به گزارش خبرنگار مهر، آموزش تدوین در ایران بیشتر از اینکه به شیوه آکادمیک دنبال شود، تجربی است. افراد متناسب با علایقشان به سینما، وارد این صنعت پرماجرا میشوند و دورههایی را در کنار اساتید میگذارنند و در کنار تیمهای فیلمسازی قرار میگیرند.
چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران بهانهای است تا در گپ و گفت با عوامل پشت صحنه تولید فیلمهای کوتاه، آخرین دستاوردها و پیشرفتهای حوزههای مختلف و ورود تکنولوژیهای جدید همچون هوش مصنوعی و تاثیر آن بر هریک از آنها بررسی شود. در همین راستا محمدفواد تقیزاده و امید توتونچی ۲ تن از تدوینگران فعال در حوزه فیلم کوتاه نقطهنظرات فنی خود را درباره تدوین، تعامل تدوینگر با کارگردان و ورود هوشمصنوعی و استفاده از آن بیان کردند.
محمدفواد تقیزاده یکی از تدوینگران فیلم کوتاه است که از سال ۱۳۹۲ با عکاسی و فیلمبرداری در برنامههای تلویزیونی وارد عرصه تصویر شده است. شاخصترین تجربه او برنامه تلویزیونی «کتابباز» است و خودش تاکید میکند که «هدف و برنامهریزی او در کارش حضور در فضای سینمای داستانی بوده است» و هماکنون بهصورت حرفهای وارد این حوزه شده است.
این تدوینگر که در دورههای مختلف تدوین داستانی و مستند از اساتیدی چون بهرام دهقانی، هایده صفییاری و بابک حیدری شرکت داشته، معتقد است یادگیری تدوین روی میز تدوین و در جریان کار صورت میگیرد.
وی درباره آموزش تدوین برای فیلم کوتاه بیان کرد: به شخصه برای تدوین فیلم کوتاه همه آن چیزی که یاد گرفتهام بیشتر در جریان کار و تجارب مختلف بوده است. من در کلاسهای خوبی از اساتیدی که نام بردم، شرکت داشتهام اما فکر نمیکنم صرفاً با حضور در یک کلاس تدوین بتوان انتظار خروجی تدوینگر حرفهای داشت و حضور در این کلاسها بیشتر برای من مرور تجربهنگاری اساتید برجسته و بزرگ بود.
وی در تشریح مختصات و ویژگیهای تدوین فیلم کوتاه گفت: معتقدم هر فیلمی یک تجربه و کلاس آموزش برای تدوینگر است چون فرد در هر تجربه جدید یک نکته جدید میآموزد. فرقی نمیکند که شما ۱۰ یا ۱۰۰ فیلم تدوین کرده باشید بلکه در تجربه جدید حتماً نکات جدید میآموزید لذا فرایند آموزش در سینما و خاصه در تدوین هیچ وقت متوقف نمیشود.
این تدوینگر ادامه داد: تدوینگر در هر فیلمی باید یک دنیای جدید خلق کند و با یک ترکیب جدید مواجه است و این موضوع برای من خیلی مهم است. در فیلم کوتاه تعداد این تجربهها بیشتر میشود چون در سال یک تدوینگر نهایتاً سه فیلم بلند تدوین میکند درحالی که در فیلم کوتاه تجربهها بیشتر است. به همین خاطر یادگیری و فرایند آموزشی برای تدوینگر بیشتر رقم میخورد. چالشهای جدیدی در تجارب جدید برای تدوینگر وجود دارد که خیلی آموزنده است و من این تجربه و آموزش را در فرایند تدوین جذاب میدانم.
تقیزاده درباره آموزش تدوین برای فیلم کوتاه عنوان کرد: به شخصه برای تدوین فیلم کوتاه همه آن چیزی که یاد گرفتهام بیشتر در جریان کار و تجارب مختلف بوده است. من در کلاسهای خوبی از اساتیدی همچون بهرام دهقانی، هایده صفییاری و بابک حیدری شرکت داشتهام اما فکر نمیکنم صرفاً با حضور در یک کلاس تدوین بتوان انتظار خروجی تدوینگر حرفهای داشت و حضور در این کلاسها بیشتر برای من مرور تجربهنگاری اساتید برجسته و بزرگ بود.
