محمدرضا شمسی جامخانه پژوهشگر اقتصادی در یادداشتی اختصاصی برای خبرگزاری مهر با موضوع جایگاه انرژی تجدید پذیر و مسئله ناترازی برق و توسعه اقتصادی نوشت:
بخش عظیمی از گازهای گلخانهای از طریق تولید انرژی با سوزاندن سوختهای فسیلی، با هدف پاسخ به نیازهای بنگاهها و خانوارها تولید میشوند. بنا به گزارش مراجع آماری و تحلیل کارشناسان، سوختهای فسیلی همچون زغالسنگ، نفت و گاز بیشترین سهم را در شکلگیری تغییرات آبوهوایی جهان دارند و بیش از ۷۵ درصد از انتشار گازهای گلخانهای جهانی را تشکیل میدهد.
این مسئله روشن است که برای جلوگیری از بحران تغییرات آبوهوایی از انتشار گازهای گلخانهای باید سهم استفاده از سوختهای فسیلی را با نسبت مناسبی مدیریت کاهش داد و در منابع جایگزین انرژیهایی که پاک، قابلدسترس، مقرونبهصرفه و پایدار هستند سرمایهگذاری شود. اغلب اقتصاددانان حوزه انرژی معقتدند با بهرهگیری از انرژی تجدیدپذیر در یک مقیاس جهانی، با یک تیر دو نشان زده خواهد شد. نشان اول، پاسخی سالم و دارای صرفه نسبت به مقیاس به مقوله امنیت انرژی، احداث سختافزارهای تولید انرژی و سرمایهگذاری در طراحی و توسعه سیستمهای نوین و اشتغالزایی در این قلمرو است. نشان دوم سرعتبخشی به توسعه انرژی پاک و اقتصاد سبز و توجه به منابع بیننسلی است.
به واسطه موضوعاتی همچون گرمشدن زمین و آلودگیهای ناشی از مصرف سوختهای فسیلی موجب شد تا جهان به بهرهمندی گسترده از انرژیهای تجدیدپذیر مانند خورشیدی و بادی در تولید برق روی آورد و مسئله تنوعبخشی در سمت مدیریت عرضه انرژی موردتوجه قرار گیرد.
نسبت اقتصادهای پیشرو با مقوله انرژی تجدیدپذیر
بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی، ظرفیت تولید انرژیهای تجدیدپذیر در سال ۲۰۲۳ به ۵۰ درصد افزایش یافت که بالاترین نرخ رشد در دو دهه اخیر بوده است. برای نخستین بار در سه ماهه آخر سال ۲۰۲۳ در اروپا، تولید برق از منابع بادی بیشتر از زغال سنگ بود. علاوه بر اروپا، چین نیز در ظرفیت منابع تجدیدپذیر رشد فوقالعادهای داشته است؛ بهگونهای در که سال ۲۰۲۳ به اندازه کل جهان در سال ۲۰۲۲ توانست پنلهای خورشیدی بسازد و بتواند نقش مؤثری در دستیابی به اهداف جهانی برای سه برابر کردن ظرفیتهای انرژی تجدیدپذیر، ایفا کند؛ زیرا انتظار میرود تا سال ۲۰۳۰ بیش از نیمی از ظرفیت جدید مورد نیاز جهان را نصب کند. این موارد نشان میدهد که کشورهای پیشرو در حوزه اقتصاد و صنعت، در عرضه و تأمین نیازهای انرژی خود، توجه قابلی به سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر داشته است.
وضعیت کلی بهرهگیری ایران از انرژی تجدیدپذیر
ایران در کنار منابع عظیم فسیلی خود، به صورت بالقوه از ظرفیت خوب منابع تجدید پذیری همچون منابع انرژی خورشیدی و بادی برخوردار است. باتوجهبه افزایش تقاضای برق و ناترازی در بخش انرژی برق و نیاز به امنیت انرژی، دولت و سیاستگذاران ایران باید بیشازپیش برای ورود به حوزه انرژیهای تجدید پذیر علاقه و توجه بیشتری نشان دهند.
