افزود: زیارت امام حسین (ع) برای شیعیان همواره یک آرزو حساب میشد و همانگونه که در عامه مردم شاهد بودهایم افراد بسیاری این اجر معنوی را به دست نیاوردند و آرزوی آن را با خود به گور بردند. در این آئین زیبا در دوره حاضر شاهد هستیم که مردم در فداکاری از یکدیگر سبقت میگیرند هر شخصی به هر نحوی میخواهد به زائران امام حسین (ع) خدمترسانی کند، در این آئین زیبا تمام قلوب به یکطرف گرهزده میشود، انسانها باهم متحد میشوند چراکه زیارت امام حسین (ع) بافضیلت ترین عملی است که برای شیعه میتوان تعریف نمود.
وی گفت: اینکه چرا تمام موارد فوق را فقط در حول محور زیبایی همچون حسین (ع) میچرخد و امروزه فقط به زمانی همچون اربعین اختصاص پیداکرده دلایل بسیاری برای آن میتوان ذکر کرد. واقعه کربلا آخرین جنگی بود که امام معصوم در آن حاضر و هدف اصلی دشمن بهحساب میآمد و پس از امام حسین (ع) هیچکدام از معصومین در جنگ حاضر نشده بودند و دیگر اینکه این واقعه با مشارکت افراد و تیپها و فرهنگهای مختلف از قبیل زن و کودک و پیر و جوان و طفل شیر خواره تبدیل به یک بخش از زندگی عامه مردم شده بود و این المانها مختص امام حسین (ع) است.
این محقق ادامه داد: همچنین عدد ۴۰ یک عددی سمبلیک و قابل تقدیس برای بسیاری از مذاهب به شمار میرود. در قرآن کریم ۴ بار به واژه اربعین اشارهشده، در داستان پیامبران عدد ۴۰ عددی تأثیرگذار بود، در فرهنگعامه حضور ۴۰ نفر در تشییعجنازه موجب آمرزش شخص متوفی از طرف خداوند قلمداد میشود. در چهلمین روز پس از عاشورا نخستین زائر به قبر امام حسین (ع) حاضر میشود که همان جابر بن عبدالله انصاری است، اهلبیت (ع) پس از اسارت، درست روز چهلم بعد از عاشورا به کربلا میرسند، پس از عاشورا به مدت ۴۰ روز بهقدری بر مذهب شیعه غم و اندوه مستولی شده بود که این فرضیه ایجادشده بود که از آسمان خون میبارد همه موارد فوق سبب آن شده که واژه اربعین برای امام حسین (ع) به کار گرفته شود.
تمام نقلها را پردهخوانان با خود به گور بردند
وی اظهار کرد: در مورد هنر پردهخوانی و به زوال رفتن این هنر باید بگویم بخش اعظم آن کمکاری رسانهها و مسئولان و دستگاههای فرهنگی بود که در تبلیغ این هنر کوتاهی شد و امروز ما شاهد مرگ یکی پس از دیگری پردهخوانان هستیم درحالیکه هیچ جایگزینی برای آنها نداریم.
مجللی افزود: پردههای نقاشیهای قهوهخانهای بهقدری زیبا و لطیف هستند و هیچ رنگ و بویی از خشونت در آنها دیده نمیشد بنابراین نمیتوان استدلال آورد که در این نقاشیها که کشتار و قتل انسان دیده میشود سبب تضعیف روحیه کودکان خواهد شد. بهصراحت میگویم اگر این هنر مردمی که بدون هیچگونه فضا و پروسه اجرایی مستقیم در دل مردم و توسط خود مردم اجرا میشد به طور قطع امروزه هم با استقبال عموم مواجه میشد و ما میتوانستیم پردهخوانانی را پرورش بدهیم که این کار را نکردیم.
وی گفت: پردههای نقاشی قهوهخانهای بیش از ۷۰ داستان را که به ادبیات پردهخوانان مجلس گفته میشود در بردارند، از خلقت آدم تا بهشت و دوزخ را در این نقاشیها میتوانیم ببینیم. ما میتوانستیم پردهخوانان را دعوت کنیم و این مجالس را بخوانند و ضبط کنیم و تحویل آیندگان بدهیم اما این کار را نکردیم به این بهانه که تکنولوژی و رسانههای جدید جایگزین این هنر شدهاند و در عمل این هنر کارکردی ندارد که این فرضیه کاملاً اشتباه است. تمام نقلها را پردهخوانان با خود به گور بردند بدون اینکه ما از آنها بهره ببریم.