خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ سرگذشت پرفراز و نشیب فعالیتهای موسیقایی در کشورمان همواره تحتتأثیر خط مشی سیاسی و فرهنگی دولتهای مختلف دچار تغییرات زیادی شده و میشود که در چارچوب گزارشها، مقالات و نوشتارهای مختلف پژوهشی-رسانهای مورد واکاوی قرار گرفتهاند.
در مقاطعی اما برخی از رویدادها و اتفاقات در تقویم تحولات موسیقی ایران به ثبت رسیدهاند که بانیان و طراحانشان با اطمینان خاطر و انرژی فراوان درباره آنها سخن میگفتند، گویی در مدت زمانی کوتاه قرار است تمامی اتفاقات و رویدادها مرتبط با حوزه موسیقی، تحت تأثیر آن فعالیت قرار بگیرد اما چنین نشد.
«گمشدههای موسیقی ایران» عنوان سلسله گزارشهایی است که گروه هنر خبرگزاری مهر در قالب آن به مرور همین رویدادها، تحولات و وعدههای فراموششده میپردازد. عمده تمرکز و هدف تز تدوین این مجموعه گزارش البته ضمن بازخوانی تحولات، ترویج «تمرکز» و «تفکر دوباره» در مدیران و سیاستسازان حوزه موسیقی کشور برای تأمل روی موضوعاتی است که بهتر میبود پیش از رسانهای شدن یا برگزاری مراسم افتتاحیه و ماجراهایی از این دست، برنامهریزی واقعبینانهتری درباره دامنه اثرگذاری آنها صورت میگرفت تا در نیمه راه نمانند.
در نهمین گام از سلسله گزارشهای «گمشدههای موسیقی ایران» که بعد از مدتها توقف در انتشار پیش روی مخاطبان قرار میگیرد، به سراغ «جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی» رفتیم، رویدادی ویژه هنرمندان و فعالان عرصه موسیقی ردیف دستگاهی ایران که میرفت تبدیل به یکی از مهمترین و معتبرترین رویدادهای موسیقایی کشور در حوزه موسیقی جدی شود اما به دلیل برخی از گیر و گرفتاریها و بایدها و نبایدهایی که همانند بسیاری از رویدادهای موسیقایی کشور وجود دارد، نتوانست به حیات پرثمر خود ادامه دهد و در همان دورههای اول متوقف شد.
طبیعتاً توقف و تعطیلی جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی دربرگیرنده ناگفتههای زیادی است که گویا فعلاً قصد رسانهای شدن ندارد، اما همین گزارههای رسانهای موجود نشان میدهد که اگر تعامل و وحدت رویه بیشتری میان برگزارکنندگان و بخش دولتی و همچنین حمایت بیشتر بخش خصوصی از برگزاری جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی بیشتر و پررنگتر بود، میتوانستیم شاهد برگزاری رویدادی باشیم که دربرگیرنده ارزشها و سودمندیهای فراوانی برای حیات گونهای از موسیقی است که در این سالها به شدت درمعرض خطر فراموشی قرار گرفته و رفته رفته خود را بنا به دلایل مختلف به عنوان یک هنر موزهای معرفی میکند.
فرآیندی که اگر همین تعداد اندک استادان و هنرمندان پیشگام عرصه موسیقی ایرانی و همچنین هنرمندان اندک نسل میانی ایثارگرانه در مسیر باریک حیات این عرصه فعالیت نمیکردند، معلوم نبود چه سرنوشت دردآوری منتظر هنری بود که در زمانی ملودیها و نغماتش ورد زبان مردم کوچه و بازار بوده و در کنار دیگر گونههای موسیقایی در مسیری قرار داشت که چه قبل از پیروزی انقلاب و چه در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی میتوانست حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشد.
مسیری که یکی از جلوههای آن همین «جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی» بود، اما این رویداد هم نتوانست به آنچه در دورنما و دستاوردهای خود برنامه ریزی کرده بود دست پیدا کند. چارچوبی که در این گزاره رسانهای تلاش کردیم تا با یک نگاه اجمالی و تاریخی به روند برگزاری آن بار دیگر یادآوری کنیم که این نوع موسیقی در صورت حمایت و پشتیبانیهای لازم میتواند دوباره هم تراز با آنچه در فرآیند اقتصادی و سرگرمیساز موسیقی انجام میشود، حرکت کرده و به عنوان یک موسیقی متفکر برای خود مخاطبان زیادی را دست و پا کند.
آذر ۱۳۹۵؛ آغاز یک رویداد با حضور بهترینها
اولین جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی طی روزهای نوزدهم تا بیست و چهارم آذر ۱۳۹۵ بود که به دبیری امیر مردانه از ناشران و تهیه کنندگان فعال حوزه موسیقی ایرانی در تالار رودکی تهران و فرهنگسرای بهمن پیش روی مخاطبان قرار گرفت.
دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خانه موسیقی ایران، انجمن موسیقی ایران، مؤسسه فرهنگی ساز آواز و بنیاد فرهنگی هنری رودکی حامیان این دوره از جشنواره بودند که با حضور جمعی از بهترینهای موسیقی ایران با امیدها و آرزوهای فراوان و وعدههای سنگین و رنگین به اجرای برنامههای مختلف پرداختند.
زمان خیری نوازنده نی، امیر اثنی عشری خواننده، علی رضایی نوازنده تار، قاسم رحیم زاده نوازنده تار، مهران زمانی یکتا خواننده، مهدی تیموری نوازنده نی، مرتضی صنایعی نوازنده نی، شایان یزدان پناه نوازنده تمبک، حسین علیشاپور خواننده، محمد آدینه محمدی نوازنده تار، مهدی رستمی نوازنده سه تار، محمد اسماعیل قنبری خواننده، حمید بروزیی نوازنده سنتور، علی کاظمی نوازنده تار، محمد ملاآقایی خواننده، محمد عشقی نوازنده سنتور، رامین صفایی نوازنده سنتور، میلاد قریشی نوازنده تمبک، امیرمسعود امیری، حمیدرضا حسن پور نوازنده تار، سعید نایب محمدی نوازنده تار، مهدی شهسوار خواننده، راستین شفیعی نوازنده تار، مهیار طریحی نوازنده سنتور، جعفر قاضی عسگر نوازنده تمبک، اشکان کمانگری خواننده، طینوش بهرامی نوازنده سه تار، سامر حبیبی نوازنده کمانچه، بهنام معصومی نوازنده تمبک، امید مظهری خواننده، آریا محافظ نوازنده سنتور، مریم خدابخش نوازنده عود، عسل ملک زاده نوازنده سازهای کوبه ای، محمود مخدوم خواننده، المیرا مردانه نوازنده کمانچه، بهرام ساعد نوازنه تار از جمله هنرمندانی بودند که در این جشنواره به اجرای برنامه پرداختند.