سهم انرژیهای تجدیدپذیر و پاک از تولید برق (ناویژه) کشور |
|||||
سال |
تولید ناویژه کل نیروگاهها* |
تولید ناویژه نیروگاههای تجدیدپذیر |
سهم تولید تجدیدپذیر از کل |
||
۱۳۹۵ |
۲۸۹۱۹۶ |
۱۶۰,۲۱۳ |
۰,۰۷% |
||
۱۳۹۶ |
۳۰۷۹۶۸ |
۳۳۸,۲۶۹ |
۰,۱۳% |
||
۱۳۹۷ |
۳۰۹۱۸۲ |
۹۰۷,۶۰۷ |
۰,۳۳% |
||
۱۳۹۸ |
۳۲۶۴۳۱ |
۱۲۶۹,۵۸۵ |
۰,۴۳% |
||
۱۳۹۹ |
۳۴۲۳۶۵ |
۱۴۰۲,۵۲۷ |
۰,۴۵% |
||
۱۴۰۰ |
۳۵۵۹۴۸ |
۱۷۲۰,۴۳۷ |
۰,۴۸% |
||
۱۴۰۱ |
۳۶۹۷۵۹ |
۱۹۳۲,۲۴۶ |
۰,۵۲% |
||
۱۴۰۲ |
۳۸۹۲۱۸ |
۲۱۳۰,۱۲۰ |
۰,۵۵% |
||
۱۴۰۳ |
۸۱۹۱۴ |
۶۷۷,۹۹۰ |
۰,۸۳% |
||
*مأخذ: آمار تفضیلی صنعت برق ایران *تولید ناویژه: مجموع انرژی تولیدی مولدهای برق یک نیروگاه که در طی یک دوره زمانی معین (یکساله) بر روی پایانه خروجی مولدها بر حسب کیلوواتساعت یا مگاوات ساعت اندازهگیری میشود. |
همانطور که جدول فوق نشان میدهد در طی سالهای ۱۳۹۵ الی ۱۴۰۳ عملاً رشد محسوسی در تولید نیروگاههای تجدیدپذیر نداشتیم و سهم تولید انرژی تجدیدپذیر از کل تولید برق حتی به ۱ درصد هم نرسیده است و این در حالی است که موقعیت جغرافیایی ایران بهگونهای است که بر روی کمربند خورشیدی قرار دارد و از جمله کشورهایی است که از پتانسیل خورشیدی بالایی برخوردار است. همچنین معادن غنی سیلیکون در ۹۰ درصد اراضی به عنوان ماده اولیه سلولهای فتوولتائیک، در دسترس بودن مناطق بلااستفاده وسیع برای نصب سیستمهای خورشیدی میتواند از عوامل مهم توجیه کننده امکان استفاده از انرژی خورشیدی برای تولید برق باشد.
نمودار فوق رشد ظرفیت نیروگاههای تجدیدپذیر به تفکیک انواع نیروگاههای تجدیدپذیر نشان میدهد. همانطور که در نمودار مشخص است نیروگاههای خورشیدی از سال ۱۳۹۳ تا خرداد ۱۴۰۳ توانسته رشد چشمگیری را طی کند و با میزان ظرفیت ۵۳۰ مگاوات، سهم ۴۴ درصدی از کل ظرفیت نیروگاههای تجدیدپذیر را به خودش اختصاص دهد. نیروگاههای بادی در طی سالهای ۱۳۹۳ الی ۱۴۰۳، تقریباً رشد محسوسی نداشت و با میزان ظرفیت ۳۳۶ مگاوات، سهم ۳۰ درصدی از کل ظرفیت نیروگاههای تجدیدپذیر بعد از نیروگاههای خورشیدی را تصاحب کرد. دراینبین نیروگاه انشعابی نیز با میزان ظرفیت ۱۷۸ مگاوات روند رو به رشدی را طی کرده است اما دیگر نیروگاهها مانند نیروگاههای برق-آبی، زیست توده و توربین انبساطی تقریباً روندی ثابت پیموده اند و سهم ناچیزی در ظرفیت نیروگاههای تجدیدپذیر دارند.
