خبرگزاری مهر، گروه استانها_حبیب میرزایی: اشغال شهر همدان در جنگ جهانی دوم توسط دول متفقین بخصوص آمریکا و انگلیس دارای ابعاد و زوایای نهان و آشکار فراوان است. ظلم و تعدی اشغالگران به مردم مظلوم همدان و ایران قطعاً باید در بین جوانان و نوجوانان بازخوانی شود و تجاوزگری دولتهایی که امروز نام زیبای حقوق بشر را پوشش اقدامات خود کردهاند آشکار شود.
در میزگردی با حضور دو مورخ و پژوهشگر تاریخ معاصر به بررسی ابعاد اشغال همدان در جنگ جهانی دوم و نقش شبکه نفوذ در این اشغال پرداختیم.
دکتر ابوالفتح مؤمن در نشست تحلیلی ابعاد اشغال همدان در جنگ جهانی دوم توسط متفقین و نقش عناصر داخلی که در کافه مهر همدان برگزار شد، با بیان اینکه جنگ جهانی دوم مثل جنگ جهانی اول بحث توسعه ارزی، اقتصادی و توسعه طلبی مطرح بود، اظهار کرد: با توجه فضایی که در کشورهای اروپایی وجود داشت، آنها به دنبال مواد خام و بازار مصرف تولیدات خود بودند.
وی افزود: نهایتاً دهم شهریور ماه سال ۱۳۱۸ جنگ جهانی دوم شروع شد که به دنبال آن ۱۳ شهریور ۱۳۱۸ دولت اعلام اعلام بی طرفی کرد.
این پژوهشگر و نویسنده تاریخ در ادامه تصریح کرد: همچنان که در جنگ جهانی اول هم ایران اعلام بی طرفی کرده بود بار دیگر تصمیم برآن شد که اعلام بیطرفی با توجه به موقعیت ایران بهتر است اما با وجود نیروهای خارجی و سایر قضایا باعث شد تا جنگ جهانی دوم شکل بگیرد.
وی افزود: یکی از کشورهایی که باید اشغال میشد ایران بود. هیتلر با آنکه قراردادهایی با شوروی داشت اما نهایتاً به آنها پشت پا زد و به خود شوری نیز حمله کرد.
متفقین و کشورهای اروپایی از پیشروی آلمان وحشت داشتند
مؤمن در ادامه عنوان کرد: با نزدیک شدن آلمان به قفقاز و چاههای نفت آن کشور و خاورمیانه که خیلی اهمیت داشت، کشورهایی اروپایی و متفقین از این موضوع وحشت کردند، از طرفی آن زمان کودتای رشید گیلانی را در عراق به نفع آلمان کار میکرد و متفقین از این موضوع وحشت داشتند، از طرف دیگر اگر به شوروی کمک رسانی نمیشد؛ قطعاً شوری هم نمیتوانست با آلمان همآوردی کند.
وی با اشاره به اینکه با توجه به این موارد تصمیم برآن شد تا آلمان را در خارج از مرزهای خودشان و در هر جایی که ممکن بود، متوقف کرده و شوروی را نجات دهند تا قفقاز و منابع نفتی آن نیز به دست آلمانها نیفتند، گفت: به همین دلیل هم تصمیم گرفتند و بعداً ایران را که بعداً به عنوان پل پیروزی لقب گرفت، مسیری شود که بتواند به شوری کمک کند.
این پژوهشگر و نویسنده تاریخ اظهار کرد: یکی از مسیرها راه آهن سراسری ما بود که از جنوب تا شمال کشیده شده است و سریعترین مسیری بود که به راحتی میتوانست این تدارکات را تأمین کند و هیچ هزینهای نداشت.
انگلیسیها نیروهای آلمانی مستقر در ایران را ستون پنجم میدانستند
وی گفت: از سوی دیگر بهانهای لازم برای اشغال ایران وجود داشت چرا که به گفته خود انگلیسیها که نیروهای کارشناسی و فنی آلمانی که در ایران کار میکردند ستون پنجم بودند.
