به گزارش خبرنگار مهر، نشست تخصصی با باستان شناسان پیشکسوت درباره موزه داری و باستان شناسی و مالکیت معنوی آثار امروز در سالن فجر وزارت میراث فرهنگی برگزار شد. در این نشست باستان شناسان درباره نقش و جایگاه باستانشناسان و ارتباط آنها با نظام موزهداری صحبت کردند و هر کدام نظرات خود را دادند.
همچنین، هادی میرزایی مدیرکل موزههای وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، موضوع نظام مسائل موزه و موزهداری از نظر باستانشناسان و مالکیت معنوی آثار ایرانی موجود در گالریهای خارج از کشور را مورد بررسی قرار داد و گفت: رویکرد برپایی موزهها که پیشتر به معنای محلی برای نمایش بود تغییر کرده و تمامی جنبههای آثار مورد توجه قرار گرفته است. در حال حاضر ۵ هزار و ۸۲۱ اثر و شیء تاریخی در اختیار موزههای وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی است. در این میان به طور حتم موزههای ما نیازمند باستانشناسان هستند چراکه باستانشناسی یکی از مهمترین داشتههای ماست.
وی با اشاره به نقش باستانشناسان اضافه کرد: از نظرات باستانشناسان در تهیه سند جامع موزهداری استفاده شده است چراکه همواره خود را مرهون تلاشهای باستانشناسان میدانیم.
میرزایی به حضور صالحی امیری در وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی اشاره کرد و افزود: وزیر میراثفرهنگی تا کنون دو سفر استانی انجام داده و در سفرهای استانی نهاد موزه را رکن اساسی قرار داده است. این در حالی است که در کمیته ملی المپیک و … نیز این نگاه را داشته است بنابراین باید فرصت حضور ایشان را باید مغتنم بشماریم.
مدیرکل موزههای وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی اضافه کرد: موزه بهعنوان کانون استراتژیک وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی باید شناخته شود. موزههایی را که طراحی کردیم که آثار داخل موزه تناسبی با ساختمان موزه ندارد.
میرزایی یادآور شد: حلقه مفقوده ما در طراحی و راهاندازی موزهها و سیاستگذاری در حوزه موزهداری، باستانشناسان هستند از این رو باید از نظرات باستان شناسان استفاده کرد.
وی تصریح کرد: سال گذشته حدود ۷۰۰ برنامه و رویداد در موزهها برگزار شد که باعث شده ۱۳ درصد رشد بازدید از موزهها را داشته باشیم. در سه سال گذشته ۶۳ میلیون نفر از موزهها دیدن کردهاند. نرخ ورودی موزهها ارتقا یافت و برای برخی از افراد هم رایگان شد درآمد موزهها زیاد شد اما یک ریال به موزه داده نشد!
مدیرکل موزههای کشور گفت: در تعریف موزههای منطقهای و استانی در هر دوره مدیریتی، کلنگی زده شد و از نگاه کیفی به نگاه کمی گرایی رسیدیم به همین دلیل است که میگوییم میانگین ساخت موزه به ۲۷ سال رسیده است. افقی که برای تکمیل موزههای نیمه تمام دیده شده قریب به ۱۱ همت نیاز دارد به فرص اینکه چنین اعتباری در ۵ سال تأمین شود میانگین ساخت پروژهها به ۳۰ سال میرسد درحالی که ساختمان نیمه کاره همین موزهها بعد از مدتی خودشان به یک بازسازی نیاز دارند.
وی گفت: موزه منطقهای خراسان هنوز از سال ۹۳ که به بهره برداری رسیده، شرایط نمایش خوبی ندارد. چون رویکرد جزیرهای داشتیم یا موزه منطقهای فارس ۳۰ هزار متر مربع مساحت دارد ولی کمتر از ده درصد از آن برای نمایش در نظر گرفته شده است.
میرزایی گفت: از روز اولی که به این وزارتخانه آمدم مانند سالهای قبل نگفتم که موزه جدید ساختیم چون معتقدم باید موزههای نیمه کاره تکمیل شود در حالی که در سالهای قبل همیشه شعار یک موزه یک محله یا هر ۲۴ روز یک موزه را اعلام میکردند.