وی یادآور شد: چیزی که تدوینگر برای رسیدن به درکی متناسب از تدوین نیاز دارد، ارتباط او با کارگردان است که تقریباً نقطه عطف تدوین محسوب میشود. این نکته نه تنها در تدوین آثار داستانی که در تدوین فیلم مستند هم خیلی جدی است. من برای ایجاد این درک خودم ترجیح میدهم برداشتها را هم با کارگردان ببینم چون وقتی با کارگردان تعامل و دیالوگ شکل بگیرد، فضای ذهنی او درک میشود. قبل از ورود به فضای تدوین لازم است با کارگردان گفتوگوی مفصلی صورت بگیرد تا ذهنیت و نوع نگاه او به فیلم و دنیای بازیها و چیزی که از بازی و نماها میخواهد، شناخته شود و حالا تدوینگر با شناختی که از زاویه نگاه کارگردان پیدا کرده و خلاقیت خود آن ایدهها را اجرا میکند.
وی کشف زاویه نگاه کارگردان به فیلم را یک اتفاق مهم برای تدوینگر دانست و تصریح کرد: اینکه تدوینگر بداند کارگردان از فیلم چه توقعی دارد، بازیها تا چه حد سکوت داشته باشد یا دیالوگ و مکثها چقدر باشد، همه اینها در تعامل تدوینگر با کارگردان مشخص میشود لذا این ارتباط دوسویه کارگردان و تدوینگر حتماً موجب کمک به خروجی فیلم میشود.
تقیزاده درباره اینکه چقدر این گزاره که برخی فیلمهای کوتاه سکانسی از یک فیلم بلند هستند ناشی از عملکرد تدوین است، گفت: هرچند تدوین یک جایگاه مهم و ویژه در فیلم دارد اما زمانی که کارگردان روایتی کامل یا ناقص از داستان خود داشته است، در تدوین نیز همان چیزی که او میخواهد، از میان راش ها انتخاب می شود بنابراین این اشکال که فیلم شبیه به اثر دیگری است خیلی مربوط به تدوین نیست چراکه کارگردان روایت کرده و در تدوین معجزه رخ نمیدهد. البته پیشنهادات تدوینگر به کارگردان در مرحله فیلمنامه میتواند کمک کننده و موثر باشد اما زمانی که کار به میز تدوین رسید، تدوینگر نمیتواند فیلمنامه متفاوتی بسازد بلکه نهایتاً بتوان دیالوگهایی را به کار اضافه کرد.
امید توتونچی هم که از سال ۱۳۸۴ با رشته مهندسی صنایع وارد دانشگاه شده است، با تماشای نمایش «ملودی شهر بارانی» مسیر هنری خود را پیدا کرده است. آغاز فعالیتهای او با انجمن سینمای جوانان ایران و کلاسهای شهرام مکری، نیما عباسپور و پویشهای آموزشی فیلمسازی شهرداری در فرهنگسراهای تهران بوده است.
توتونچی درباره آغاز فعالیتش عنوان کرد: آغاز فیلمسازی من با دوربین ۱۷۰ بود که بدون هیچ نور و صدایی صورت میگرفت و خودم باید تمام کارهایش را انجام میدادم و فیلم ۱۳۷ ثانیهای میساختم. این فعالیتها کمکم شکل گرفت و تازه فهمیدیم این دوربینی که به دست میگیریم چه احترامی دارد و باید چگونه با آن رفتار کرد و روند فیلمسازی را ادامه دادیم. اکثر پاتوقهای ما جشنواره فیلم کوتاه تهران بود. سال ۱۳۹۱ فیلم «باران» را ساختم که نامزد بهترین کارگردانی جشنواره شد و جایزه تدوین را هم دریافت کرد.
