خبرگزاری مهر، روابط بینالملل: با وجود تأثیر حوادثی همچون «جنگ غزه» در روند خروج نیروهای آمریکایی از منطقه اما به نظر میرسد دولت بایدن قصد دارد پس از شکستهای بزرگ در غرب آسیا، سیاست تمرکز بر حوزه «ایندوپاسفیک» را با قدرت ادامه دهد. خروج نیروهای ائتلاف آمریکایی از افغانستان گام نخست در راستای پایان سیاست «مبارزه با تروریسم» بود. مقامات حاضر در کاخ سفید بیش از آنکه به تحولات خاورمیانه حساس باشند یا بخواهند درباره وضعیت «بازار انرژی» تصمیم بگیرند، به دنبال تمرکز بر جبهههای تعیین کننده در رقابت ژئواستراتژیک با چین- روسیه یعنی اوکراین و تایوان هستند. یکی از نشانههای فهم سمتوسوی واقعی سیاستهای آمریکا در نقاط مختلف جهان اختصاص، تعدیل یا قطع بودجههای نظامی، اقتصادی، اجتماعی و رسانهای است. به عنوان مثال پس از حمله عملیات «وعده صادق» کنگره آمریکا تنها با اختصاص ۱۷ میلیارد دلار به اسرائیل موافقت کرد، این در حالی که بیش از ۶۰ میلیارد دلار از این بسته مشترک به اوکراین اختصاص یافت! با مطالعه ردیف بودجه اختصاص یافته برای مناطق یا کشورهای مختلف به روشنی مشخص میشود که آمریکاییها دیر یا زود نوع حضور خود در منطقه را تغییر خواهند داد و به دنبال آن سیاستهای جانبی آنها در حوزههای اجتماعی، فرهنگ و سیاسی نیز تغییر خواهد کرد. در ادامه یادداشت سعی خواهیم کرد تا به واکاوی علل کاهش بودجه شبکه «الحره» در منطقه بپردازیم.
همزمان با انتشار خبر توافق نیروهای آمریکایی با دولت السودانی برای خروج از عراق تا سال ۲۰۲۶ میلادی، منابع آگاه اعلام کردند که شبکه آمریکایی «الحره» پس از دو دهه فعالیت عذر ۱۶۰ نفر از نیروهای خود را خواسته و اقدام به تعدیل نیرو کرده است. این تصمیم پس از آن منتشر شد که مجلس نمایندگان آمریکا با کاهش ۲۰ میلیون دلاری بودجه این شبکه اعلام موافقت کرد. حال جفری گدمین مجبور شده است تا قریب به یکپنجم از نیروهای خود را تعدیل کرده و منتظر اعلام رسمی توقف فعالیت شبکه باشد. به نظر میرسد مقامات آمریکایی به خوبی این نکته را درک کرده باشند که از «دبی»، «لندن» یا «واشنگتن» نمیشود افکار و رفتار مردم غرب آسیا را تغییر داد.
«امبیان» از دو شبکه تلویزیونی ماهوارهای «الحره»، «الحره عراق» و همچنین دو ایستگاه رادیویی و چندین تارنمای خبری تشکیل شده است. الحره که دفتر مرکزی آن در ایالت ویرجینیا واقع شده است، در فوریه ۲۰۰۴ و بهعنوان بخشی از اقدامات واشنگتن برای برقراری ارتباط با مخاطبان خاورمیانهای و همچنین در بحبوحه تشدید احساسات «ضدآمریکایی» پس از حمله این کشور به عراق در سال ۲۰۰۳ تأسیس شد. در تارنمای شرکت مادر این شبکه هدف تأسیس آن اینگونه توصیف شده است: «ارائه تصویری صحیح از آمریکا، آمریکاییها و سیاستهای آمریکا و فعالیت در حوزه روزنامهنگاری مستقل!» این شرکت همچنین در این بیانیه با اشاره به ادغام «الحره» و «الحره عراق» مدعی شده است که این اقدام در راستای ارائه بهترین محتوای هر دو شبکه صورت گرفته و عراق همچنان یک اولویت و بخشی حیاتی از منطقه تحت پوشش و اکوسیستم «امبیان» خواهد بود.