وی افزود: اهمیت اول در موزهها تکمیل اطلاعات و ارتقای دسترس پذیری و امکان پژوهش دادههای موزهای است.
میرزایی این موضوع را مطرح کرد که سند موزه داری کشور در حال تدوین است و برای آن از باستان شناسان نیز نظراتی گرفته شده است.
پس از صحبتهای میرزایی هر کدام از باستان شناسان درباره نظام مسائل موزهها و مالکیت معنوی آثار بحث کردند.
عباس مقدم از باستان شناسان قدیمی هم گفت: من با موزهها میانه ای ندارم چون فکر میکنم ساختمان موزه با آن چیزی که در باستان شناسی آموختهام متفاوت است ما هیچ چیزی را خارج از بافت نمیبینیم که بخواهیم آثار را در خارج از بافتهای تاریخی در ساختمانی جدید قرار دهیم.
چرا محوطههای تاریخی موزه نمیشوند
وی بیان کرد: کشور فرانسه چیزی مانند شوش را ندارد به همین دلیل ساختمان جدیدی میسازد و آنجا شیء را نمایش میدهند و میگویند که برای کجاست.
مقدم گفت: در موزهها آثاری از چغامیش میبینید ولی الان محوطه تاریخی چغامیش در چه وضعیتی قرار دارد؟ محوطه چغامیش باید موزه شود نه اینکه ساختمان موزه منطقهای بسازیم و در آنجا شیء نمایش دهیم.
مقدم تصریح کرد: ما یک سری شیء خاموش در ویترین میگذاریم تا فقط آدمها آنها را نگاه کنند در حالی که باید سایتهای تاریخی موزه شوند و در سایتها آثار را ببینیم تا قابل فهم باشد و همین مسئله باعث میشود که آثار حفظ شود و درک بهتری از آنها داشته باشیم.
موضوع تز پایان نامهها را موزهها پیشنهاد دهند
محمد منتظر ظهور نیز بر روی تعامل دانشگاهها و موزهها تاکید کرد و گفت که پتانسیل غنی در مقطع کارشناسی و دکترا وجود دارد اما الان میبینیم ۵۰ درصد از رسالههایی که در دانشگاهها نوشته میشود بلااستفاده است. سالیانه پایان نامههای زیادی نوشته میشود اگر موزهها اطلاعاتشان را در اختیار محققان جوان قرار دهند در این صورت نیروها هدر نمیرود. اما اکنون ناخودآگاه دانشجو سراغ پژوهش هنری میرود چون به اطلاعات دسترسی ندارند ما تازه وقتی عکس برخی از اشیا را در کاتالوگها میبینیم؛ میفهمیم چنین آثاری هم در موزههایمان وجود دارد!
وی پیشنهاد کرد: موضوعاتی که میتواند در قالب تز مطرح شود باید از موزهها به دانشگاهها اعلام شود تا پایان نامههای بهتری نوشته شود. در موزهها بخش تجربه گرایی نداریم به خصوص برای قشر دانش آموز که باید جمعیت هدف موزهها باشد. اگر چه برخی از افراد هستند که به میراث فرهنگی نگاه عتیقه ای دارند و نمیتوان دیدگاه آنها را تغییر داد ولی نسل جوان و نوجوان را میتوان پرورش داد تا نگاهشان به میراث فرهنگی تغییر کند این کار با تجربه گرایی امکان دارد. اگر چه بزرگترین ظرفیت کشورمان میراث فرهنگی است ولی هنوز یک شبکه تلویزیونی در صدا و سیما ندارد.
با بولدوزر به جان تپهها میافتند و کسی صدایش بلند نمیشود
قدیر افروند هم از باستان شناسانی که در ری کار کرده است، گفت: موزه بدون باستان شناسی یعنی هیچ! شاهدیم مدیرانی به موزهها می آیند که هیچ نسبتی با باستان شناسی و موزه ندارند. در حالی که میتوان از باستان شناسان برای مدیریت موزههای باستان شناسی استفاده کرد. متأسفانه دیگر در وزارت میراث فرهنگی پست مدیریتی برای باستان شناسان نداریم.