مؤمن افزود: از نظر آنها این اشتباه بود که رضا شاه جذب آلمان شده چرا که رضا شاه گرایش آلمانی نداشت و آن گرایش برگرفته از تجربیات تاریخی خودش و جامعه ایران بود. به دلیل اینکه جامعه ایران با سابقه تاریخی و در واقع اجحافاتی که از شوروی و انگلیس داشت، فراموش نکرده بود که چه بلاهایی سر این کشور آورده بودند به همین علت بدش نمیآمد که این کشورها به جان هم بیفتند.
از زمان ناصرالدین شاه توجه به آلمان وجود داشت
این پژوهشگر و نویسنده تاریخ بیان کرد: از زمان ناصرالدین شاه، نیروی سومی در روابط خارجی ما وجود داشت که نگاهی به آلمان داشت تا بتواند بین این دو قدرت مانعی ایجاد کند تا ایران بتواند تنفسی داشته باشد و خودی نشان دهد یا حداقل مجبور نشود به اینها امتیاز بدهد.
انگیزه اقتصادی و نظامی دلیل تمایل تجارت و همکاری با آلمان بود
وی با بیان اینکه به این دلیل، برای آنها بهانه وجود داشت که چرا کارشناسان آلمانی که در ایران بودند؟، یادآور شد: آلمان شریک تجاری خوبی برای ما بود چون ماده خالص پشم و محصولات کشاورزی را از ما پایاپای میخرید و در عوض صنایع مادر که دست دوم کشور آنها محسوب میشد را به راحتی در اختیار ما قرار میداد و این موضوع برای ما انگیزه اقتصادی ایجاد کرده بود البته انگیزه نظامی نیز برای این تمایل به همکاری وجود داشت.
مؤمن افزود: نباید فراموش کرد که وقتی رضا شاه ایلات و عشایر را سرکوب کرد، هواپیماهای آلمانی نقش و مشارکت داشتند و به رضا خان کمک کردند که این موضوع انگیزه دیگری بود تا آلمانها به ایران نزدیک شوند.
این پژوهشگر و نویسنده تاریخ خاطرنشان کرد: این زمانی بود که ایران هم به مواد خام، کارشناسان فنی که آلمانیها میفرستادند و کمکهای آلمانیها نیاز داشت که این موارد نقش قابل توجهی در این خصوص داشت.
انگلیس در نفوذ آلمان در ایران نقش داشت
وی در پایان با اشاره به اینکه در عین حال نباید فراموش کرد وقتی آلمانیها به ایران نفوذ کردند با چراغ سبز انگلیسیها بود و میخواستند نشان بدهند که رضا شاه دست نشانده انگلیسیها نیست، اظهار کرد: آلمان نیروی مستقل معرفی میشد اما پشت سرش خودشان بود، اما وقتی جنگ شد، وضع تجارت ما بیشتر به نفع آلمانیها و به ضرر انگلیسها بود.
جنگ جهانی دوم ادامه جنگ جهانی اول بود
در ادامه مجید فروتن با اشاره به اینکه وجود آلمانیها یک بهانه بود، گفت: ایران در جنگ جهانی دوم به اشغال درآمد و از نظر شرایط سیاسی، جغرافیایی و امکاناتی که در ایران وجود داشت قطعاً در یک زمانی به تصرف متفقین در میآمد.
این محقق و نویسنده تاریخ معاصر افزود: جنگ جهانی دوم ادامه جنگ جهانی اول بود که فضا و شمایل شرایطی بر کشورها و بحث ناسیونالیسم شکل گرفت و این فضا را ایجاد کرد که بخواهند در فضا و شرایطی اشغال شود که یکباره از هم پاشیده شود البته اگر هیتلری هم نمیآمد و هر کس دیگری بود آن فضا برای جنگ جهانی دوم مهیا نشده بود.
فروتن بیان کرد: با توجه به شرایطی که پیش آمد ایران هم اشغال شد و اما اینکه بگوییم رضا شاه خودش به آلمانیها تمایل داشت، چنین چیزی نبوده؛ شاید خلق و خوی نظامی داشت و یا اینکه میخواست از تکنولوژی آنها استفاده کند.
