خبرگزاری مهر، گروه استانها _ بهرام قربانپور: موکب گردی من به همراه کاروان گیلانی روایان اربعین به عمود گردی تبدیل شد و حالا عمود به عمود مسیر نجف به کربلا را یکی پس از دیگری طی میکردیم. شور و حال مواکب و خادمان افتخاری در خدمات رسانی به زوار ستودنی بود تا جایی که برای خدمت کردن به شما خواهش و منت میکردند.
جالبتر از همه مشارکت کودکان و نوجوانان در خدمت به زوار بود، تا جایی که کودک چهار و پنج ساله با تعارف یک لیوان آب، عرض ارادت خود را به زائر ارباب به تصویر میکشید.
فرهنگ زائر نوازی در خانوادههای عراقی
آن طور که مشخص است فرهنگ زائر نوازی در عراق از سنین پایین و کودکی در بین خانوادهها تبیین و نهادینه شده و این مهم را میتوان از التماس کودک خردسال عراقی که برای خدمات دهی به زوار برای اینکه خواستهاش را اجابت کنیم بغض میکرد.
موکب گردیها و عمود گردیها پیاده و سواره ما را به کربلای معلی سرزمین عشق رساند. جایی که یک روزی و روزگاری آب را بر اهل بیت علیهم السلام بستند و طفل سه ساله را غریبانه شهید کردند و سر ارباب را بالای نیزهها بردند و هر دو دست علمدار را بریدند و حضرت زینب سلام الله علیها و کودکان و زنان را به اسارت بردند و صحنه غمناک و اعجابانگیز به نام «عاشورا» شکل گرفت و پس از گذشت بیش از ۱۴ قرن همچنان زنده و جاوید است.
حالا امروز قصه «اربعین» به عنوان یکی از حرکتهای بزرگ تاریخی و تمدن ساز تلقی میشود که قرار است زمینه ساز ظهور صاحب الزمان (عج) باشد. تجمعات، شور و شوق و پیاده روی اربعین هر سال نسبت به سال گذشته پررنگتر میشود و هر کسی با هر شرایط جسمی و امکانی خودش را به سرزمین دلدادگی میرساند تا دردها و آلامش تسکین پیدا کند و کالبد بی جانش روح تازه ای به خود بگیرد.
روایت گری اربعین با سوژههای ناب
به اتفاق بچههای خوب رسانه گیلان خودم را به بین الحرمین رساندم، جایی که تا چشم کار میکرد جمعیت موج میزد، از زن و مرد گرفته تا کودک، پیر و جوان، از هر قوم، رنگ، نژاد، زبان و دینی آمده بودند تا ضمن عزاداری و سینه زنی برای ارباب دلها، به آرامش دلی برسند.
به قدری مات و مبهوت هیبت اربعین شدم که نمی دانم از کدام سوژههای ناب برایتان روایت گری کنم، از چه بگویم؛ از مادر پیر و قد خمیده ای بگویم که یک دست عصا و در دستی دیگر تسبیح به همراه دارد و ذکرگویان و با چشمانی خیس کشان کشان خودش را به بین الحرمین رسانده تا ارباب را زیارت کرد، یا اینکه از پسر جوانی بگویم که پدر پیرش را بر کولش گرفته بود و ورودی حرم حضرت عباس (ع) به انتظار ایستاده بود تا شاید حرم کمی خلوت شود و دست پدرش را به ضریح طلایی برساند.
کمی آن طرف تر در گوشه بین الحرمین بانوی جوانی را دیدم که یک ریز اشک میریخت و مویه کنان ناله میکرد نمی دانم چه حاجتی داشت که اینگونه دلش را به ارباب گره زده بود.
اربعین حرکت وحدت آفرین و دشمن شکن
جاذبه قدرتمند اربعین به قدری مکش دارد که جمعیت ۲۵ میلیونی را در یک نقطه خاص یعنی کربلا جمع کرده است، چنین اجتماع بزرگ و منسجمی در هیچ کجای دنیا نظیر ندارد، اجتماعی که دلها را از هر قومی و نژادی که باشد به هم نزدیک میکند و وحدت آفرین است و دشمن انسانیت و بشریت از همین وحدت مثال زدنی و شگفت انگیز اربعینی واهمه دارد، وحشت دشمن از اربعین را میتوان در تحریف کردنها، کمرنگ جلوه دادن و بی ارزش دانستن این حماسه بزرگ انسانی، فرهنگی، اجتماعی و رسانهای جستجو کرد.
