خبرگزاری مهر-گروه هنر-عطه موذن؛ مدیوم مستند گاهی وقت ها خیلی بیشتر از سینما و آثار داستانی توانسته است سوژه ای یا موضوعی یا شخصیتی را برای مخاطب به تصویر کشیده و او را با خود همراه کند. چه بسیار مستندهایی که از واقعیت محض یک ماجرا تکان دهنده تر بوده اند و حتی روایت جذاب تر و فضای بصری بهتری از یک اثر سینمایی برای جلب نظر مخاطب داشته اند.
این ویژگی مستند می طلبد که برخی نهادها و سازمان ها بخواهند تمرکز مستقیم تری از تربیت مستندساز تا ورود به برخی سوژه ها و موضوعات داشته باشند. مرکز سفیرفیلم که چندین سال است با برگزاری دوره هایی در تلاش برای آموزش نیروی متخصص مستندساز است این بار دوره جدیدی را آغاز کرده است که به همین بهانه هم نشستی با حضور برخی از مدیران این دوره در خبرگزاری مهر برگزار شد.
این نشست به بهانه شروع دوره آموزشی مستندنوردی سفیر فیلم انجام شد و در آن یاسر فریادرس معاون شبکه مستند، محمدرضا امامقلی رئیس مرکز مستند سوره حوزه هنری، محمد نجفی مسئول کانون شهید باقری سفیرفیلم، سید مهدی دزفولی معاون جریان سازی سفیرفیلم و معاون بازرگانی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی و محمدمهدی شعاعی مسئول دوره رقابتی مستندنوردی حضور داشتند.
*با توجه به دوره جدیدی که قرار است از طرف مرکز سفیرفیلم در حوزه مستندسازی برگزار شود فکر می کنم خوب است به سابقهای از خروجی این مرکز و تاثیر آن در جریان سازی مستند کشور اشاره کنید.
سیدمهدی دزفولی: مرکز مستند سفیرفیلم سال ۸۹ تاسیس شد و امسال چهاردهمین سال تاسیس این مرکز است. در طی این ۱۴ سال بیش از ۷ دوره آموزشی برای مستندسازی برگزار شده است و به همین تعداد، نیز دوره های آموزشی مستندسازی کوتاه با نام دورههای شهید کلاهدوز برگزار شده است.
ما به صورت پراکنده دوره هایی هم برای آموزش در خارج از کشور داشته ایم که به طور مثال در سال ۹۶ از جمله این دوره ها برای آموزش مستندسازان سوری یا به اصطلاح جبهه مقاومت برگزار شده است. در این دوره از خانواده های شهدای سوریه و یا افرادی که علاقهمند بودند در این زمینه کار کنند حضور یافتند.
لازم است از سعید جباری یاد کنم که به عنوان یکی از مستندسازان سفیرفیلم در این دوره حضور داشت و امسال چهارمین سال درگذشت اوست. مرکز سفیر فیلم 2 بال دارد یکی از بال ها آموزش مستندسازی است. اولین دوره مستندسازی سفیرفیلم سال ۹۱ با همت و پشتکار آقای صادق باطنی مدیر فعلی شبکه کودک و امید برگزار شد که از بنیان گذاران این مرکز بود و این دوره های مستندسازی با حضور افراد مختلف و متفاوتی ادامه پیدا کرده است.
بیش از ۸۰ یا ۹۰ نفر در این دوره ها آموزش دیدند که به نظرم به لحاظ کمی عدد بالایی است و فکر می کنم برای ۱۴ سال این تعداد قابل قبول است. دوره جدیدی هم که برگزار می شود دوره متفاوتی است هم از نظر تعداد افرادی که می آیند و هم به دلیل فضای خود دوره و طراحی ای که برای آن در نظر گرفته شده است.
مرکز سفیر بال دومی دارد که جریان سازی است یعنی آموزشی بدهید که افراد بتوانند کارهایی تولید کنند که جریان ساز باشد و چنین کارهایی هم داشته ایم.