گروه «قمر» به سرپرستی نوید دهقان، گروه «مهتاب رو» با هنرمندی هومان رومی، وصال عرب زاده و بهادر صحت، گروه «نقش» با هنرمندی امیر شریفی و مهدی امامی، گروه «هم نوایان روناک» با هنرمندی نادر فولادی نسب، رسول رهو، گروه «هم نوازان خاموش» به خوانندگی داریوش کاظمی، گروه «اورانوس» با هنرمندی آیدین علیا نسب و علیرضا وکیلی منش، گروه «کلون زمان» با هنرمندی حمید قنبری، گروه «ژاو» به هنرمندی سیاوش کامکار، گروه «امیر جاهد» با هنرمندی حسین روزبهانی و علی یاری پور، گروه «نوا ساز» به هنرمندی علی اصغر عربشاهی و پوریا اخواص، گروه موسیقی دانشگاه گیلان به سرپرستی مهدی علومی، گروه موسیقی هنرستان موسیقی پسران تهران به سرپرستی کاوان کریمی، گروه «سروا» با هنرمندی همایون سبزواری و مسعود یونسی، گروه «راوی» به سرپرستی سهیل کاکاوند هم از جمله گروههای شرکت کننده در این رویداد بودند.
مراسم اختتامیه اولین جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی هم روز چهارشنبه ۲۴ آذر ماه در تالار رودکی تهران برگزار شد.
آذر ۱۳۹۶؛ همه چیز در ظاهر خوب پیش میرود...
بعد از برگزاری موفقیت آمیز دوره اول جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی که توانست خود را به عنوان یک رویداد تراز اول و با کیفیت به جامعه مخاطبان موسیقی ایرانی معرفی کند، دست اندرکاران این رویداد تصمیم گرفتند تا به واسطه برخی از حمایتهایی که برخوردار بودند، دوره دوم را هم برگزار کنند؛ مسیری که به نظر میآمد همه چیز در بهترین شرایط ممکن هدایت شده و مخاطبان میتوانند شاهد یک رویداد مستمر در عرصه موسیقی ایرانی باشند.
امیر مردانه مدیر اجرایی دومین فستیوال موسیقی کلاسیک ایرانی هم در روزهای منتهی به جشنواره دوم، مریم قرسو را به عنوان دبیر اجرایی بخش پژوهش، حسین خوش چهره را دبیر بخش اجراهای صحنه، علی بوستان، فرهاد زالی، سامر حبیبی، سعید نایب محمدی، نسترن هاشمی، پویان بیگلر و مهدی امامی را به عنوان شورای هنری بخش اجراهای صحنهای و همچنین مسعود اله یاری را به عنوان مدیر روابط عمومی جشنواره معرفی کرد. ضمن اینکه داریوش طلایی، رضا پرویززاده و بابک خضرایی به عنوان اعضای هیات علمی و داوران بخش پژوهشی این دوره از جشنواره معرفی شدند.
سید عبدالمجید کیانی، علی اکبر شکارچی، حمیدرضا نوربخش، مسعود شعاری، سیامک جهانگیری، امیر شریفی و بهرام جمالی هم پیش از برگزاری جشنواره طی احکام جداگانه ای از سوی فرزاد طالبی مدیرکل وقت دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان عضو شورای سیاستگذاری دومین فستیوال موسیقی کلاسیک ایرانی منصوب شدند.
دبیر دومین جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی مرداد ماه سال ۱۳۹۶ بود که در گفتوگو با خبرنگار مهر درباره تعیین تکلیف موضوع رقابتی شدن جشنواره در شورای سیاستگذاری عنوان کرد: همان طور که در دوره قبلی جشنواره اشاره کرده بودم تلاش داشتیم که بخش رقابتی را به این دوره اضافه کنیم اما با توجه به اینکه وجود چنین بخشی در جشنواره نوپایی چون جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی نیازمند سازماندهی ویژه ای است و ما باید در ابتدا ساختار جشنواره را تقویت کنیم بنابراین تصمیم گرفتیم تا بعد از مستحکم شدن این مکانیزم نسبت به برگزاری بخش رقابتی اقدام کنیم به همین جهت دومین دوره جشنواره نیز به صورت غیررقابتی برگزار میشود اما امیدوارم فضای ایجاد شده بستری برای برگزاری یک بخش قدرتمند رقابتی باشد.
به هر حال دومین جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی به دبیری امیر مردانه با حمایت دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همراهی خانه موسیقی ایران، انجمن موسیقی ایران، موسسه فرهنگی ساز آواز و بنیاد فرهنگی هنری رودکی از ۱۷ تا ۲۴ آذر در ۲ بخش اجراهای صحنهای و پژوهشی در تالار رودکی تهران برگزار شد و طی آن تعدادی از هنرمندان مطرح موسیقی کشورمان به همراهی جمعی از پژوهشگران برجسته عرصه موسیقی آثار خود را در بخشهای مختلف تکنوازی، دونوازی، سهنوازی، ساز و آواز و گروه نوازی به میزبانی تالار رودکی تهران ارائه دادند.
از نکات جالب توجه این دوره اضافه شدن بخش پژوهش بود که بهعنوان موضوعی بنیادی مورد توجه قرار گرفت و عمدتاً بر پژوهشهای دانشگاهی متمرکز بود. مسیری که بر آن است بستری فراهم آورد تا برخی از این تحقیقات فرصت ارائه در خارج از محیطهای آکادمیک نیز پیدا کنند.
فریده رضایی، سپنتا حامدی نژاد و امید انارکی با محوریت «مهدی قلی هدایت»، داریوش طلایی، مجید سعیدی، سجاد تهذینی، پویا نکویی با محوریت «مکاتب مختلف»، معصومه مهرعلی، مظفر شفیعی، مهدی امامی با موضوع «آواز»، مجید انشایی، مهرداد میرزایی، احمد ایروانی، مجید کیانی هم پژوهشگرانی بودند که آثارشان را در بخش پژوهشی ارائه دادند.
هادی منتظری نوازنده کمانچه، عماد حنیفه نوازنده تار، زمان خیری نوازنده نی، پوریا فرجی نوازنده سنتور، محمد ذوالنوری نوازنده سه تار، حجت فرجیان نوازنده عود، حمید سکوتی نوازنده سه تار هم از جمله هنرمندانی بودند که آثارشان را در بخش تک نوازی ارائه کردند. در بخش دونوازی نیز بهنام بهنامنیا نوازنده عود با نازنین بدرثانی نوازنده تمبک، مرجان مهربان نوازنده قانون با مرتضی مومنیان نوازنده تمبک، گروههای شرکت کننده را تشکیل میدادند.
