خبرگزاری مهر، گروه بینالملل: یکی از پرتکرارترین گزارهها از ابتدای جنگ غزه، گمانهزنی درباره تشدید درگیری حزب الله و رژیم صهیونیستی و فراتر رفتن آن از نوار مرزی بوده، مسئلهای که در ساعات اخیر بیشتر به گوش رسیده است. گروهی از تحلیلگران معتقدند دیر یا زود رژیم صهیونیستی برای بازگرداندن موازنه به جنوب لبنان حمله خواهد کرد و بر اساس سیاست «چمن زنی» سعی میکند تا استعدادهای نظامی مقاومت در این منطقه را به شکل قابل توجهی کاهش دهد. گروه دوم اما با اشاره به توسعه توان رزمی و غنی بودن انبارهای موشکی- پهپادی حزب الله بر این اعتقادند که نتانیاهو قصد ندارد به صورت بیپروا مقاومت را مورد هدف قرار داده و وارد بازی پیچیده با سرانجامی نامعلوم شود. در این نگاه تلآویو لزوماً به دنبال جنگ نیست و با استفاده از ابزار ترور و حملات هدفمند قصد دارد تا فرماندهی حزب الله را مجبور به انتخاب گزینه «عقب نشینی» و کاهش تنش کند. فارغ از صحت هر یک از ادعای فوق به نظر میرسد عواملی دیگری مانند منافع سیاسی نتانیاهو و متحدان راستگرای یا عدم تمایل دولت بایدن به گسترش جنگ، به صورت مستقیم در گسترش یا عدم گسترش جنگ مؤثر خواهند بود.
نگاه اسرائیلی به گسترش جنگ
برخلاف میدان غزه که محل اختلاف فرماندهان ارتش و نتانیاهو در حوزههای مختلف است؛ در جبهه شمالی کمتر شکافی میان نیروهای نظامی- دولتی و حتی اپوزیسیون به چشم میخورد. طی ماههای اخیراً مکرراً چهرههای برجسته مخالف دولت همچون بنی گانتز و آویگدور لیبرمن خواستار توجه بیشتر کابینه امنیتی به جبهه شمال و فراهم کردن شرایط برای بازگشت بیش از ۸۰ هزار آواره به خانههایشان بودند. با تکمیل مأموریت رزمی ارتش رژیم در جنوب غزه، نتانیاهو هدف «فراهم کردن شرایط برای بازگشت آوارگان به خانههایشان در شمال فلسطین اشغالی» به تصویب اعضای کابینه امنیتی رسید و تبدیل به یکی از اهداف جنگ شد. به دنبال این تغییر راهبردی، لشگرها و تیپهای زرهی رژیم به تدریج از جبهه جنوبی، راهی مرز مشترک با لبنان شدند. مقامات اسرائیلی در ظاهر مدعی هستند که صرفاً به دنبال ارسال سیگنال هشدار به مقاومت هستند تا بدون جنگ از مرز عقب نشینی کنند، اما نوع حملات آنها و همچنین عدم قبول پیشنهادات آتشبس در غزه نشان دهنده میل نتانیاهو به تداوم بحران با هدف بقای سیاسی است.
بیانیه عربی ارتش اسرائیل خطاب به ساکنان روستاهای جنوب لبنان
انفجار پیجرها و سایر وسایل ارتباطی- الکترونیکی در کنار ترور شهید ابراهیم عقیل و حلقه فرماندهان یگان رضوان نشان دهنده خیز نتانیاهو برای گسترش جنگ در میدان لبنان است. به گزارش شبکه ۱۲ اسرائیل، نتانیاهو و اعضای کابینه تصمیم گرفتند تا به تدریج جنگ در جبهه شمالی را گسترش دهند، بیآنکه صحبت از حمله تمام عیار کنند. پیشبینی میشود ارتش رژیم پس از یک دوره بمباران مناطق نظامی- مسکونی در پایین دست رودخانه لیتانی، حملات هدفمندی را برای اشغال برخی نقاط و ایجاد منطقه حائل در مرز مشترک حزب الله و رژیم صهیونیستی دنبال کند. اسرائیل برای دستیابی به این هدف بیانیهای به زبان عربی منتشر کرده و از ساکنان روستاهای جنوب لبنان خواسته تا خود را از نیروها و تسلیحات حزب الله دور کنند تا از خطر در امان باشند! به نظر میرسد انتشار چنین بیانیهای با هدف توجیه بمباران مناطق مسکونی در لبنان باشد.