*چند نفر از اینها مستندسازان مطرح و چهره هستند؟
دزفولی: حداقل یک سوم از اینها افراد مطرحی هستند. محسن آقایی از مستندسازانی که در جشنواره «سینماحقیقت» هم جایزه برده است و خیلی از افرادی که این سال ها در جشنواره کار کرده اند از خروجی دوره های شهید باقری بوده اند. البته آقای آقایی از اساتید این دوره بوده است و نه خروجی آن. برخی دیگر هم که الان در کانون باقری مشغول به فعالیت هستند از خروجی دوره های قبل این مجموعه هستند از جمله محمدرضا برونی. حسین محمدی واله و احسان مشکور نیز در این دوره ها آموزش دیدند و کارشان در جشنواره ها دیده شده است.
نکته مهمی که وجود دارد این است که مستندسازی در کشور ما در زمینه آموزشی دچار خلاء است و افرادی که بتوانند کار با کیفیت بکنند تعدادشان کمتر است. ما در چند ماه اخیر هم که با همکاری مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی دوره ای را برگزار می کنیم در خود مرکز گسترش و به صورت پیچینگ و مسترکلاس است و تلاش داریم این خلاءها را رفع کنیم. در این مسترکلاس، افراد آموزش می ببینند و طرح های خود را ارائه کنند تا آثار خوبی را شاهد باشیم.
*فکر می کنم هنوز هم گاهی برخی به فضای مستند مثل فیلم کوتاه صرفاً به عنوان سکوی پرتاب نگاه می کنند و این دوره ها می تواند افرادی را جذب کند که دید تخصصی تری دارند.
این دوره های آموزشی بسیار هدفمند است و دوره جدید هم بسیار متفاوت است هم از حیث تعداد افرادی که آموزش می بینند و هم از نظر نوع جذبی که قرار است اتفاق بیفتد دزفولی: خود سفیرفیلم روی این تاکید دارد که این فضا ماندگار باشد. افراد مستندهای باکیفیت بسازند و در این حوزه بمانند.
تلاش سفیرفیلم این است که بتواند مرکزی باشد برای کسانیکه از دانشگاه فارغ التحصیل می شوند و می خواهند مستندسازی کنند یا در سفیر می مانند و یا به نهادهای دیگر تزریق می شوند. ما مستندسازانی داریم که صداوسیما رفته اند و یا در حوزه هنری مشغول به کار شده اند. این دوره های آموزشی بسیار هدفمند است و دوره جدید هم بسیار متفاوت است هم از حیث تعداد افرادی که آموزش میبینند و هم از نظر نوع جذبی که قرار است اتفاق بیفتد.
*آقای نجفی شما خودتان هم از این دورهها برآمده اید، فکر می کنید چه خلاءهایی وجود داشت که حالا میخواهید رفع کنید؟
محمد نجفی: فکر می کنم ابتدا باید نگاهی به افق ترسیم شده برای عرصه مستندسازی داشته باشیم. هم از جهت شکل گیری ساختارها و زیرساختها در حوزه مستند و هم از حیث مراکز مختلف مثل سوره، سفیرفیلم و خانه مستند اتفاقات جدیدی در دهه نود شکل گرفت. همه اینها متولدان دهه نود هستند. بسترهای پخش وی او دی ها نیز در این دهه پا می گیرند. به ویژه بعد از وقایع سال ۸۸ ما جشنواره عمار را داریم و افراد دغدغه مندی که سعی کرده اند با فیلم مستند فعالیت کنند. به این ترتیب با آنچه گذشت می توان افق روشنی را برای آینده مستند پیش بینی کرد. شاید با گسترش شبکه های اجتماعی مخاطب کمتر حوصله فیلم مستند بلند را دارد که از عنصر داستانی به دور است اما ویژگی های مستند ما را مجاب کرد که آموزش مستند را همچنان ضرورت بدانیم؛ یکی از آنها آمیختگی با هنر و دیگری درگیری با مساله پژوهش است. درگیری با مساله پژوهش و ارتباط با جامعه از جمله ضرورت هایی است که ما همواره در مستند تاکید داریم. به نظر می رسد ارتباط مستند با واقعیت و تحقیق و پژوهش مزیتی است که در همه این تغییرات به عنوان یک عامل پیش برنده وجود دارد و از این حیث تربیت نیرو و مستندساز همچنان رسالتی است که نباید کنار گذاشته شود.