گروه سه نوازی «نیستان» با هنرمندی کوروش متین نوازنده سنتور، فرشاد صارمی نوازنده کمانچه، کوروش دانایی نوازنده تمبک، گروه سه نوازی بابک راحتی نوازنده تار، هوشمند عبادی نوازنده نی، سهیل اله دادیان نوازنده تمبک، گروه سه نوازی علی اصغر عربشاهی نوازنده تار، پویان عطایی نوازنده سنتور، حسین زمانی نوازنده تمبک هم بخش دیگری از هنرمندان شرکت کننده در این جشنواره بودند.
گروه «ژاو» به سرپرستی سیاوش کامکار، گروه «برافشان» به سرپرستی هامان خلیلی و خوانندگی غلامرضا رضایی، گروه «راوی» به سرپرستی سهیل کاکاوند و خوانندگی سبحان مهدی پور، گروه «بحر نور» به سرپرستی رضا پرویززاده و خوانندگی علی خدایی، گروه «بانگ نو» به سرپرستی نسترن هاشمی و خوانندگی محمود صالحی، گروه سنتور نوازان «تای» به سرپرستی علیرضا برنجیان، گروه «میرزا عبدالله» به سرپرستی مازیار شاهی و خوانندگی علیرضا گلبانگ، گروه «تیروژ» به سرپرستی فرزان پورعارف و خوانندگی مجید حسین خانی، گروه «کهن» به سرپرستی کامیار فانیان و پارسا حسن دخت خواننده نیز دیگر هنرمندان شرکت کننده در دومین جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی در بخش گروه نوازی بودند.
حسین علیشاپور خواننده با کاوه شفیعی نوازنده سنتور، مجتبی عسگری خواننده با نوازندگی تار علی کاظمی، داریوش کاظمی خواننده با رامین صفایی نوازنده سنتور، حمید قنبری نوازنده تمبک، علیرضا پوراستاد خواننده با حمید خبازی نوازنده تار، منصور جمعه زاده خواننده با کیارش داودی نوازنده سنتور، محمد کریم ابراهیمی نوازنده تمبک، سید رضا طباطبایی خواننده با روحالله الله دادی نوازنده نی، فرامرز کلانتری نوازنده تار، محمدرضا طیار نوازنده تمبک، هم هنرمندان شرکت کننده بخش ساز و آواز جشنواره بودند.
۱۵ تیر ۱۳۹۷؛ جشنواره بدهکار و رسانهای شدن نامه انتقادی هنرمندان
پانزدهم تیر ماه سال ۱۳۹۷ بود که تعدادی از شرکت کنندگان دومین جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی با انتشار متنی خطاب به مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد خواستار پیگیری و تعیین تکلیف مطالبات مالی خود از این جشنواره شدند.
انتشار این نامه آغاز مسیری خطرناک و متاسفانه قابل پیش بینی برای آینده رویدادی بود که در نهایت منجر به تعطیلی و فراموشی آن شد.
در این نامه آمده بود: «چنانکه استحضار دارید دومین جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی در تاریخ ۱۷ تا ۲۴ آذر ماه ۱۳۹۶ در تالار رودکی برگزار شد و بیش از ۱۴۰ نفر در برگزاری این جشنواره، شامل تک نوازی، ساز و آواز، گروه نوازی و نیز نشستهای پژوهشی، تلاش کردهاند. بیشتر برنامههای این جشنواره به گواه مخاطبان از بالاترین سطح کیفی برخوردار بوده و این موضوع با بازبینی و ارزیابی آثار ضبطشده از برنامههای این جشنواره قابل تحقیق است.
جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی دو هدف اصلی را دنبال کرده است؛ نخست برگزاری جشنوارهای تخصصی به منظور حفظ و اعتلای موسیقی کلاسیک ایرانی (مبتنی بر نظام دستگاهی) که به عنوان یکی از ارکان فرهنگ ایرانی بسیار نیازمند حمایت است و دوم ایجاد فرصتی برای نسل به اصطلاح میانی که دورههای آموزشی طولانی را نزد استادان نسل پیشین گذراندهاند و اکنون نقش اصلی را در حوزه آموزش و اجرا ایفا میکنند، اما به دلیل تنگناهای موجود در سالهای اخیر، نه مانند نسل گذشته مجال و میدان کافی برای بروز خلاقیتهای خود یافتهاند، نه مانند جوانان و نوجوانان نسل بعدی جشنوارهای خاص خود دارند.
برگزارکنندگان و شرکتکنندگان این جشنواره بسیار خوشبین بودند که اگر این جشنواره مخاطب عام ندارد و در محیطی کوچک و بیهیاهو برگزار میشود، سطح کیفی رو به رشد آن و نیز حمایت مسئولان فرهنگی اسباب دلگرمی را فراهم خواهد آورد، اما اکنون پس از گذشت بیش از ششماه از برگزاری آن، هیچ واکنشی از طرف مسئولان برای احقاق حقوق معنوی و مادی برگزارکنندگان دیده نمیشود این درحالیاست که دیگر جشنوارهها امور خود را کاملاً سامان دادهاند.
این جشنواره در محیطی رسمی (تالار رودکی) برگزار شده، دبیر جشنواره دارای حکم از مدیرکل پیشین بوده، لوحهای اهدایی به شرکتکنندگان به امضای مدیرکل دفتر موسیقی رسیده و نیز در اختتامیه شاهد حضور معاون محترم هنری وزارت ارشاد و اهدای لوحها به دست ایشان بودهایم بنابراین شائبه غیررسمیبودن آن بسیار از دور از ذهن است.
امضاکنندگان این نامه که عمدتاً از حامیان شما برای تصدی مدیریت کل دفتر موسیقی بودهاند، امیدوارند که پاسخ روشن شما را درباره مطالبات این جشنواره بشنوند و شاهد حمایت جنابعالی از این رکن اساسی فرهنگ موسیقی ایران و نیز نسلی باشند که به جهات گوناگون بیشترین فشار و تبعیض را به خود دیده است.»
۲۶ آبان ۱۳۹۷؛ کمبود بودجه برای برگزار نشدن یک بهانه است؟
نزدیک به پنج ماه از انتشار این نامه انتقادی هنرمندان شرکت کننده در جشنواره گذشت تا اینکه امیر مردانه دبیر دورههای گذشته جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی روز بیست و ششم آبان ماه سال ۱۳۹۷ در گفتوگو با خبرنگار مهر ضمن تأیید برگزار نشدن این رویداد موسیقایی در سال جاری، تغییر مدیریت را از دلایل اصلی این اتفاق اعلام کرد.