فعالان اقتصادی و تحصیل کردهها به دنبال این بودند تا از زیر یوغ روس و انگلیس نجات پیدا کنیم
وی عنوان کرد: او ساختار نظامی آلمانی را میپسندید و دلش میخواست مثل آنها باشد و فضایی ایجاد شده بود که مردم نیز به آلمان گرایش داشته باشند. حوزه اقتصاد ما و تحصیل کردههای ما دنبال این بودند تا از زیر یوغ روس و انگلیس نجات پیدا کنیم.
این محقق و نویسنده تاریخ معاصر با بیان اینکه طبق آمار ۴۰۰ نفر آلمانی در ایران حضور داشتند تصریح کرد: اما منابع روس و انگلیس و.. چند برابر را اعلام کرده که همه افراد متخصص و مهندس بودند و ما کمتر شاهد افراد سیاسی بودیم.
مهندسی آلمانیها در شهر همدان نیز وجود داشت
فروتن با اشاره به اینکه همین میدان امام (ره) ما ساختاری از مهندسی آلمانی هاست، گفت: اگر نگاهی به نیروگاه برق همدان داشته باشیم مهندسی آلمانیها را شاهد بودیم. البته عرصهای که انگلیس و روس داشتند، آلمانیها کمتر در اختیار داشتند. خواهی نخواهی ایران باید فتح میشد چرا که شرایط اقتصادی، جغرافیایی و سیاسی آن خاص بود.
ایران توان مقابله نداشت و به همین دلیل با بیانیهای اعلام بیطرفی کرد
وی با بیان اینکه امکان مقاومت ما با آن شرایط وجود نداشت، اظهار کرد: ایران با آن شرایط نمیتوانست مقابله کند و به همین دلیل با بیانیهای اعلام بیطرفی کرد، البته ایران در جنگ جهانی دوم را زودتر از جنگ جهانی اول اعلام بی طرفی میکند.
این محقق و نویسنده تاریخ معاصر با اشاره به اینکه طبق سنوات و شواهدی که وجود دارد ایران توان مقابله را نداشته و امکانات و شرایط برای ما فراهم نبوده افزود: فردی با نام سرلشگر احمدی که همدانی بوده، به رضا شاه میگوید اجازه بدهید ما مقابله کنیم اما رضا شاه اعلام میکند؛ ما توان مقابله نداریم، البته شرایط نیز وجود نداشته و ایران خیلی راحت فتح شد و ما تسلیم شدیم و آن مقاومتی که میباید شکل میگرفت، اتفاق نیافتاد.
بحث حضور نیروهای آلمانی یک بهانهای بیش نبود
فروتن با اشاره به اینکه بحث حضور نیروهای آلمانی یک بهانهای بیش نبود و قطعاً چه ایران قبول میکرد و چه قبول نمیکرد ایران باید اشغال میشد، اظهار کرد: حتی در اسناد تاریخی هم موجود است که یکی از افسران آلمانی تقاضا میکند که به ایران بیاید و در شبکه آبیاری ایران مطالعه کند و رضا شاه آن را پاراف میکند و در پاسخ مینویسد از کی تا حالا یک افسر اطلاعاتی کارشناس حوزه آبیاری ایران شده است.
وی افزود: حتی آن تعداد کم آلمانی که در ایران بودند را تحت کنترل داشتند و از طرفی هم خود رضا شاه در کشتی انگلیسها بود و باقدرت و توانایی آنها آشنا بود و بدش نمیآمد از این توان برای پیشرفت ایران استفاده کند.
این محقق و نویسنده تاریخ معاصر اضافه کرد: شرایط فرق کرده بود و رضا خان تلاش میکرد، یک ارتش مدرن داشته باشد؛ اما خیلی از پایگاههای اجتماعی نابود شده بود.
وی در ادامه اظهار کرد: در جنگ جهانی اول ما ایلات و عشایر رئیسعلی دلواوری و.. را داریم که حداقل مقاومت کردند و در جاهایی خودی نشان دادند. نکته دیگر اینکه آن هویت که رضا خان ادعای مذهبی بودن در اول قبل از حکومت را داشت رنگ باخته بوده بود و دیگر مردم روش وی را میدانستند و میشناختند.
برخی افسران در آن دوران افسران دوجانبه بودند
فروتن ادامه داد: وقتی میگویند به ایران حمله شده و درجه افسران و سرلشگران خود را میکند، چرا که متوجه میشود که خیلی از این افسران جاسوس دوجانبه هستند و برای انگلیسها کار میکنند و قطعاً نمیتوانند از این مملکت دفاع کنند.
