تبریز-در روز پاییزی و دلنشین، موزه قاجار تبریز به نقطه تلاقی شعر و موسیقی تبدیل شد؛ نغمه‌های سه‌تار در هم‌آمیزی با اشعار شهریار، فضایی سرشار از احساس و خیال آفرید.

خبرگزاری مهر - گروه استان‌ها؛ روز سه‌شنبه، در میانه‌ی روزهای پایانی تابستان و هوای پاییزی تبریز، موزه قاجار شاهد رویدادی متفاوت و به یادماندنی بود؛ روز شعر شهریار شاعر مردم ایران به مناسبت بزرگداشت استاد محمدحسین شهریار و روز شعر و ادب فارسی. این جلسه، با هوایی خنک و پاییزی، در حالی برگزار شد که صدای آرامش‌بخش آب حوض‌های موزه و نسیمی ملایم، همه را به آرامشی دلپذیر فرو می‌برد.

صدای تاریخ از دل موزه قاجار

موزه قاجار، با معماری تاریخی و اصیل خود، همچون دروازه‌ای به گذشته‌های دور، فضایی را خلق کرده بود که هر قدمی که در آن برداشته می‌شد، گویی باری از تاریخ و فرهنگ را به همراه داشت. در دل این موزه، شعر و ادب جانی تازه گرفت. حوض‌های زیبای مرکز حیاط و گل‌های خوشبویی که بویشان در هوا پخش بود، حال و هوای خاصی به جلسه بخشیده بود.

وقتی که قدم به داخل موزه گذاشته می‌شد، بوی خاک و گل‌ها، صدای جریان آرام آب و نورهای ملایم به چشم می‌آمدند؛ اینجا، تاریخ و شعر در هم تنیده بودند تا جلسه‌ای فراموش‌نشدنی برای علاقه‌مندان به ادبیات رقم بخورد.

آغاز برنامه با شعری از شهریار

برنامه با پخش کلیپی از شعر معروف "خان ننه" استاد شهریار آغاز شد. شعری که به عنوان یکی از پر احساس‌ترین و تاثیرگذارترین اشعار این شاعر بزرگ شناخته می‌شود، دل‌های بسیاری از حضار را به لرزه درآورد. صدای شهریار، با آن لطافت و عمق، چنان در فضا طنین انداخت که گویی هر واژه، نسیمی بود که به دل‌های حاضران می‌وزید. این لحظه نه تنها یادآور تاریخ و شعر بود، بلکه حس نوستالژیکی از خاطرات دور را زنده کرد؛ خاطراتی که بسیاری از حاضران با خود به همراه داشتند.

در این لحظه، سکوت حیاط موزه قاجار را تنها صدای آرام آب حوض و بوی خوش گل‌ها می‌شکست. حاضران در فضایی آکنده از حس و خیال غرق بودند و از هر ثانیه این جلسه زیبا لذت می‌بردند. گویی اشعار شهریار به تنهایی کافی بود تا همه‌ی خستگی‌های روزمره از ذهن‌هایشان دور شود.

نوای سه‌تار؛ پیوندی میان کلمه و موسیقی

اما آنچه این جلسهٔ را به اوجی دست‌نیافتنی رساند، نوای دلنشین سه‌تار و اجرای موسیقی سنتی بود. گروه موسیقی سنتی که به مناسبت این شب گرد هم آمده بودند، با سازهای ایرانی همچون سه‌تار، کمانچه و دف، فضایی روح‌انگیز و عرفانی به جلسه بخشیدند. صدای ملایم سه‌تار با اشعار شهریار و دیگر شاعران، پیوندی ناگسستنی یافت؛ گویی هر نوای ساز، کلمه‌ای از شعر بود که با لطافت در دل روز جاری می‌شد.

این نوای موسیقی، با طبیعت پاییزی و زیبای تبریز هارمونی شگفت‌انگیزی را ایجاد کرده بود. نسیم سرد پاییز که گهگاه از لابه‌لای درختان حیاط موزه عبور می‌کرد، صدای سازها را همچون زمزمه‌ای شیرین به گوش حاضران می‌رساند. این هماهنگی میان کلمه و موسیقی، ذهن‌ها را به عوالم دیگری می‌برد؛ جایی که شعر و هنر در کنار هم به زیباترین شکل ممکن به تصویر کشیده شده بودند.