وی گفت: برگزاری جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی یکی از رویدادهای تاثیرگذار یکی دو سال اخیر موسیقی کشورمان بود که بنده و همکارانم در ستاد برگزاری نهایت تلاش خود را انجام دادیم تا این جشنواره در فضایی مطلوب و باکیفیت، میزبان هنرمندان شاخص موسیقی اصیل ایرانی و علاقهمندان این حوزه باشد. اما نمیدانم شرایط به چه شکل رقم خورده که گویا دوستان تصمیم به تعطیلی این رویداد گرفتهاند. به هر حال همه میدانیم که مشکل بودجه در سالهای اخیر یکی از پرچالشترین موضوعات برای برگزاری هر رویدادی در این کشور بوده است. اما آیا کمبود بودجه باید منجر به تعطیلی کامل شود؟ آیا «تغییر» یا «تعدیل» بهتر از تعطیلی نیست؟
مردانه افزود: جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی یک جشنواره مستقل بود که خوشبختانه از همان دوره اول برگزاری با استقبال خوبی از سوی مخاطبان و هنرمندان مواجه شد و توانست به سهم خود جریان موثری در این عرصه پدید آورد. این جشنواره میرفت تا نقطه امیدی باشد برای فعالان عرصه موسیقی ایرانی که در یک رویداد مبتنیبر آموزهای علمی و تخصصی حوزه موسیقی میتوانند به تحلیل و بررسی شرایط امروز موسیقی اصیل ایرانی بپردازند. اما واقعاً دلیل این موضوع را نمیدانم چرا وقتی مدیریتها تغییر میکند به یکباره سیاستهای مدیریت قبلی کنار گذاشته میشود و به بهانه بودجه یک رویداد موثر موسیقایی تعطیل میشود.
این تهیهکننده و ناشر موسیقی در بخش دیگری از صحبتهای خود اظهار کرد: برگزاری جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی شرایطی را فراهم کرد که بخشهایی چون «نسلی دیگر» جشنواره موسیقی فجر به گونهای دیگر برای مخاطبان در قالب یک رویداد مستقل برگزار شود. اما گویا نگاهها تغییر کرده و مجموعه جدید مایل نیست این نگاه ویژه به حوزه موسیقی برداشته شود. من هم میدانم کمبود بودجه واقعاً شرایط را برای برگزاری رویدادهای فرهنگی هنری سخت کرده، اما اعتقاد دارم میتوان با تعدیل یا تغییر جلوی تعطیلی یک جریان موثر را گرفت. این قضیه هم ارتباطی به نگاه شخصی من و افراد دیگر ندارد. حرف من این است که جشنواره موسیقی کلاسیک میتواند با استمرار در برگزاری آن دربرگیرنده اتفاقات خوبی باشد که متاسفانه بعد از دورههای اول و دوم این گونه متوقف شد.
۱۲ تیر ۱۳۹۸؛ اختلافات آقای مدیر با آقای دبیر رسانهای شد
ماجراهای مربوط به توقف در برگزاری جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی ادامه داشت، تا اینکه مصاحبه جدید امیر مردانه، ماجرای برگزاری این رویداد را در گزارههای رسانهای وارد فاز تازه کرد.
امیر مردانه مدیراجرایی جشنواره تعطیلشده «موسیقی کلاسیک ایرانی» در گفتوگو با خبرنگار مهر درباره آخرین وضعیت این رویداد موسیقایی، توضیح داد: طی روزهای گذشته مدیران برخی از جشنوارهها و رویدادهای موسیقایی، جلسهای با آقای الهیاری مدیرکل جدید دفتر موسیقی وزارت ارشاد برگزار کردند که ماحصل این نشست نشاندهنده رویکردهای مثبت دفتر موسیقی وزارت ارشاد در دوره جدید برای برگزاری و احیای اگر تعامل و وحدت رویه بیشتری میان برگزارکنندگان و بخش دولتی و همچنین حمایت بیشتر بخش خصوصی از برگزاری جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی بیشتر و پررنگتر بود میتوانستیم شاهد برکزاری رویدادی باشیم که دربرگیرنده ارزشها و سودمندیهای فراوانی برای حیات گونهای از موسیقی است که در این سالها به شدت درمعرض خطر فراموشی قرار گرفت جشنوارههای تعطیل شده موسیقی در یکی دوساله اخیر است.
وی افزود: متأسفانه به دلیل تصمیماتی که آقای ترابی در دوران مدیریتشان در دفتر موسیقی ارشاد داشتند به یکباره تصمیم گرفته شد که این جشنواره تعطیل شود و ما شاهد بودیم که در دوره مدیریتی ایشان، جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی بعد از دو دوره موفقیتآمیز بدون هیچ دلیلی و به بهانه بودجه تعطیل شد و جریانی که میرفت تبدیل به یک فضای مؤثر در عرصه موسیقی شود در میانه راه متوقف شد. این موضوع از همان زمان برای من و همکارانم در ستاد جشنواره بسیار تأسفانگیز بود که چرا با وجود موافقت معاونت هنری وزیر ارشاد و استقبالی که هنرمندان فعال عرصه موسیقی ایرانی برای شرکت در جشنواره انجام دادند، این رویداد باید تعطیل شود.
این ناشر و تهیه کننده موسیقی ادامه داد: من واقعاً نمیدانم این چه مکانیزمی است که با تغییر مدیران دولتی باید شاهد تعطیلی یا گشایش یک جشنواره باشیم که میتواند تأثیرات خوبی در جریان معرفی موسیقی کلاسیک ایرانی به مخاطب داشته باشد. من به خاطر دارم در همان دوران معاونت هنری وزارت ارشاد و مدیریت انجمن موسیقی ایران تلاشها و همکاریهای بسیار شایستهای برای برگزاری جشنواره انجام دادند اما نمیدانم چه جریانی وجود داشت که آقای ترابی به شدت مخالف برگزاری جشنواره بودند و در نهایت فضا را به سمتی بردند که این رویداد تعطیل شود.
مردانه تصریح کرد: قطعاً در برگزاری یک رویداد موسیقایی انتقاداتی وجود دارد که مدیران برگزاری یک رویداد باید با تکیه بر نقدهای دلسوزانه فضای کار را به جلو هدایت کنند. اما شما بدانید آنچه برای ما در کنار این موارد بسیار مهم بود برگزاری یک جشنواره با کیفیت با کمترین هزینه بود که واقعاً با دلسوزی یکایک هنرمندان و دست اندرکارانش برگزار شد. به اعتقاد من جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی یک جشنواره مظلوم بود که متأسفانه چراغ آن به دلیل سیاستهای مدیر وقت دفتر موسیقی وزارت ارشاد خاموش شد و حالا امیدوارم با شرایط خوشبینانهای که من پس از برگزاری جلسه با آقای الهیاری دیدم بتوانیم دوباره شاهد برگزاری آن باشیم.