*آقای فریادرس فکر می کنید هم افزایی نهادها از مراکز مستندسازی تا شما که در شبکه مستند و عرضه مستند مشغول به کار هستید چگونه می تواند به بهتر دیده شدن آثار کمک کند.
یاسر فریادرس: مراکز فیلمسازی باعث شد مستندها بیشتر به چشم بیاید. این مراکز در کنار هم معنا پیدا می کنند و هر یک گوشه ای از کاری را که باید انجام شود به دست گرفته اند. تکثر تولید ممکن است گاهی باعث همپوشانی و کار تکراری شود ولی به تعداد مراکزی که وجود دارد نگاه ها و دیدگاه های متنوع نسبت به موضوعات وجود دارد. از این حیث عامل موفقیت بخش مستندسازی در کشور شده اند. به نظرم مراکزی مثل سفیرفیلم که حوزه توجه شان به تربیت نیرو بوده است و کانون شهید باقری که نقطه قوت این مرکز بوده است با تولیدات بالا توانسته اند نیرو تربیت کرده و به جامعه مستندسازی تحویل دهند.
ایرادی که شاید بتوان گرفت گاهی شبیه هم فکر کردن است. به طور مثال مرکز گسترش یا مرکز مستند سوره قرار نیست جایی شبیه سفیر تبدیل شود و این یکی شدن شکست است. اگر مستندسازی دلش برای ایران می تپد حق کار کردن در همه این مراکز را دارد
*شما چون در زمینه پخش هم فعالیت دارید بهتر می توانید به نقط قوت و منفی این مسیر اشاره کنید. نکته ای بوده است که برای تاثیرگذاری و جریان سازی بهتر این مسیر بگویید.
فریادرس: نکته ای که معمولاً می شنویم این است که مخاطبان جشنواره «سینماحقیقت» و دیگر جشنواره ها به اندازه یک درصد مخاطب تلویزیونی هم نمی شود. اگرچه که این جشنواره ها مخاطب خوبی هم دارند. مستند اساساً برای مدیوم های تلویزیونی ساخته می شود و در چنین جایی است که باید جریان سازی عمومی شکل بگیرد. در صد سال گذشته اقبال دنیا به مستند بالا بوده است. در دنیا پلتفرم هایی شبیه تلویزیون مستند تولید می کنند. به نظرم تلویزیون اول است و دانشگاه ها و دیگر مکان ها باید مکمل تلویزیون در توزیع مستندها باشند. همینطور که مستندها در این سال ها به خوبی دیده شدند مخاطبان شبکه مستند هم افزایش داشته اند. این میان ایرادی که شاید بتوان گرفت گاهی شبیه هم فکر کردن است. به طور مثال مرکز گسترش یا مرکز مستند سوره قرار نیست به جایی شبیه سفیر تبدیل شود و این یکی شدن شکست است. اگر مستندسازی دلش برای ایران می تپد حق کار کردن در همه این مراکز را دارد.
یکی از ضعف های جبهه مستندسازی انقلاب این است که همه نهادهایی که در این حوزه فعالیت دارند به تدریج شبیه هم می شوند و باید مراقبت کرد تا هر یک از اینها خط و مشی خود را داشته باشد.
*آقای امامقلی مرکز مستند سوره در این مسیر چگونه در کنار سفیر فیلم قرار می گیرد؟ و چه کار ویژه ای در این سیاستگذاری ها برایش در نظر گرفته شده است؟
محمدرضا امامقلی: مرکز مستند سوره به صورت ساختاری کنار سفیرفیلم است. کانون شهید باقری نگاهی دارد که قرار است در استان ها تکثر شود. مستند سوره قرار است از جریان مستندسازان در استان ها کمک بگیرد. نرم افزاری که در سفیرفیلم شکل گرفته و به بالندگی رسیده است امروز قابلیت تکثیر شدن دارد و مرکز مستند سوره هم ماموریت اصلی اش همین است که بتواند این جریان را به نحو احسن در استان ها تکثیر کند.
این تکثیر به معنای این نیست که موسسه ای مثل سفیر در استان ها تاسیس کنیم. بلکه می توان جریان تولید و جریان انسانی را با هم ایجاد کرد و از مهاجرت هنرمندان به تهران جلوگیری کند.