حضور شاعران برجسته از سراسر کشور

جلسه شعر شهریار شاعر مردم ایران، با حضور گروهی از شاعران و ادیبان برجسته از سراسر ایران، جانی تازه گرفت. شاعران نام‌آشنا و استادان ادبیات فارسی، هر کدام به ترتیب اشعار خود را خواندند. از شاعران جوان تا اساتید پیشکسوت، همه با شور و شوقی وصف‌ناپذیر به شعرخوانی پرداختند.

شاعرانی از تبریز، تهران، شیراز، اصفهان، قم و دیگر شهرهای ایران، با اشعار خود دل‌های حاضران را به سفرهای ادبی بردند. هر شعر که خوانده می‌شد، حضار در سکوتی عمیق فرو می‌رفتند؛ گویی زمان ایستاده بود و تنها صدای کلمات و نواهای موسیقی به گوش می‌رسید. این سکوت و تمرکز، نشان از احترام و ارزش بی‌پایان مردم تبریز به شعر و ادب بود.

در میان اشعار، لحظاتی بود که قلب‌ها به لرزه می‌افتاد و چشم‌ها به اشک می‌نشست؛ لحظاتی که شعر، همانند آینه‌ای از زندگی و احساسات درونی انسان‌ها عمل می‌کرد. هر کلمه، هر جمله، و هر نغمه، حاضران را به عمق افکار و احساسات شاعران می‌برد و آن‌ها را به یکدیگر پیوند می‌داد.

هوای پاییزی تبریز

هوای تبریز، با آن خنکای دل‌نشین پاییز، حال و هوایی خاص به جلسه شعر بخشیده بود. نسیم خنک که گه‌گاه در میان حاضران می‌وزید، شبی فراموش‌نشدنی را برای همه رقم زد. همه دعا می‌کردند که باران نبارد تا بتوانند لحظات شاعرانه این روز را تا آخرین دقیقه با تمام وجود احساس کنند. هوا، با بوی خاص پاییز و عطر خاک و گل‌ها، حسی از طراوت و تازگی به همه منتقل می‌کرد.

بارانی که انتظار می‌رفت هر لحظه ببارد، نبارید؛ اما این نسیم و هوای دلپذیر، همچون دعایی اجابت‌شده، حضار را در آرامش و سکوت فرو برد. طبیعت و ادبیات در این جلسه، پیوندی عمیق یافتند؛ گویی این لحظات به دست خود پاییز و شعر خلق شده بودند.

جلسه شعر شهریار شاعر مردم ایران، به همت حوزه هنری انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی و شهردار کلانشهر تبریز و با مشارکت شاعران و ادیبان از سراسر کشور، به لحظات اوج خود رسید. هر لحظه از این جلسه، گویی قطعه‌ای از یک پازل بود که در کنار هم، تصویری از زیبایی‌های شعر و ادب فارسی را به نمایش گذاشت. حاضران با قلب‌هایی پر از شوق و عشق به ادبیات، لحظات ناب این روز را در دل ثبت کردند.

این جلسه نشان داد که شعر و موسیقی، با همه‌ی سادگی‌شان، می‌توانند دل‌ها را به هم نزدیک‌تر کنند و لحظاتی مملو از احساس و آرامش را برای انسان‌ها رقم بزنند. شعرهای شهریار و دیگر شاعران، همچون پلی بود که ذهن‌ها را به سوی عوالمی پر از خیال و معنا می‌برد.

با پایان برنامه، حضار با لبخند و رضایتی عمیق، موزه قاجار را ترک کردند. آنچه از این روز به یادگار ماند، تنها کلمات نبود؛ بلکه احساسی بود که در عمق دل‌های حضار ریشه دوانده بود. جلسه شعر شهریار، در هوای پاییزی تبریز، به روزی فراموش‌نشدنی و شاعرانه تبدیل شد؛ جلسه‌ای که تا مدت‌ها در ذهن‌ها و قلب‌ها زنده خواهد ماند.

برچسب‌ها