۱۵ تیر ۱۳۹۸؛ واکنش علی ترابی درباره توقف برگزاری یک رویداد
اما علی ترابی مدیرکل اسبق دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در واکنش به انتشار گفتوگوی مدیر اجرایی جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی با خبرگزاری مهر درباره برگزار نشدن این رویداد موسیقایی در دوره مدیریتی خود متنی را منتشر کرد.
در متن جوابیه علی ترابی که برای انتشار به خبرگزاری مهر ارسال شد، آمده بود:
«پس از استعفایم از مدیریت دفتر موسیقی، قصد هیچگونه حضور رسانهای نداشته و همچنان نیز ندارم. با این حال تیتر خبرگزاری مهر مبنی بر «جریانی که با سلیقه مدیر متوقف شد!» و سخنان تامل برانگیز آقای مردانه که با ذکر نام، اینجانب را مسئول برگزار نشدن دوره سوم جشنواره کلاسیک ایرانی در سال ۹۷ دانسته بود، مرا بر آن داشت که توضیحی بسیار مختصر بیان کنم.
نخست آنکه سلیقه بنده را تقریباً تمام کسانی که با اینجانب کار کرده اند به خوبی میشناسند و نمونهاش تاسیس بخش اختصاصی موسیقی جدی دستگاهی تحت عنوان «نسلی دیگر» در جشنواره بیست و هشتم فجر و با همت جناب آقای بهرنگ تنکابنی و زحمات بعدی جناب آقای امیرعباس ستایشگر بود که البته متاسفانه در دوره سی و یکم جشنواره فجر مغلوب «نگاه مارکتینگ محور و فرش قرمزی» مدیران وقت جشنواره شده و حذف گردید؛ گر چه خوشبختانه، الگویی برای حرکات مشابه شد.
در باب جشنواره کلاسیک ایرانی نیز باید اذعان کرد که جشنوارهای محترم با حضور هنرمندان گرانقدر است. این جشنواره که همواره به عنوان «مستقل» و متعلق به «بخش خصوصی» معرفی شده است، در سال ۱۳۹۶ و برای برگزاری دومین دوره خود در سالن رودکی، مبلغ ۲۵۹,۰۰۰,۰۰۰ تومان کمک از انجمن موسیقی دریافت کرده بود.
اینجانب در راستای مدیریت هزینههای جشنوارهای دفتر (که در سال پرفشار تورمی ۹۷ هم به کاهش چشمگیر هزینههای جشنواره فجر سال ۹۷ نسبت به سال ۹۶ ختم شد) در ابتدای سال از نحوه هزینه کرد تمامی جشنوارههای تحت پوشش و یا حمایت دفتر موسیقی، از جمله بودجه دومین دوره جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی گزارشی درخواست کردم که پس از مدتی تاخیر، در نهایت گزارشی از سوی آقای مردانه به اینجانب ارائه شد که هیچ نشانی از حضور و مشارکت بخش خصوصی نداشت و بخش عمدهای از آن به دستمزد برگزارکنندگان (تا سقف هر نفر ۱۵ میلیون تومان) اختصاص پیدا کرده و نیز مواردی را شامل شده بود که به لحاظ حرفهای و حتی عرفی، غیرقابل پذیرش بود. از این رو در جلسهای (که خوشبختانه افرادی دیگر از همکاران دفتر موسیقی و همکاران جشنواره نیز حضور داشتند) صراحتاً به دوستان گفتم از انجمن موسیقی خواهش خواهم کرد متولی بخشی از هزینههای دوره سوم جشنواره شود (مانند پرداخت اجاره بهای سالن یا هتل و ترانسفر و …) و شما نیز تلاش کنید تا به عنوان مدیران جشنواره «مستقل» و متعلق به «بخش خصوصی» (که البته صدور احکام اداری برای مدیران جشنواره در دوره دوم، خدشهای به زیبایی این استقلال وارد کرده بود) سهمی از هزینهها را تامین کنید و کل درآمدهای احتمالی از فروش بلیت تا اسپانسر و … نیز در اختیار شما باشد و توضیح دادم که در شرایط سخت بودجهای جاری، امکان اینکه با یک برگ قرارداد شامل کلیات، چنین بودجهای اختصاص داده شود، فراهم نیست.
این پیشنهاد به ظاهر مورد استقبال ایشان قرار گرفت و قرار شد نتیجه را به ما اعلام کنند که متاسفانه دیگر خبری نشد و ظاهراً نخواستند دوره سوم را با شرایط مذکور برگزار کنند.
در پایان و صرف نظر از اینکه در شرایط فعلی موسیقی کشور، مشکلات اصلی موسیقی در ایران کمبود جشنواره است یا خیر، برای برگزارکنندگان این جشنواره و همه حامیان هنر و هنرمندان کشور آرزوی موفقیت و سربلندی دارم و انشاءالله که در همه اقدامات و سخنان، منافع فرهنگ و هنر این سرزمین رابر منافع خود رجحان خواهیم داد، گر چه البته نیک میدانیم که این شیوه، در مقام سخن بسیار فراخ و در مقام عمل بسی تنگ است.»
۲۳ تیر ۱۳۹۸؛ امیر مردانه بازهم پاسخ مدیر کل را داد …
امیر مردانه دبیر اجرایی جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی روز بیست و سوم تیر ماه بود که بار دیگر و پس از انتشار تازهترین توضیحات علی ترابی مدیرکل سابق دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی متن دیگری را در پاسخ به این اظهارات منتشر کرد.
در بخشی از متن امیر مردانه که برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفت، آمده بود:
«جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی در دو دوره فعالیت در سال ۹۵ و ۹۶ با جذب قریب بر ۳۰۰ هنرمند فعال از سراسر کشور، با ایجاد فضایی جهت حضور مستقل و غیررقابتی برای تعداد زیادی از برگزیدگان جشنواره ملی جوان (که از نظر کارشناسان و دبیر محترم جشنواره جوان پس از پایان جشنواره به حال خود رها میشوند) با حمایت و حضور پیشکسوتان این حوزه از جمله اساتید داریوش طلایی، داریوش پیرنیاکان، داوود گنجهای، علی اکبر شکارچی، حمیدرضا نوربخش، سید رضا طباطبایی، هادی منتظری و همچنین اعضای شورای هنری و پژوهشی در تالار رودکی برگزار گردید.
جشنوارهای تخصصی در حوزه موسیقی کلاسیک ایران، برای نسل میانی که عملاً در جهت ایجاد حلقه مفقوده بین جشنواره موسیقی فجر و جشنواره موسیقی جوان طراحی شد. جشنوارهای که ضمن بهره مندی از حمایتهای مادی و معنوی از سوی دولت، کلیه ساختار هنری را، هم در بُعد شکل گیری و هم در امور اجرایی به بخش خصوصی که در حقیقت به خود جامعه موسیقی واگذار نمود که متأسفانه در دوره مدیریت جناب ایشان بودجه مورد نیازش تأمین نشد و برگزار نشد.