مهمترین ماموریت مرکز مستند سوره تدوین سند راهبردی و محتوایی است برای اینکه بتواند به نوعی مفاهمه با تولید کنندگان در استان ها برسد و از تربیت و تولید مستندساز حمایت کند *معضل مهاجرت مستندسازان استانی به پایتخت چقدر جدی است؟
امامقلی: من خودم مجبور به مهاجرت شده ام و به دلیل فقدان زیرساخت مناسب و عدم حمایت در قزوین به تهران کوچ کردم. انگیزه ای هم که باعث شد بعد از پیشنهاد آقای محمدمهدی دادمان رئیس حوزه هنری برای مسئولیت در مرکز مستند سوره به قزوین بروم همین بود که می خواستیم، ببینیم می توان مدلی را پیاده کرد که دیگر افراد از استان ها به پایتخت نیایند یا خیر.
زمانی هم که تهران بودم خیلی ها با من تماس می گرفتند که فرزندانشان می خواهند به کلاس فیلمسازی در قزوین بروند اما موسسه ای وجود ندارد. بنابراین معضل همیشگی ما نبود امکانات در استانهاست. برخی نهادها مثل دانشگاه سوره هم این میان به نظرم موفق عمل نکرده است. از دل فضای آکادمیک هنرمند کنشگری که انتظار داریم بیرون بیاید - با آن تعریف انقلابی - شاید کار سختی باشد. اراده ای هم نمی بینم که خود دانشگاه بخواهد تغییری در رویکردهایش در تربیت هنرمند داشته باشد. اما در تجربه ای که داریم سفیر نمونه و الگوی خوبی است. الان نسل هفتم هنرمندان در سفیرفیلم دارند به جریان انقلابی اضافه می شوند.
امروز هم مهمترین ماموریت مرکز مستند سوره تدوین سند راهبردی و محتوایی است برای اینکه بتواند به نوعی مفاهمه با تولید کنندگان در استان ها برسد و از تربیت و تولید مستندساز حمایت کند. آقای فریادرس فرمودند تلویزیون خانه مستند است و من امیدوارم تلویزیون برنامه جدی برای استفاده از این ظرفیتی که وجود دارد، داشته باشد.
*یعنی برای مستندها فراتر از یک شبکه مستند در دیگر شبکه ها هم بستری فراهم شود؟
امامقلی: شبکه مستند باید این را فرض بداند که از ظرفیت های استانی بهره بگیرد. این تمرکزگرایی باید اصلاح شود. ما الان در خبرگزاری مهر در تهران هستیم اما همین خبرگزاری در استان های مختلف دفاتری استانی دارد و این دفاتر هم باید به این ظرفیت های مستندسازی توجه داشته باشند. طبق همین رویه شبکه مستند هم باید وظیفه ای را در استان ها تعریف کند.
فریادرس: به نظرم خیلی وقت ها آمدن به تهران نمی تواند ظرفیت باشد. شما کلونی هایی در شهرستان ها دارید که اینها باید تقویت شوند تا به یک عرصه ملی برسند. این عرصه ملی ممکن است لزوماً هم در تهران نباشد. گاهی این تصور پیش می آید که باید شبکه مستندی در یک استانی تاسیس شود تا این رویکرد استانی تقویت شود و من می گویم اتفاقاً اینگونه نیست روش این است که از هنرمندانی که در شهرستان وجود دارند به نوعی حمایت شود. فرض کنید ما یک شبکه مستند استانی هم تاسیس کنیم اما این فقط افزایش کانال هایی است که در این سال ها تجربه شده است و کارایی هم نداشته است. در این سال ها گاهی مراکز متعددی برای فیلمنامه، تولید و … اضافه شده است اما اگر دقیق تر نگاه کنید تولیدکننده، نویسنده، تدوینگر و ... خوب نداریم. ذات شبکه مستند توزیع است و وظیفه ما این است که از بچه های کانون شهید باقری حمایت کنیم. برخی با برداشتی برعکس فکر می کنند هر فیلمساز شهرستانی که درخواست کرد باید فیلم او از شبکه مستند پخش شود. درحالی که آنتن باید استاندارد خود را داشته باشد و از فیلم خوب شهرستان حمایت کند.
