خبرگزاری مهر_ گروه استانها_ محدثه جوان دلویی؛ حواسمان نبود، پی کار و دوندگیهای آخر تابستان بودیم که خبر آوردند پارسای سربازمان به خیل شهدا پیوست. مدام به دنبال خبرهای جدیدی از این خادم امنیت بودم که ناگهان یادم آمد خبر از جلال اسدی خادم زائران اربعین هم بگیرم. یادداشت گذاشته بودم که اولین کار روز شنبه پیگیری وضعیت جلال اسدی باشم.
هفته قبل گفته بودند که همسرش در بیمارستان شهید مطهری تهران در کنارش هست و روند درمانش در حال انجام است.
ساعت ۲۳ جمعه شب فقط یک پیام کوتاه درجا میخوکبم کرد. جلال اسدی ناجی زائران اربعین آسمانی شد.
چقدر شهادت برازندهاش بود و آن هم در روز امامت امام زمان (عج) عیدی شهادت نصیبش شد. او شهید خدمت است و بس کسی که در این زمانه مردانگی کند و از نفسش برای زائران حسین (ع) گذشت فقط رزق شهادت لیاقتش هست و بس.
حالا خراسان شمالی عطر شهادت به خودش گرفته است. قراراست پیکر پارسا و جلال را به شهرهایمان بیاورند و عجیب است که آسمان شهریورماه به تب و تاب افتاده و یکصدا می بارد.
جلال که بود و چه کرد؟
شرایط فراهم نشد تا با همسر جلال اسدی صحبت کنیم و شنیدیم همچنان در تهران برای انتقال پیکر همسرش به زادگاهش هست.
اما مادرش باصلابت و محکم است، انگار نه انگار که جوانی را از دست داده است، صدایش نمی لرزد و قاطعانه میگوید: جلال پردل و جرأت بود. هرجایی که میدید آتش سوزی شده منتظر نیروهای امدادی نمیماند و خودش به دل آتش میزد. یک هفته قبل رفتنش متوجه آتش سوزی خانهای میشود سریع بسمت خانه میدود و مادری را به همراه کودکانش نجات میدهد که آنها را برای درمان به مشهد منتقل میکنند.
مادر جلال یاد اتفاق سه سال قبل در محله میافتد و اضافه میکند: یک واحد آپارتمان در یک ساختمان سه طبقه دچار آتش سوزی میشود که جلال همان دقایق اول از سر کوچه عبور میکند که متوجه آتش سوزی میشود و سریع خودش را به محل آتش سوزی میرساند و به افراد گرفتار در خانه کمک میکند.
یک لحظه قرار نداشت
جلال کارمند واحد دانشجویی فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی و البته خادم و آشپز هئیت هم بود. چند سالی است که به مدد پیاده روی عظیم اربعین خادمان و جوانانی از کشورمان برای خدمت رسانی به زائران اباعبدالله الحسین علیه السلام از روزهای ابتدایی ماه صفر راهی مشایه میشوند.
قرار میشود موکب آرمان حسین دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی راهی کربلا شود. جلال به عنوان آشپز موکب بار سفر به کربلا میبندد.
همکارانش میگویند وقتی رسیدیم کربلا و وسایل و بارها را تحویل گرفتیم جلال یکسره مشغول بود و در آشپزخانه کار میکرد وقتهای خالیاش مشغول نظافت و جارو کشیدن موکب و پتو شستن و کارهای دیگر بود.
حادثه ۲۰ مرداد
روز شنبه ۲۰ مرداد ماه هتل مجاور موکب آرمان حسین (ع) دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی در شهر کربلا دچار آتش سوزی میشود. شرایط بحرانی و در خطر بودن جان زائران، خادم موکب دانشگاه را بر آن داشت تا برای نجات زائران اباعبدالله (ع) فداکارانه دل به آتش بزند.
جلال اسدی، کارمند معاونت فرهنگی و دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی استان و خادم هیئات مذهبی و موکب اربعین، به همراه ۴ فرد عراقی با رفتن به طبقه هفتم هتل تمام زائرین را نجات داده ولی خود گرفتار آتش میشود و دچار ۵۲ درصد سوختگی میشود.