اربعین یک فرهنگ و سبک زندگی است که در کنار شور، شعور آفرین و معرفت زا است و منجر به تحول فکری و اندیشهای بشر میشود و در کلامی زیبا تر و جامعتر، مقدمهای برای ظهور آقا جانمان امام زمان (عج) است.
رقص پرچم فلسطین بر روی دستهای زوار
نکته قابل توجه اربعین امسال رقص پرچم فلسطین بر روی دستهای زوار بود که میتواند پیام مهم و مؤثری را برای جامعه بشریت داشته باشد.
«اربعین طریق الاقصی» پیام و شعار ویژه امسال اربعین است تا صدای مظلومیت مردم بی دفاع فلسطین و غزه باشد، مردمی که بیش از ۷ دهه زیر سلطه رژیم سفاک، کودک کش و غاصب صهیونیستی هستند و روزانه هزاران کودک، زن و مرد زیر آتش جنایت ننگین اسرائیلیها قتل عام میشوند و تاکنون این تراژدی غمبار نسل کشی در غزه و فلسطین در چشم جهان بشریت نیامده است و مدعیان حقوق بشر در طول این سالها خودشان را به کوری و کری زدهاند اما اربعین امسال سنگ بنای آزادی فلسطین خواهد بود اگر دنیا صدای مظلومیت آنها را بشنود و سکوت نکند.
بگذارید کمی از حضور دسته دسته و منسجم عزاداران حسینی در بین الحرمین و عزاداری و سینه زنی عاشقان ابا عبدالله الحسین علیه السلام کمی برایتان روایت گری کنم، شکوه و عظمت عزاداری حسینی در بین الحرمین را هیچ دوربینی نمیتواند ثبت و ضبط کند، وقتی از آسمان کربلا به بین الحرمین و اطراف حرم نگاه میکنید جمعیت عاشقی را میبینید که دسته دسته و گروه گروه به سمت حرم روانه میشوند به گونهای که قطرات زلال باران به دریا متصل میشوند.
موج جمعیت سیاه پوش سیل خروشانی در بین الحرمین به پا کرده تا جایی که جایی برای سوزن انداختن نیست و رفته رفته بر تعداد زوار افزوده میشود.
غروب اربعین و هزاران حسرت در دل مانده
حضور میلیونی زوار در کربلای معلی بدون تنش، تلفات جانی و مسائل امنیتی گواه این است که کنگره انسانی عظیم اربعین توسط ارباب اداره میشود، به فرض مثالِ محال، اگر این اجتماع بزرگ در یکی از کشورهای اروپایی شکل میگرفت چه فاجعهای به بار میآمد!
واقعاً چه حکمت و فلسفهای است که جمعیت ۲۵ میلیونی زوار را در زیر دمای سوزان ۵۰ درجهای کربلای معلی دور هم جمع کرده تا یک دل و یک صدا برای اربعین اربابشان سیدالشهدا علیهم السلام به سر و صورت خود بزنند و عزاداری کنند!، کشف این حقیقت کمنظیر نیازمند تحقیق و پژوهش فراوان است که میطلبد تاریخ نگاران و پژوهشگران بخشی از وقت شأن را وقف فلسفه اربعین کنند.
رفته رفته به غروب دلگیر اربعین در کربلا نزدیک میشویم و باید از بین الحرمین، شش گوشه ارباب، ضریح طلایی، چای عراقی، نذریهای خوشمزه، خادمان عاشق مواکب، عمودهای خسته، حال خوب زیارت نامه اربعین، صفای مشایه، التماس خدام عراقی، شبهای دل انگیز و روزهای داغ کربلا دل کند و رفت و اربعین قصهای که ادامه دارد و ما میمانیم و یک دنیا حسرت که از لحظه لحظه حضور در کربلا نهایت بهره را نبردیم و اینکه آیا فرصت دیگری پیش میآید که دوباره در هوای بین الحرمین نفس بکشیم!؟