*شاید یک نکته ای که گاهی به چشم آمده این بوده است که آنتن در طول سال بیشتر در اختیار مستندسازان مطرح و یا پایتخت است و صرفاً در زمان ایام جشنواره است که مستندسازان استانی هم آثارشان دیده می شود.
فریادرس: اتفاقاً اینطور نیست و اگر آثار خوبی وجود داشته باشد حتماً کنداکتور برایشان در نظر گرفته می شود. گاهی هم به مستندهای حیات وحش ایراد می گیرند اما اگر ما مستند حیات وحش تولید نکنیم هیچ جایی خود را متولی این ژانر از مستند نمی داند. به نظر من مساله تنوع زیستی و محیط زیست یکی از مهمترین موضوعات کلان کشور است. معتقدم کار گردشگری خودش نوعی جهاد تبیین است. در وضعیتی که خیلی ها می گویند ایران جای خوبی برای سفر نیست و همه قوای خود را برای این رویکرد هزینه می کنند کار در مورد گردشگری همانقدر ارزش دارد که کار در زمینه معرفی و پرداخت به حاج قاسم اهمیت دارد.
امامقلی: ما هم قبول داریم حیات وحش به کل ایران مربوط می شود. اما عرضم این است که شبکه باید برای پرداختن به همه جریان های کشور برنامه ریزی داشته باشد و مساله پر کردن آنتن نباشد.
فریادرس: ما چند ماهی است که کارهای خوب استان ها را رصد می کنیم و شاید آثاری باشد که از دست ما هم در رفته باشد ولی واقعاً مساله پر کردن آنتن نیست. گاهی برخی آثار بدی را می آورند و می خواهند پخش کنیم و وقتی به او می گوییم کارش ضعیف است، می گوید شما کارهای ضعیف تر هم پخش کرده اید. دلیل نمی شود اگر زمانی کاری ضعیف از دست در رفته و پخش شده است دوباره همان را تکرار کنیم. با این حال همه مدیران شبکه مستند تلاش می کنند که بهترین آثار روی آنتن برود.
*در حال حاضر ماموریت سفیرفیلم برای حمایت از مستندسازان به چه صورت خواهد بود؟
دزفولی: رسالت اصلی سفیرفیلم به نظرم در حال حاضر شناسایی و حمایت از استعدادهای جوان دانشجو است که قابلیت مستندساز شدن را دارند و با حمایت مرکزی مثل سفیر فیلم میتوانند تبدیل به فیلمسازان قابلی برای جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی شوند و روحیه بگیرند که به آنها توجه می شود. به نظرم موجی شروع شده است و در سال های اخیر اتفاقات خوبی شکل گرفته است. تعدد مراکز در عرصه مستندسازی باعث شده تا در فضای رقابتی خوب عمل کنند. خود شبکه مستند خیلی اتفاق خوبی است ما پیش از شبکه مستند، گروه مستند شبکه چهار را داشتیم که باید انتظار می کشیدیم تا این آثار از آنجا به پخش برسند اما الان شبکه ای وجود دارد که هم از تولیدات بالایی برخوردار است هم آثار از کیفیت برخوردار هستند. الان بنده که مدتی هم هست در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی سمتی گرفته ام، تلاش دارم تا در مرکز هم از کارهای خوب و فیلمسازان با استعداد حمایت شود که نمونه جدیدش که در شهریور ماه برگزار میشود. برگزاری دوره پیچینگ برای ٢٢ طرح است؛ برای حمایت از طرح های برتر مستندسازان کشور که بتوانند تولیدات فاخر و جدی تری داشته باشند.
*آقای شعاعی شما هم توضیحی درباره این دوره دارید بفرمایید؟
شعاعی: این دوره تغییرات داشته است و ما در چهار پودمان دوره را برگزار می کنیم. در دوره های قبل تعداد افرادی که سفیرفیلم می گرفت کمتر بودند و بعد همان افراد را بورسیه می کرد الان براساس تغییرات جدید در پودمان اول که به مدت یک ماه برگزار می شود افراد آموزش می بینند و تمریناتی را هم انجام می دهند. برای همه هنرجوها هم پرونده ای تشکیل می دهیم تا بدانیم هر فردی در چه حوزه ای تخصص بهتری دارد و این تخصص در نویسندگی، تدوین، فیلمبرداری و ... را به کار می گیریم.