به گزارش خبرنگار مهر، «وفاق ملی» یک مفهوم که هر کسی از ظن خودش دریافتی متفاوت داشت و اصلاحطلبان تندرو میخواستند مفهومی نوین را از این شعار مسعود پزشکیان ارائه دهند، مفهومی که بیشتر مصداق «وفاق با ما» را داشت. آنها در بزنگاه عمل پُشت رئیس جمهوری را که مدعی بودند خودشان آن را روی کار آورده و بر مسند قدرت نشانده و راهی پاستور کردهاند، خیلی زود خالی کردند؛ آنها که مینویسیم شما بخوانید تندروهای سهمخواه که درک صحیحی از جایگاه و مسئولیت رئیس جمهور ندارند و خیلی دیر و خیلی هم سخت ممکن است بتوانند مفهوم شایستگی و توانایی و کارشناس خُبره بودن را در عمل نشان دهند.
رئیس جمهور طبق وعده خود که با مردم داشت، سعی کرد از نظر بزرگان برای داشتن کابینه «وفاق ملی» کمک بگیرد و در این میان میخواست تا چیدمان کابینه خود را بر اساس شایستگی و توانمندی انجام دهد؛ اما به طور جدی مورد هجمه قرار گرفت و این حق رئیس جمهور به طور جدی توسط آنهایی که قبلترها حرفهایی در دفاع از اختیارات رئیس جمهور داشتند، مخدوش شد. در واقع حتی چهرهای مانند محمدجواد ظریف هم به طور رسمی بیان میکرد رئیس جمهور حق دارد خودش کابینه و وزیران را انتخاب و معرفی کند هم در عمل به حرفهایش پایبند نبود و وقتی به طور کامل وزیران پیشنهادی ساز و کار ذیل او در لیست نهایی رئیس جمهور قرار نگرفتند، با قهر جلسه را ترک و در نهایت ظرف ۲۴ ساعت استعفایش را نوشت.
تغییر موضع اصلاحطلبان از حمله به لیست وزرا تا تبریک برای رأی اعتماد کامل
به طور مثال واکنش آذر منصوری در فاصله یک هفته از ارسال لیست وزرای پیشنهادی تا اخذ رأی اعتماد کامل همه وزرای دولت در مجلس گواه یک پیام واضح است که در تندروی منطق و خِرد جا میماند چرا که در تب و تاب فضای ملتهب اندیشه و خواسته جناحهای تندرو فارغ از آنکه به کدام جبهه و اندیشه تعلق دارند، واقعیتها و شرایط موجود به خوبی ارزیابی نمیشود. همانطور که بسیاری از تندروها در دو جناح شایع سیاسی نتوانستند «وفاق ملی» را به درستی معنا کنند و این از واکنشهای آنها هویدا بود. آنهایی که از لیست متنوع رئیس جمهور به مجلس ناخشنود بودند و به پزشکیان حمله کردند، بعد در موفقیت اخذ رأی اعتماد با دیدن واقعیت این پیروزی برای دولت، تبریکگو شدند.
اما قبل از اینکه به این صراحت سُخن از آشتی ملی بگویند، به تندی رئیس جمهور را هدف پیامهای تلخ خود قرار داده بودند. رئیس جبهه اصلاحات در مصاحبهای به موضوع وزرای پیشنهادی پرداخته بود و گفته بود: «ترکیب معرفی شده حتماً با معدل انتظار و مطلوب جبهه اصلاحات فاصله دارد و ما به همین دلیل روز گذشته در نامهای به رئیس جمهور نگرانیهایی را در این ارتباط مطرح کردیم… دولت وفاق ملی، دولت ائتلافی نیست؛ دولت ائتلافی صاحب ندارد و هیچکس پاسخگوی آن نیست.»
همینطور سخنگوی جبهه اصلاحات ایران در شبکه ایکس نوشته بود: «تحقق شعار وفاق ملی مستلزم اراده حاکمیت و همراهی و همکاری تمامی ارکان و قوای کشور است. با نادیده انگاشتن رأی اکثریت و اولویت پیدا کردن نگاههای حذفی این شعار سرانجامی نخواهد داشت و نهایتاً بهعنوان درس عبرت به صفحات تاریخ خواهد پیوست.»