جشنوارهای که مدیر اجرایی و شورای سیاست گذاری آن با حکم رسمی مدیریت وقت دفتر موسیقی منصوب شدند و مبلغ ۲۵۰ میلیون تومان در سرفصل بودجه معاونت هنری برایش تخصیص داده شد که جناب آقای ترابی مدیریت سابق دفتر موسیقی، که در آن زمان عضو هیأت مدیره انجمن موسیقی و مشاور نظارت و برنامهریزی معاونت محترم هنری بودند و کاملاً در جریان میزان تخصیص بودجه جشنواره بودهاند که چه بسا با کارشکنیهای آن روزها، اگر پیگیریهای لازم عوامل اجرایی و نامه سرگشاده هنرمندان و شرکت کنندگان جشنواره و همکاری مدیر عامل انجمن موسیقی (که پس از ۷ ماه از پایان جشنواره هنوز حقالزحمه این عزیزان پرداخت نگردیده بود) نبود هرگز پرداخت نمیشد.
در بخشی از جوابیهای که جناب ترابی در مورد «جشنواره مستقل» و «جشنواره بخش خصوصی» مرقوم فرموده بودند، لازم به ذکر است که در هیچیک از مصاحبهها و از هیچکدام از دستاندرکاران برگزاری جشنواره همچین ادعایی صورت نگرفته که جشنواره برای بخش خصوصی است. بلکه بارها عنوان گردیده با «مشارکت بخش خصوصی» و همچنین عنوان «مستقل» به معنی استقلال برگزارکنندگان و شوراهای هنری جشنواره از هر گونه پیشنهاد و یا احیاناً فشار بیرونی در خصوص اجرای تصمیمات گرفته شده در شورای سیاستگذاری است.
در این جشنواره فقط و فقط امور اجرایی آن هم با نظارت (در بخش کیفی و مالی) بخش دولتی به بخش خصوصی واگذار گردیده و این نکته قابل تاکید است که، اگر قرار نبود بخش قابل توجهی از بودجه این جشنواره توسط دفتر موسیقی تأمین گردد؛ دیگر لزومی بر صادر شدن احکام مربوطه در بخشهای ذکر شده نبود.
طبیعیاست هنگامی که دفتر موسیقی (در دوره جناب آقای طالبی طبق ماده ۱۳ فصل دوم راهبردها و فناوری انجام وظایف دولت در خصوص تصدی امور اجتماعی و فرهنگی-خدماتی با رعایت اصول بیست و نهم و سیام قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از طریق توسعه بخش خصوصی و نهادها و مؤسسات غیردولتیِ تعیین صلاحیت شده با حمایت دولت و واگذاری مدیریت واحدهای دولتی به بخش تعاونی و خصوصی و نهادها و مؤسسات عمومی غیردولتی با پرداخت تمام و یا بخشی از هزینه سرانه خدمات) حمایت کامل خود را از این رویداد هنری اعلام مینماید همراه با حمایت، نظارت بر کیفیت و تعیین سیاستگذاری جشنواره را با دعوت از اساتید و بزرگانی چون مجید کیانی، علی اکبر شکارچی، حمیدرضا نوربخش، سیامک جهانگیری انجام داده تا جشنواره در ادامه مسیر هنری خویش هرچه قویتر حرکت نماید.
با نگاهی به جدول دو دوره برگزاری این جشنواره همه دلسوزان این حوزه تأیید میکنند که هزینه برگزاری این جشنواره حداقل ۳ برابر مبلغ درنظر گرفته شده دفتر موسیقی (۲۵۰ میلیون تومان) بود که اگر اعتبار و اعتماد به بخش خصوصی نبود، چگونه یک گروه در جشنواره فجر با قرارداد ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومان در جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی با کمتر از یک سوم هزینه شرکت میکرد. آیا اگر اعتبار و امکان تهاتر با بخش خصوصی برای هنرمندان مقدور نبود چگونه این قراردادها با یک سوم میزان اصلی قرارداد صورت میگرفت. آیا نه اینکه امروزه در امور مالی بخش بسیار زیادی از مراودات مالی بر اساس تهاتر طرفین قراردادها صورت میگیرد!
جناب ترابی به واسطه سابقه طولانی در حوزههای مدیریتی در معاونت هنری خود بیشتر مستحضر هستند که جدا از بروکراسیهای اداری، حمایت از رویدادی همانند «جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی» جزو وظایف ذاتی دفتر موسیقی میباشد؛ همانطور که در جدیدترین حکم وزیر محترم ارشاد به مدیرکل محترم جناب الهیاری آمده است: «امید میرود با استعانت از خداوند متعال و در تعامل با اهالی هنر نسبت به تقویت و گسترش موسیقی ایرانی و بهرهگیری از آن در دیپلماسی فرهنگی و هنری جمهوری اسلامی ایران موفق و موید باشید».
نکات قابل تأملی از جمله «تأمل با اهل هنر» و «تقویت و گسترش موسیقی ایرانی» که کمبود آن در دوره مدیریت ایشان بسیار احساس میشد و چه بسا با تعطیلی این رویداد به تضعیف این حوزه بیشتر کمک کرد. سوال اینجاست که چرا آقای ترابی در کارکرد بودجهای که برای هنرمندان موسیقی در برنامه بودجه دولت در نظر گرفته شده که حق هنرمندان مظلوم و بی ادعای این حوزه است بیشتر میل به ذخیره این منابع به سمت خزانه دولت دارند تا هنرمندان …!؟
طبق فرمایشات جناب ترابی درخصوص پیشنهاد ایشان نسبت به برگزاری دوره سوم جشنواره با تأمین فقط اجاره بهای سالن توسط دفتر موسیقی (ولاغیر، که در صورت جلسه جلسه مذکور موجود است) که تقریباً یک دهم بودجه در نظر گرفته شده سال قبل میباشد اگر این پیشنهاد اقدام محترمانه نسبت به تعطیلی این جشنواره نیست پس چیست؟ آیا این مواردی که اشاره فرمودند بیشتر فرار رو به جلو نیست؟
در قسمتی از سخنان ایشان ذکر مبلغ ۲۵۹ میلیون تومان به عنوان هزینه برگزاری جشنواره و دستمزد عوامل اجرایی تا سقف ۱۵ میلیون تومان، لازم به ذکر است بالاترین عضو اجرایی جشنواره خود حقیر میباشم که برای حقالزحمه مبلغ ۷ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان تعیین شد برای حداقل ۶ ماه پیگیری و تلاش صادقانه جهت برگزاری جشنواره تا اعلام وصول و احقاق حقوق هنرمندان حاضر در جشنواره (که بعد از ۹ ماه صورت گرفت) که در آخر انجمن موسیقی پس از کسر مبالغ ابزار و وسایل دبیرخانه و لوازم خریداری شده جهت برگزاری جشنواره که توسط انجمن پذیرفته نشده بود و به بنده عودت داده شد تقریباً مبلغ ۲ میلیون تومان است که در نهایت مجموع کلیه مبالغ هزینه شده برای برگزاری جشنواره باز هم، حداقل ۱۰ درصد از سرفصل بودجه این جشنواره (مبلغ ۲۵۰ میلیون تومان در نظر گرفته شده بود) پایینتر است.