وی درباره تفاوتهای فیلم کوتاه و بلند گفت: من خیلی قائل نیستم که فیلم کوتاه جهان دیگری نسبت به فیلم بلند دارد چراکه منشا و هسته همه گونههای سینمایی، درام و نمایش وام گرفته از ادبیات نمایشی است لذا در سینما مرزبندی فیلم کوتاه و بلند معنی ندارد. البته جهت نگاه فیلمساز مشخص میکند که چه موقعیتی را باید چطور پرداخت کند که به فیلم بلند برسد یا رویکرد او نسبت به یک موقعیت چگونه است که بتواند آن را در قالب یک فیلم کوتاه تولید کند. هرچند یکسری توقعات در فیلم کوتاه وجود دارد که میتواند در فرم فیلم کوتاه نسبت به جهان فیلم بلند تاثیر بگذارد.
این تدوینگر با بیان اینکه این تصور که فیلم های کوتاه فرم فشرده شدهای از یک فیلم بلند هستند، غلط است، توضیح داد: این اتفاق نشان میدهد که فیلمساز به دلیل اینکه محدودیت زمانی داشته است، دنیایی را بهصورت الکن بیان میکند و این میتواند یک تفاوت نسبت به فیلم بلند باشد.
توتونچی به رویکرد جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران در «بومیگرایی در ژانر» پرداخت و درباره اینکه آیا این رویکرد توانسته موجب تدوین متفاوت نیز شود، عنوان کرد: این مسئله حرکت روی لبه تیغ است چراکه وقتی از ژانر صحبت میشود، درباره یکسری از کلیشهها صحبت میشود که بهواسطهی صنعتی شدن سینما و جذب مخاطب رقم میخورد. نکته مهم اینجاست که فیلمساز چقدر از این کلیشهها برای ایجاد یک رویکرد نوآورانه و خلاقانه استفاده کند.
وی نگاه فیلمسازان جوان در رزومهسازی با فیلم کوتاه را مورد نقد قرار داد و با بیان اینکه برخی از این فیلمسازان هزینهها و بودجه فیلم را به سمت پروداکشن و تصویر خوب و نور و رنگ حرفهای سوق میدهند تا فیلم را برای مخاطبانی خاص از جمله تهیهکنندگان و مدیران جذاب نشان دهند و به تبع آن امکان ساخت فیلم بلند را پیدا کنند، گفت: اگر روند فیلمسازی در فیلم کوتاه با چنین رویکردی باشد، کاملا غلط است چون به شخصه به عنوان یک مخاطب باید درگیر نمایش شوم و اگر پروداکشن چنین کارکردی پیدا کند درست است اما اگر کلیشههای بصری ژانر کمکی به جریان فیلم نکند، این سندرومی است که میتواند به فیلم آسیب بزند.
این تدوینگر در پایان نگاه جشنواره فیلم کوتاه تهران به هوش مصنوعی را تحسین کرد و درباره درگیری با این فناوری گفت: البته من با جریان هوش مصنوعی آشنا هستم اما حقیقتا هنوز به صورت جدی در فرایند فیلمسازی از هوش مصنوعی بهره نگرفتهام هرچند تلاشهایی در این زمینه داشته و معتقدم انسانی که نسبت به جهان پیرامون و گسترش آن تغییری در خودش ایجاد نکند، طبیعتا محکوم به شکست است لذا وقتی ما در جهانی زندگی میکنیم که «vr» هر هفته پیشرفت میکند، باید به این سمت حرکت کنیم تا از این جهان دور نمانیم لذا این تکنولوژیها بر فرم و فیلمنامهها و ایدههایی که داریم، میتواند تاثیر بگذارد و کمک کننده باشد و فکر میکنم همانند جریان ورود ویدئو میتواند انقلاب جدیدی را در مسیر تولید آثار بهوجود بیاورد.
چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران به دبیری مهدی آذرپندار ۲۷ مهر تا ۲ آبان ۱۴۰۳ برگزار خواهد شد.