جواد امام از وفاق ملی پزشکیان پیشتر هم این گونه اظهار نگرانی کرده بود: «در آستانه معرفی کابینه دولت چهاردهم به مجلس، اخبار نگرانکنندهای درباره برخی اسامی بهگوش میرسد. برخی از آنها نه نسبتی با اصلاحات دارند و نه حتی به رویکرد اعتدالی نزدیک هستند. برخی دیگر هم اساساً به ضدیت با هر تغییر و اصلاحی شهره هستند. اگر قرار بر ادامه سکانداری نظامیان و شبهنظامیان بر سیاست و عدم تغییر رویکردهای امنیتی نسبت به فعالین سیاسی داخل نظام بود، چه ضرورتی به برگزاری انتخابات و تحمیل این همه هزینه به کشور و بازی با روح و روان مردم و بهویژه جوانان بود؟ جناب دکتر پزشکیان! در نهایت، شخص رئیسجمهور مسئول کابینه است و هیچ لابیگر و عنصر تحمیلگری حاضر نخواهد شد، مسئولیت دولت را بپذیرد. پس تا زمان هست، تجدیدنظر فرمائید.»
رفتار اصلاحطلبان در مسیر توسعه یافتگی نبود
اما این واکنشها چندان هم پیچیده و پنهان نبوده که بتوان آن را با اغماض نادیده گرفت. ناصر ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی رفتار فعالان حزبی و سیاسی کشورمان را در مقاطع مختلف رقابتهای انتخاباتی و پیروزی در انتخابات و مرحله معرفی وزرا قابل بازبینی دانست و به خبرنگار مهر، گفت: رفتار جناحهای سیاسی ما چه اصولگرا و چه اصلاح طلب نسبت به تعیین کابینه به اصطلاح دقیقتر سهم خواهی در کابینه همچنین نوع مواجهه شخص رئیس جمهور قابل ارزیابی است. از همه اینها مهمتر رأی اعتمادی است که رئیس جمهور به صورت کامل برای وزرای پیشنهادی خود از مجلس اخذ کرد و میتوان جبهههای سیاسی ایران را از منظر توسعه یافتگی سیاسی در بوته نقد گذاشت که آنها نسبت به تحولات اجتماعی و سیاسی کشور چه کنشگری از خود نشان دادند آیا رفتارشان در مسیر توسعه یافتگی و یا در سطح نازل یافته و حضیض بود و میتوان رفتار هر دو جناح را بازنگری کرد.
ایمانی با اشاره به اینکه جریان اصلاح طلب پس از شکست از حمایت از شخص آقای روحانی و روی کار آمدن دولت مردمی آقای رئیسی که کاملاً از صحنه قدرت کنار گذاشته شده بودند، ادامه داد: اصلاح طلبان میدانستند آقای پزشکیان سنخیت چندانی با جریان اصلاح طلبی ندارد. من بارها در مصاحبههایم اعلام کردم که آقای پزشکیان با تعاریف موجود یک اصولگرا به حساب میآید. او به این حکومت و چهارچوب نظام جمهوری اسلامی ایران، بنیانگذار نظام و رهبر آن اعتقاد دارد و به طور رسمی هم اعلام کرد که من یک اصولگرای معتدل هستم. اصلاح طلبان یا این موضوع را ندیدند و یا نخواستند که ببینند.
در واقع نوعی رفتار ناپخته سیاسی از سوی فعالان جناح چپ مشهود است، آنهایی که یک مقطع با لبخند و در مقطع دیگری با اخم با رئیس جمهور برخورد میکنند و رفتار آنها مبتنی بر تحولات سیاسی و اجتماعی و شرایط حاکم بر سپهر سیاسی ایران نیست و حالا باید دید که خودشان و رئیس جمهور مناسباتشان را چگونه تنظیم خواهند کرد؟ خبرگزاری مهر در سلسله گفتوگو و گزارشهایی ابعاد مختلف رفتار اصلاحطلبان و البته اصولگرایان در جریان انتخابات دوره چهاردهم ریاست جمهور را واکاوی و بازنگری خواهد کرد.