در سالهای ابتدایی قرن جدید میلادی، دستگاه سیاست خارجی آمریکا تصور میکرد با راه اندازی شبکههای مختلف فارسی، عربی و ترکی میتواند بر روی افکار عمومی کشورهای منطقه خاورمیانه تأثیر گذاشته و آنها را همراه با سیاستهای توسعه طلبانه واشنگتن در منطقه کند. مقامات دولتهای جمهوری خواه و دموکرات با آنکه در حوزه تاکتیک و نوع برخورد با بلوکهای قدرت در منطقه دارای اختلافاتی بودند اما هیچگاه بودجه تلویزیونهای یاد شده را قطع نکرده و سعی داشتند تا همچنان صدای خود را با کمک «دلار» به گوش مردم خاورمیانه، به ویژه عراق برسانند. شکست پروژه تأثیرگذاری بر جهان عرب شمارش معکوس برای تعطیلی شبکه الحره را به صدا درآورده و احتمالاً نقطه تمرکز آمریکاییها بر رسانههای جدید همچون شبکههای اجتماعی و حتی بازیهای ویدئویی تغییر کند.
دیگر علت بسته شدن شبکه «الحره» را میتوان وجود سایر رسانههای وابسته به متحدان آمریکا در منطقه دانست. به عنوان مثال شبکههای «الحدث» و «العربیه» وابسته به پادشاهی سعودی طی یازده ماه اخیر به صورت کامل در اختیار بازورهای رسانهای اسرائیل بوده و سعی کرده است تا صدای واشنگتن- تلآویو در جهان عرب باشد. برای قانون گذاران آمریکایی بسیار امر مطلوبتری خواهد بود تا بدون کمترین هزینه و با استفاده از پوشش کشورهای عربی بتواند ایده خود را به مخاطبان منتقل کرده و افکار عمومی جهان عرب را به نفع خود بسیج نماید. تأثیر شبکههای نام برده در جریان ناآرامیهای چند سال اخیر عراق به روشنی قابل مشاهده و ارزیابی است. این درحالی است که مخاطب عراقی تمایل زیادی به پیگیری اخبار از تریبونهای رسمی اشغالگران ندارد و الحره به مانند شبکههای یاد شده قدرت تأثیرگذاری بر نسل «زد» را ندارد.
رشد فزاینده شبکههای اجتماعی و امکان تأثیرگذاری بر اندیشه و رفتار مخاطب بدون واسطه تصویری دلیل دیگر کاهش بودجه یا بسته شدن شبکههای وابسته به امپراتوری رسانهای غرب است. در دنیای امروز این «هشتگها» و «سلبریتیهای مجازی» در شبکههای اجتماعی همچون اینستاگرام، توئیتر، تیکتاک و فیسبوک هستند که میتوانند به اذهان مخاطبان جهت داده و آنها را به سمت اهداف مورد نظر غربیها و متحدان آنها هدایت کنند. با توجه به رشد فزاینده شبکههای اجتماعی در میان شهروندان عراقی، به ویژه نسل جوان، به نظرمیرسد آمریکاییها از این بعد نقطه تمرکز خود را از پروژههای شکست خورده تصویری مانند «الحره» به تولید محتوا در شبکههای اجتماعی اختصاص دهند.
بهره سخن
توقف فعالیت شبکه «من و تو»، انتقال مرکز حمایت مالی «اینترنشنال» از ریاض به تلآویو و اخیراً کاهش یکسوم بودجه جاری شبکه «الحره» نشان دهنده تغییر سیاستهای آمریکا و متحدان منطقهای آن در خصوص استفاده از «رسانههای نیابتی» است. پافشاری بر گفتمانهای غیربومی همچون ترویج دموکراسی، حمایت از حقوق دگرباشان جنسی، تضعیف نهاد دین و غیره سبب شده است تا اکثریت شهروندان کشورهای اسلامی با عینک بدبینی به این بنگاههای خبری نگریسته و نسبت به آنها بیاعتماد باشند. شکست رسانههای غربی در برقراری ارتباط با مخاطب خاورمیانه و در عین حال تغییر اولویت کارفرماهای شبکههای نیابتی سبب شد تا به تدریج تصویر آنها از قاب تلویزیونهای منطقه حذف شده و آنها نیز تبدیل به بخشی از تجربه شکست خورده استعمار در منطقه غرب آسیا شوند.