طبق تصمیمات اتخاذشده جلال روز دوشنبه ۲۲ مردادماه به ایران و برای مداوا به بیمارستان تخصصی سوختگی و سوانح شهید مطهری تهران منتقل شد.
شرح ماجرا
شرح ماجرا را از زبان همکار و دوست جلال بخوانید.
احسان جعفری از همکاران جلال اسدی میگوید: همراه با جلال از موکب به بیرون آمدیم و در همان لحظه دود سیاهی را بر فراز هتل مشاهده کردیم.
بلافاصله به سمت هتل دویدیم. طبقه اول. طبقه دوم. طبقه سوم. در تک تک اتاقها را زدیم و زائرینی را که عمدتاً در اتاقها در حال استراحت بودند را از خواب بیدار کردیم و هشدار دادیم. به طبقه چهارم که رسیدیم دود بسیار غلیظی کل طبقه را گرفته بود. من گفتم جلال دیگه نمیشه رفت بیا برگردیم. تا به خودم آمدم جلال به دل آتش زد. رفت. چند نفری را کول کرد و از اتاقهای دود گرفته نجات داد و به طبقات پایین آورد. مردانه تا طبقه آخر رفت. به طبقه انتهایی که رسید آتش ناجوانمردانه اوج گرفت و به واسطه ریزش مواد مذاب حاصل از سوختن سقف کاذب و… دیگر راه بسته شد.
او ادامه میدهد: من که حالا پایین هتل بودم. دیدم فردی که صورتش را دوده گرفته بود و سیاه شده بود و اصلاً فکرش را هم نمیکردم جلال بود خود را از پنجره بیرون کشید و بر روی کمپرسور اسپیلت نصب شده بر روی دیوار انداخت. با زحمت فراوان خود را به یک طبقه پایینتر رساند. آن لحظه نیروهای آتشنشانی عراقی خود را رسانده بودند و جلال را به پایین منتقل کردند.
وی اضافه میکند: به دلیل دود گرفتگی چهره جلال را نشناختیم. جلال را که از جلوی ما به سمت آمبولانس میبردند دستی تکان داد. ابتدا فکر کردیم که عراقی است و در حال تشکر از ما. یک آن به خودم آمدم و گفتم نکند این جلال باشد؟ به سمت آمبولانس حرکت کردم و دیدم بله. جلال است. ماشین گرفتیم و پشت سر آمبولانس رفتیم. وارد بیمارستان امام حسین کربلا که شدیم فوراً خودمان را به جلال که بیتابی میکرد رساندیم. هیچ دردی نداشت و فقط احساس غربت میکرد.
جعفری ادامه میدهد: با هزار زور و تلاش کادر بیمارستان را توجیه کردیم که اجازه بدهید جلال را ببینیم تا خیالش راحت شود. بعد از اینکه جلال ما را دید کمی آرامتر شد. سراغ گوشی موبایلش را گرفت. میخواست تصویر دخترش نیوشا را ببیند. گوشی را از سطل زباله جلوی در داخل بیمارستان پیدا کردیم. بلافاصله با دیدن عکس دخترش اشکی از گوشه چشمانش سرازیر شد.
من با ارباب معامله کردم
وی به انتقال جلال به ایران اشاره و تصریح میکند: بعد از تلاش اولیه با هماهنگی ستاد جلال را با آمبولانس به سمت مرز بردیم. در طول مسیر مدام میگفت من با خود ارباب معامله کردم.
وی میگوید: پس از چند ساعت به مرز رسیدیم و بلافاصله به سمت بیمارستان ایلام حرکت کردیم. بانداژ جلال را تعویض کردند. قرار بود هلیکوپتر جلال را به تهران منتقل کند. متأسفانه نقص فنی جدی برای هواپیما پیش آمد. با هماهنگی و تأیید پزشک جلال را با آمبولانس به سمت تهران آوردیم. هماهنگیها جهت بستری شدن جلال در بیمارستان شهید مطهری انجام شده بود. جلال بستری شد. برای رفاه حالش خانواده جلال هم به تهران آمدند. رفته رفته حال جلال رو به بهبود بود. تا اینکه آن شب تلخ از راه رسید و...
جلال در شب نهم ربیع الاول پاسخ معاملهاش را با اربابش حسین (ع) بعد از ۳۲ روز بستری در بخش آی سی یو بیمارستان شهید مطهری تهران میگیرد.