سه اقدام حیاتی در راستای حرکت به سمت بهرهمندی از ظرفیت بالقوه انرژی تجدیدپذیر
به صورت خلاصه، تسریع حرکت اقتصادها به سمت انرژیهای تجدیدپذیر متأثر از سه اقدام حیاتی است:
تبدیل کردن فنآوری انرژیهای تجدیدپذیر به یک کالای عمومی جهانی: حذف موانع برای اشتراک دانش و انتقال فنآوری، از جمله موانع حقوق مالکیت معنوی، لازمه تبدیل فنآوری انرژیهای تجدیدپذیر به یک کالای عمومی جهانی است. فنآوریهای ضروری مانند سیستمهای ذخیرهسازی انرژیهای تجدیدپذیر مانند خورشید و باد اجازه میدهند تا زمانی که مردم، جوامع و مشاغل به برق نیاز دارند، ذخیره شود و از این طریق رشد و توسعه فناورانه در تمامی کشورها در تأمین انرژی مورد نیاز به واسطه انرژیهای تجدیدپذیر حائز اهمیت خواهد بود.
هموارسازی زمینه بازی برای فنآوریهای انرژی تجدیدپذیر: همانطور که همکاریهای جهانی در تبادل فنآوریهای تجدیدپذیر مهم بوده، اصلاح ساختاری سیاست داخلی کشور نیز باید صورت پذیرد و با سرمایهگذاری بخشهای خصوصی، پروژههای انرژیهای تجدیدپذیر سریعتر به بهرهبرداری برسند. باتوجهبه وجود فنآوری، ظرفیت و بودجه انتقال انرژیهای تجدیدپذیر، باید سیاستهایی برای کاهش ریسک بازار و تشویق به سرمایهگذاری اتخاذ کرد؛ تسهیل در فرایند مجوزها، نظارت و کوتاهکردن بروکراسی اداری از جمله این سیاستهاست.
تغییر یارانه انرژی از سوختهای فسیلی به انرژیهای تجدیدپذیر: یارانههای سوخت فسیلی یکی از مهمترین و بزرگترین مانع مالی برای تغییر جهان به سمت انرژیهای تجدیدپذیر است. یارانه کمک مالی است به بخشی از اقتصاد بر روی یک کالا یا خدمات در جهت رفاه عمومی جامعه نه به کالاهایی که اثرات جانبی منفی مانند آلودگی زیستی برای جامعه خواهند داشت.
یارانه دادن به سوختهای فسیلی ناکارآمد و ناعادلانه است و طبق گزارشها و آمار در اکثر کشورهای درحالتوسعه، تقریباً نیمی از منابع عمومی صرف شده برای حمایت از مصرف سوخت فسیلی به نفع ثروتمندان و دهکهای بالای درآمدی است. تغییر یارانهها از سوختهای فسیلی به انرژیهای تجدیدپذیر علاوه بر جلوگیری از انتشار گازهای گلخانهای، به رشد اقتصادی پایدار، اشتغال، سلامت عمومی بهتر کمک میکند.
تجربه قطعی برق و ناترازی در زیربخشهای انرژی، پاسخهای مختلف و متنوعی دارد. یکی از پاسخها، متنوعسازی سبد تولید انرژی از مبادی و ظرفیتهای مختلف تجدیدپذیر است. تأمین امنیت انرژی و اقتصادسیاسی این حوزه، تنها دو پیامد مثبت از بکارگیر چنین راهبردی است. با مشاهده روند و اقدامهای کشورهای پیشرو و بررسی سهم و اندازه آن در اقتصاد ایران، لزوم توجه به این حوزه بیش از پیش محسوس است. بنابراین توجه به راهکارهای حیاتی بیان شده میتواند در اجرای این راهبرد و مدیریت تکانههای این حوزه مؤثر واقع شود.