مطلبی از استادی گرانقدر ذکر میکنم که میفرمود: خدا سایه بخش خصوصی را بر سر فرهنگ و هنر این مملکت مستدام بدارد. در پایان ضمن آرزوی اعتلای هنر و حفظ عزت و شأن هنرمندان، بابت طولانی شدن این متن عذرخواهی و قضاوت را به اذهان عمومی جامعه موسیقی واگذار مینمایم.»
۲۵ تیر ۱۳۹۸؛ ادامه نامه نگاریهای رسانهای و طرح چند موضوع
علی ترابی مدیرکل اسبق دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چند روز پس از انتشار دومین واکنش کتبی امیر مردانه دبیر هنری فستیوال موسیقی کلاسیک ایران که آن متن نیز در واکنش به متن اول علی ترابی به گروه هنر خبرگزاری مهر ارسال شده بود، متن دیگری را در پاسخ به این اظهارات منتشر کرد.
در متن دوم علی ترابی که روز سه شنبه ۲۵ تیر ماه به گروه هنر خبرگزاری مهر ارسال شد، آمده بود:
«چندی پیش در تاریخ ۲۳ تیر ۹۸ جناب آقای مردانه برای دومین بار اظهاراتی را - در باب عملکرد اینجانب - در رسانه وزین شما درج کرده اند که بخش اعظم آن تکرار همان اظهارات نخستین بود و من نیز از طریق همین رسانه، جهت تنویر افکار عمومی؛ با ذکر ادله و مستندات موجود، پاسخهای لازم را تقدیم نموده بودم و به گمانم اظهارات اخیر ایشان نیز به گونهای مؤید همان حقایقی بود که اینجانب بیان داشتم.
از این رو ادامه این بحث، به باور من، دامن زدن به درازگویی و استفاده از رسانه به عنوان محملی برای منازعات شخصی و توهین به افکار عمومی خواهد بود و همانگونه که پیش تر نیز گفته و رفتار کرده ام، قویاً ازهای و هوی و حاشیه پرهیز میکنم.
اما در اظهارات اخیر جناب مردانه به دو مورد جدید اشاره شده است که بر خود لازم می دانم به آنها بپردازم خصوصاً که در زمان تصدی مدیریت اخیرم در دفتر موسیقی، قولی مبنی بر شفاف سازی داده بودم که مصرانه قصد دارم برسر آن بمانم؛ به همین دلیل، از این پس روی سخنم نه با جناب مردانه و چالش فردی با ایشان، که با اهل فن در موسیقی است.
در بخشی از اظهارات اخیر جناب مردانه آمده است: «این جشنواره [جشنواره کلاسیک] در جهت ایجاد حلقه مفقوده بین جشنواره موسیقی فجر و جشنواره موسیقی جوان طراحی شد».
لازم به ذکر است که با تغییر مدیریت جشنواره فجر در دوره سی و یکم، بخش «نسلی دیگر» از این جشنواره حذف شد و بنابراین بار دیگر، برای یافتن این «حلقه مفقوده» [بخوانید حذف شده]، جشنواره کلاسیک برسر کار آمد؛ اما جناب مردانه در توضیحات خود مشخص نکرده اند جشنوارهای که خود برای جبران یک اشتباه مبنی بر حذف «نسلی دیگر» از جشنواره فجر و با الگو برداری از همان بخش حذف شده و البته با هزینههای چندین برابری نسبت به بخش مذکور، برپا شده بود، کدام حلقه مفقود شده را قرار بود بیابد؟ و اصولاً اگر توجیه تأسیس جشنوارهای، یافتن حلقه مفقوده جشنوارهای دیگر باشد، ما به چند جشنواره دیگر نیاز داریم تا حلقههای مفقوده همدیگر را بیابند؟ و انتهای این زنجیره کجا میتواند باشد؟
حال سؤالی که جا دارد اهل فن بدان پاسخ داده و نظر خویش را مطرح سازند این است که آیا بودجه بسیار اندک و نحیف موسیقی کشور، بهتر است صرف ایجاد یا حمایت از جشنوارههای جدید گردد یا اینکه دهها کار زیربنایی مغفول، مورد توجه اساسی قرار گیرد!؟
گفتنی است اینجانب علیرغم همه فشارها و هشدارها، به کار شوراهای چهل ساله موسیقی برای صدور مجوز آثار موسیقایی پایان دادم زیرا به توهینآمیز بودن ممیزی آثار موسیقی اعتقادی راسخ داشته ام و در گام بعدی درصدد بازنگری اساسی در شیوه هزینه کرد بودجه اندک موسیقی - که عمدتاً در جهت جشنوارههای تحت پوشش دفتر موسیقی هزینه میشوند - بودم که مجال حاصل نشد.
اما نکته حائز اهمیت دیگر در متن مذکور نیز، این عبارت است: «سؤال اینجاست که چرا آقای ترابی در کارکرد بودجهای که برای هنرمندان موسیقی در بودجه دولت در نظر گرفته شده که حق هنرمندان مظلوم و بی ادعای این حوزه است بیشتر میل به ذخیره این منابع به سمت خزانه دولت دارند تا هنرمندان؟». نخست اینکه ادعای «ذخیره منابع موسیقی به سمت خزانه دولت» از اساس کذب است و میتوان از دفتر موسیقی، صحت و سقم این ادعا را جویا شد که آیا بودجه اندک دفتر موسیقی از «هنرمندان مظلوم و بی ادعا» دریغ شده و به خزانه برگشته است و یا به هنرمندان موسیقی نواحی ایران و امثالهم (که لابد با ادبیات مندرج در نامه، باید آنها را ظالم و متمول و پرمدعا خواند!) تخصیص یافته است؟
اما نکته اصلی را هنوز نگفته ام. آیا در جامعه موسیقی ایران کسی هست که نداند بنده در اعتراض به تصویب تبصرهای مبنی بر واریز ده درصد از درآمد کنسرتها به حساب خزانه استعفا داده و در متن مکتوبِ استعفای خود صراحتاَ بدان اشاره کرده ام؟ افزون بر این، شما را ارجاع میدهم به نشستی که در تاریخ ۹ بهمن ۹۷ در کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی برگزار شد؛ در آن تاریخ، طرح اخذ ده درصد از بهای بلیت فروشی کنسرتها برای واریز به خزانه در کمیسیون تلفیق، مصوب شده اما هنوز به صحن مجلس نرفته و تصویب نهایی نشده بود.