نگاه لبنانی به گسترش جنگ
با وجود اختلاف نظرهای سیاسی و دیدگاه متفاوت برخی جریانهای فعال در کشور لبنان اما نوعی وفاق ملی در خصوص مقابله تجاوزات رژیم صهیونیستی وجود دارد. از ابتدای جنگ طوفان الاقصی، حزب الله لبنان به عنوان مهمترین متحد جمهوری اسلامی ایران در منطقه شرق مدیترانه، با رعایت مصالح محلی تصمیم گرفت تا براساس راهبردی «وحدت میدانها» وارد نوعی درگیری هدفمند با ارتش رژیم شود. در این استراتژی هدف از تبادل آتش با دشمن اسرائیلی، مشغول کردن بخشی از قوای مسلح و آواره کردن صهیونیستها در جبهه شمالی بود تا از این طریق فشار بر کابینه نتانیاهو جهت پذیرش آتشبس در غزه افزایش پیدا کند. سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان از همان نخستین روزهای جنگ این پیام را برای دشمن اسرائیلی ارسال کرد که تنش در شمال تنها با پایان یافتن جنگ در نوار غزه متوقف خواهد شد. به عبارت دیگر تنها را بازگشت آوارگان صهیونیست به خانههایشان توقف نسل کشی غیرنظامیان در نوار غزه است.
حملات بیامان صهیونیستها به جنوب لبنان
گسترش دامنه حملات تروریستی ارتش رژیم علیه کادر ارشد و فرماندهان میدانی حزب الله را میتوان خیز نخست دشمن صهیونیست برای تغییر موازنه قوا در جبهه شمالی ارزیابی کرد. در پاسخ به این اقدامات «تاکتیکی»، حزب الله لبنان برای نخستین بار با ۱۴۰ موشک مانند موشکهای برد بلند «فادی -۱» و «فادی -۲» صنایع نظامی «رافائل»، پایگاه هوایی رامات دیوید و حیفا اشغالی را تا عمق ۶۰ کیلومتری هدف قرار دهد. پس از این حمله مقامات امنیتی حزب الله اعلام کردند که مقاومت لبنان با دنبال تشدید تنش نیست اما اقدامات تجاوزکارانه صهیونیستها نیز بیپاسخ نخواهد ماند. آنچه مسلم به نظر میرسد آن است که حزب الله هیچ تمایلی به «جنگ بزرگ» با رژیم اشغالگر قدس در شرایط کنونی ندارد اما با توجه به میل نتانیاهو و کابینه تندرو، آماده هر سناریو از جمله تجاوز زمینی ارتش اسرائیل به جنوب لبنان است.
نگاه آمریکایی به گسترش جنگ
اخیراً «برت مک گورک» در جریان نشست شورای اسرائیلی- آمریکایی گفت که راه حل بحران لبنان لزوماً جنگ نیست. این مقام ارشد کاخ سفید در حوزه مسائل خاورمیانه سالهاست که در پروندههای مختلف مناقشه اتمی ایران، پیمان ابراهیم، جنگ عراق، افغانستان و اخیراً غزه مشغول به فعالیت بوده و به مسائل منطقه آگاهی نسبی دارد. بیان چنین اظهاراتی از سوی این فرد آن هم در میان حامیان اسرائیل نشان دهنده عدم تمایل تیم سیاست خارجی و امنیت ملی بایدن برای گسترش جنگ به لبنان است اما نتانیاهو توانسته تا حد زیادی این خواسته خود را به کاخ سفید دیکته کند.
آمریکا؛ بزرگترین بازنده جنگ احتمالی در لبنان
دیگر بازنده جنگ احتمالی لبنان، دولت بایدن و کامالا هریس در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ است. با آنکه برخی منابع امنیتی مدعی هستند که واشنگتن با حمله اسرائیل به جنوب لبنان، به شرط عدم گسترش دامنه بحران به تمام خاورمیانه، موافقت کرده اما نتیجه احتمالی این رخداد ممکن است لزوماً آن چیزی نباشد که دموکراتها به آن فکر کردند. به عبارت دیگر آن چیزی که برای نتانیاهو اهمیت دارد «تداوم بحران» با هدف بقای کابینه و جلوگیری از سقوط دولت است. همچنین نتانیاهو علاقه مند است تا با تشدید بحران در منطقه، یکی دیگر از دستاوردهای مهم دولت بایدن و عاموس هوکشتاین یعنی کنترل تنش میان لبنان و رژیم صهیونیستی را از بین ببرد. حال باید منتظر ماند و دید که آیا دموکراتها میتوانند جلوی گسترش دامنه تنشهای جبهه شمالی به سایر نقاط منطقه را بگیرند یا آنکه نتانیاهو با تشدید تنش کمک بزرگی به کمپین انتخاباتی ترامپ خواهد کرد؟
بهره سخن
براساس نگاه بازیگران فعال در جبهه لبنان، آنچه مسلم به نظر میرسد اجماع تمام بازیگران بر سر مدیریت جنگ و جلوگیری از تشدید تنش میباشد اما آنچه سبب تغییر این معادله در اذهان کارشناسان میشود، تصمیمات یکجانبه و جنگ طلبانه نتانیاهو در جبهههای مختلف نبرد است. به عنوان مثال در حالی که تقریباً تمام کشورهای جهان، نیروهای اپوزیسیون، افسران امنیتی و حتی فرماندهان ارتش رژیم خواستار عدم حمله گسترده به رفح بودند، نتانیاهو و متحدان راستگرای وی تصمیم گرفتند تا از «خط قرمز» بایدن عبور کرده و آخرین سنگر شهروندان عادی در رفح را اشغال کنند.