وی با اعلام وضعیت بحرانی برای میراث شهر ری، ادامه داد: مگر شهر ری مادر تمدن نبود چرا حالا مرکز سیاسیون و افغانها شده است؟ چرا با بولدوزر به جان تپههای باستانی میافتند ولی کسی صدایش در نمیآید. چرا نباید یک موزه داشته باشد.
وی افزود: ما درباره موزه قانون نداریم هر شهری باید دو تا نهاد موزه و کتابخانه داشته باشد اما چقدر این قانون اجرایی میشود؟ مراقبت از فرهنگ کار کجاست؟ افتخار باستان شناسان این است که تک تک وزرا از باستان شناسان این حوزه را یاد گرفتهاند. باید وزارت میراث فرهنگی نقش خود را در قانون نهادینه کند وگرنه کشور از دست رفته است اگر الان حرف از چپ و راست میزنیم به این دلیل است که پیشینه خودمان را نمیشناسیم.
افروند گفت: چرا همه اشیا در موزهها شیک است؟ ما از سایتها اشیای شیک میآوریم و نگاه به موزه را شهری میکنیم. قبلاً سازمان حفاظت و باستان شناسی داشتیم اما الان باستان شناسی کجاست؟ الان سازمان، مهندسی شده است در حالی که باستان شناسی مهندسی نیست. باید باستان شناسان پیوست هر موزهای باشند.
سجاد علی بیگی هم بیان کرد: هر شیء که در موزه به نمایش در میآید میخواهد ارزشهایش به مخاطب منتقل شود ولی آیا موزهها این دید را دارند؟
محمد اسماعیل اسماعیلی جلودار نیز گفت: بحث دیجیتالی کردن موزهها همیشه مطرح شده ولی اجرایی نمیشود. ما در موزه ملی فقط یک صفحه لمسی داریم. در حالی که در کشورهای دیگر برای شما تصویرسازی میکنند که آن شیء موزهای کجا بوده و چه کارکردی داشته است.
وی با اشاره به شناسنامه دار شدن اشیای موزهای گفت: بالاخره متولی سایت موزه چه کسی است؟ هنوز این سوال بی پاسخ است. مدیر پایگاه باید برای گرفتن اعتبار نزد چه کسی برود. اگر نمیتوانیم سازمان باستان شناسی درست کنیم حداقل یک دفتر برای آن مشخص کنیم. یکی از اشتباهات این است که قوانین به صورت خصوصی در یک دستگاه تصویب میشود و در ملاعام قرار نمیگیرد تا عیب آنها گرفته شود.
آیا باید همه موزه داران باستان شناس باشند
مهرداد ملک زاده باستان شناس پیشکسوت گفت: آیا باید رئیس همه موزهها باستان شناس باشد؟ من با این موضوع مطرح شده مخالف هستم. موزه داری یک دانش هست در سطح دکتری هم تدریس میشود. ما به مدیرهای فرهنگی درجه یک نیاز داریم. باستان شناس کاوش میکند اما هنگام ویترین زدن باید کار موزه دار وارد عمل شود نه باستان شناس.
وی افزود: مالکیت معنوی برای همه جهانیان است اشیای ما برای همه بشر است میتوانیم احصا کنیم که کدام یک از آنها به جهان ایرانی بر میگردد.
وی این بحث را هم مطرح کرد که چرا گروه پژوهشی اشیا و اموال فعال نیست. ما به کار فراجناحی نیاز داریم.
چایچی هم از باستان شناسان پیشکسوت در این نشست گفت: اگر قرار است اسم شیء در ویترینهای موزههای خارجی اصلاح شود و ما بدانیم که آن اثر در گذشتهها متعلق به ایران فرهنگی بوده؛ باید وزارت خارجه پای کار بیاید. قبلاً هم که هیأتهای خارجی تقاضای عملیات باستان شناسی داشتند به سفارتخانهها مراجعه میکردند.