پیشنهاد میکنم خبرگزاری محترم مهر، متن مذاکرات جلسه یاد شده را (که خوشبختانه هم ضبط و پیاده شده و هم بدون مهر محرمانه از سوی کمیسیون فرهنگی برای حاضران در جلسه ارسال شده است) از کمیسیون مذکور گرفته و منتشر سازد تا با خوانش دقیق سطور (و سفیدیهای بین سطور) نکتههای بسیاری بر اهل نظر روشن گردد شاید توجه به همین نمونه، تصویر گر شیوهای از حضور جریانی در موسیقی ایران باشد که در شکل گیری شرایط دشوار موسیقی در تمامی سالهای گذشته نقشی برجسته داشته است.»
۲۴ آذر ۱۳۹۹؛ وقتی ماجرا در کرونا خیلی جدی میشود
ماجرای دنباله دار برگزاری یا عدم برگزاری جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی ادامه داشت تا اینکه روز بیست و چهارم آذر ماه سال ۱۳۹۹ آن هنگام که دنیا درگیر ویروس منحوس کرونا بود، از سوی انجمن موسیقی ایران خبر رسید که سومین جشنواره «موسیقی کلاسیک ایرانی» با تشکیل شورای علمی اسفند ماه سال ۱۳۹۹ در استان بوشهر برگزار میشود.
نشست هماهنگی برگزاری سومین جشنواره «موسیقی کلاسیک ایرانی» در استان بوشهر با حضور سیدمجتبی حسینی (معاون وقت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)، عبدالکریم گراوند (استاندار وقت بوشهر)، مجید خورشیدی (معاون وقت سیاسی، امنیتی و اجتماعی استانداری بوشهر)، محمد الهیاری (مدیرکل وقت دفتر موسیقی)، فاطمه کرمپور (مدیرکل وقت اداره فرهنگ و ارشاد استان بوشهر) و امیر مردانه (مدیر اجرایی جشنواره) در معاونت امور هنری برگزار شد.
در این نشست توافق شد سومین جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی اسفند ماه ۱۳۹۹ در استان بوشهر برگزار شود و شورای علمی متشکل از هنرمندان ملی و هنرمندان استان بوشهر در حوزه موسیقی ردیف دستگاهی تشکیل شود.
در روز بیست و دوم دی ماه بود که سیدمجتبی حسینی، معاون وقت امور هنری، در احکامی مجید کیانی، علیاکبر شکارچی، داریوش پیرنیاکان، حمیدرضا نوربخش، سیامک جهانگیری، امیر شریفی، امیر مردانه، محمد الهیاری (مدیرکل دفتر موسیقی و رئیس شورای سیاستگذاری) و فاطمه کرمپور (مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی بوشهر) را بهعنوان اعضای شورای سیاستگذاری سومین جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی منصوب کرد.
ماجرا آن قدر جدی بود که حتی روز بیست و چهارم دی ماه همین شورای سیاستگذاری در ساختمان معاونت هنری تشکیل جلسه داده و درباره جزئیات این رویداد به بحث و تبادل نظر پرداختند. حتی در روز بیست و نهم دی ماه ۱۳۹۹ بود که طی حکمی از سوی محمد الهیاری فومنی (مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)، امیر مردانه بازهم به عنوان دبیر سومین جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی شد.
امیر مردانه هم روز اول بهمن ماه بود که پیرو جدی بودن ماجرا مریم قرسو را به عنوان دبیر بخش پژوهش، محمدرضا عسگری، حسین میثمی و نرگس ذاکرجعفری را به عنوان اعضای هیئت داوران این بخش معرفی و حتی چند روز بعد فراخوان این بخش را منتشر کرد. این در حالی است که در روز هفتم بهمن ماه هم طینوش بهرامی، نوشین پاسدار، سامر حبیبی، حماسه حقپرست، آرش فلاح و کوروش متین به عنوان اعضای شورای هنری و هیئت انتخاب اجراهای صحنهای سومین جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی معرفی شدند.
۲ اسفند ۱۳۹۹؛ کرونا، تعویق، تعطیل و تمام …
اما گویا طلسم برگزار نشدن جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی، قرار نبود شکسته شود چون تشدید ماجرای کرونا و اتفاقات بسیار تلخ و ناگوار آن روزهای نحس مزید برعلت شد تا دست اندرکاران این رویداد تصمیم بگیرند به این بهانه جشنواره را به تعویق بیندازند.
روز دوم اسفند ماه سال ۱۳۹۹ بود که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی بوشهر اعلام کرد که باتوجه به تشدید شیوع ویروس کرونا و تغییر وضعیت این بیماری در استان بوشهر و اعلام ستاد مقابله با کرونای استان، علیرغم برنامهریزیهای انجام شده، این جشنواره در تاریخ ۱۲ لغایت ۱۵ اسفند ماه برگزار نشده و در آینده نزدیک با بهبود روند اوضاع ویروس کرونا و تغییر وضعیت در استان بوشهر، تاریخ جدید برگزاری جشنواره متعاقباً اطلاعرسانی خواهد شد.
مسیری که به دلیل ماجرای کرونا و گرفتاریهایش که موجب تعطیلی تمامی برنامههای فرهنگی هنری شده بود، بهانه مناسب و منطقی به نظر میآمد اما شنیدهها حاکی از آن بود که اختلافات دیگری هم در میانه راه و پس از فروکش کردن طغیان کرونا موجب توقف فعالیتهای این جشنواره شد.
به هر ترتیب همان گونه که قبلاً هم توضیح داده شد، جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی از جمله رویدادهای معتبر موسیقی اصیل ایرانی طی سالهای گذشته بود که در شهریور ماه هر سال فعالیت دبیرخانهای خود را آغاز میکرد و در روزهای منتهی به سومین ماه فصل پاییز در تالار رودکی تهران میزبان علاقهمندان موسیقی ایرانی میشد.
این رویداد از جمله جشنوارههایی بود که به گفته حمیدرضا نوربخش دبیر اسبق جشنواره موسیقی فجر و عضو شورای سیاستگذاری همین جشنواره، به نوعی جایگزین بخش حذف شده «نسلی دیگر» ادوار پیشین جشنوارههای موسیقی فجر شده بود اما با تغییر و تحولاتی که ذکر شد، به نظر میآید فعلاً انگیزه چندانی برای برگزاری این جشنواره وجود نداشته و این رویداد را هم باید جزو گمشدههای موسیقی ایران حساب کرد.