وی با بیان اینکه این یک واقعیت تاریخی است که درجه افسران و سرلشکرانش را میکند افزود: او فکرش را نمیکرد که این قدر افسران وی وابسته باشند و از طرفی دیگر وی به قدرت غربیان واقف بود.
این محقق و نویسنده تاریخ معاصر ادامه داد: در خاطرات اشرف نوشته شده، وصیتی که رضا خان به محمدرضا میدهد که در آن نوشته شده طوفانی شروع شده که شما سرت را خم کنی طوفان رد میشود. یعنی خودش به توان غرب واقف است و نمیتواند کاری کند. استعفای او هم نشان میدهد که خاندان پهلوی میدانست که شرایط به نفعش نیست.
در جنگ دوم پایگاههایی از انگلیسیها، شورویها و آمریکاییها در همدان حضور داشتند
فروتن با بیان اینکه در آن زمان وضعیت همدان را اگر بخواهیم بررسی کنیم میبینیم که پایگاههایی هم انگلیسیها، شورویها و آمریکاییها در همدان حضور داشتند، اظهار کرد: انگلیسیها کنسولسگری و بانک شاهی را در همدان داشتند، از طرفی اقلیتهای مذهبی و یهودی گرایش انگلیسی داشتند؛ چرا که هر وقت اتفاقی میافتد این سفارت خانه انگلیس بود که از ایران حمایت میکرد و این اروپاییها بودند که پشتیبانی میکردند.
مسئول شرکت فرش همدان، زمان جنگ جهانی دوم نظامی شد
وی گفت: نمونه آن مسئول شرکت فرش همدان «رابرت سیم سیون» است که همهکاره همدان در جنگ جهانی دوم بود و این موضوع در زمان اشغال نیز ادامه مییابد. او که تاجر فرش بود، بعداً نظامی میشود و سپس مسئول شرکت فرش همدان و در زمان نهضت ملی نیز از ایران اخراج میشود.
این محقق و نویسنده تاریخ معاصر تاکید کرد: انگلیس یک پایگاه در همدان داشته و از همه امور مطلع بوده است.
فردی از کنسولگری شوروی یک روز در هفته را در همدان حضور داشت
وی افزود: شوروی نیز درست است که در همدان کنسولگری نداشته اما در کرمانشاه صاحب کنسولگری بوده و نیروی آن هفتهای یک روز به همدان میآمده و به امور همدان رسیدگی داشته است. در واقع هر کدام یک سری پایگاههایی در کشور و همدان ما داشتند.
آمریکاییها در پوشش انگلیسیها به همدان میآمدند
این محقق و نویسنده تاریخ معاصر با بیان اینکه امریکاییها آن موقع در پوشش انگلیسیها به همدان آمدند، گفت: ولی به قدرت انگلیسیها و شورویها نمیرسیدند، البته مردم همدان تجربه تاریخی از آلمانیها نداشتند اما از شورویها و انگلیسها داشتند. این قضایا باعث شد که خود آنها به راحتی بیایند و همدان را بگیرند.
وی افزود: وقتی سوم شهریور ماه ایران اشغال شد، یکی از مسائل این بود که اغلب شهرهای اشغال شده موقعیتی همچون همدان داشتند.
همدان با توجه به موقعیتش چهارراه حساب میشد
فروتن اضافه کرد: چون همدان چهار راه بود و موقعیت جغرافیایی آن باعث شده بود به همه قسمتهای شمال، جنوب، مرکز، بین النحرین و عراق دسترسی و راه ارتباطی داشته باشند.
این محقق و نویسنده تاریخ معاصر عنوان کرد: این مهم باعث میشد به همه قضایا دسترسی داشته باشند و کلید ورود همه مسیرها محسوب میشد و به همین دلیل میبینیم که در صبح شش شهریور هواپیماهای شوروی همدان را بمباران کردند. قبلاً آنها میآمدند و اعلامیههایی به زبانهای مختلف پخش میکردند. این اعلامیهها را بچههای همدان جمع میکردند و میفروختند.