کار بزرگ جلال
معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی هم به شرح ماجرا میپردازد و میگوید: جلال اسدی کار بزرگی کرد. روز بیستم مدادماه ساعت حدود ۳ بعدازظهر هتل مجاور موکب آرمان حسین دانشگاه که زائران خراسان شمالی در آن جت مستقر بودند دچار آتش سوزی میشود که جلال به همراه چند نفر عراقی وارد هتل میشود و زائرانی که در اتاقهای طبقات پایین هتل درحال استراحت بودند را بیدار میکنند و ۱۵۰ نفر را به بیرون هتل هدایت میکند و نجات میدهد اما وقتی به طبقات بالاتر میرود خودش دچار آتش سوزی میشود.
سید احیا سیدی اظهار میکند: طبق هماهنگیهای انجام شده به تهران منتقل میشود و بدلیل سوختگی شدید و گسترش عفونت و البته با توجه به روند بهبودی اش جمعه شب به لقاءالله میپیوندد.
تشییع باشکوه
وی درباره انتقال پیکر جلال عنوان میکند: امیدواریم با هماهنگیهای انجام شده با بیمارستان شهید مطهری تهران و خانواده جلال اسدی تا عصر یکشنبه پیکر جلال به بجنورد منتقل و روز دوشنبه مراسم تشییع باشکوهی خواهیم داشت.
جلال اسدی الگویی ماندگار
رئیس دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی در پی اقدام همکار معاونت فرهنگی دانشجویی که جانش را فدای ۱۵۰ زائر کرد، پیامی منتشر کرد
در متن این پیام آمده است فداکاری همکار عزیزمان مرحوم جلال اسدی که در جریان آتشسوزی هتلی در کربلا، آگاهانه جان خویش را فدای ۱۵۰ زائر اربعین نمود مایه افتخار و مباهات است و فقدان آن مرحوم موجب تأثر همگان گردید.
این همکار عزیز با این از خود گذشتگی، جلوهای والا از روحیه فداکاری، عشق و علاقه خادمان امام حسین (ع) در این مرزوبوم به همنوع خویش را به نمایش گذاشت و نشان داد که شور و شعور در یاران کربلایی امام حسین (ع) جاریست و در مسیر خدمت به مردم از بذل جان نیز دریغ نمیکنند.دانشگاه علوم پزشکی خراسان شمالی به وجود چنین همکاران فداکار و ایثارگری که نام و یادشان جاودان و نقش الگوییشان ماندگارخواهد بود به خود میبالد.
عاشقانه خدمت کرد
هم چنین در متن پیام حجت الاسلام رضا نوری نماینده ولی فقیه در خراسان شمالی و امام جمعه بجنورد در پی درگذشت خادم الحسین جلال اسدی آمده است؛ آن مرحوم از جمله خادمانی بود که در شهر مقدس کربلا به زائران اربعینی حضرت اباعبدالله الحسین (ع) عاشقانه خدمت میکرد و بعد از مشاهده آتش سوزی در هتل مجاور، بر اساس احساس تکلیف شرعی و انسانی تعدادی از گرفتاران در آتش را نجات داده و خود نیز در این حادثه دچار سوختگی شدید شد و پس از تحمل درد ناشی از این اتفاق آسمانی گردید و به لقاءالله پیوست.
الگوی انسانیت
نماینده مردم شش شهرستان استان خراسان شمالی در مجلس شورای اسلامی هم در پیامی عنوان کرد؛ درگذشت خادم فداکار حضرت اباعبدالله الحسین (ع) جناب آقای جلال اسدی که جان خود را در راه نجات زائران و خدمت به مردم ایثار کرد، موجب تألم و تأثر عمیق اینجانب گردید. آن مرحوم با از خودگذشتی و فداکاری، در حادثه آتشسوزی در کربلا جان تعدادی از گرفتاران را نجات داد و با این عمل شجاعانه، الگوی انسانیت و ایثار را به نمایش گذاشت.
این فاجعه دلخراش، فقدان یک خدمتگزار واقعی و دلسوز را به همراه داشت.
آسمان شهرمان بارانی است چرا که یک مرد بزرگ مرد ناشناخته را از دست داده است. جلال خوب معامله کرد طرف حسابش معامله گر خوبی بود.