خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ یکی از چارچوبهای مرتبط با فعالیتهای فرهنگی- هنری که پیرامون موضوع دفاع مقدس توانسته یادگاریهای خوبی برای ما به جای بگذارد و تبدیل به سندی ارزشمند در جریان جنگ تحمیلی شود، «موسیقی فیلم» است که بسیاری از آنها آنچنان در ذهن ما ثبت شده که شاید خیلی از ما با شنیدن یا مواجهه با کلیدواژهای چون «دفاع مقدس» و «جنگ» یاد این آثار میافتیم. آثاری که حتی گاهی از خود فیلم هم بیشتر در گوش شنیداری و نگاه دیداری جامعه ایرانی باقی مانده و به حدی از خود تأثیر به جای گذاشته که قطعاً نمیتوان از آنها بی تفاوت عبور کرد. اینها قطعاً اسنادی ارزشمند در کنار سایر مستندات دورانی هستند که تاریخ هم از رشادتها و شهامتهایش به نیکی و احترام یاد خواهد کرد.
بر همین اساس گروه هنر خبرگزاری مهر همزمان با فرارسیدن «هفته دفاع مقدس» در ادامه دیگر پروژههای مناسبتی و موضوعی خود که طی ماههای اخیر متناسب با مناسبتهای تاریخی، مذهبی و ملی به آن پرداخته در پروندهای ویژه به بررسی کارنامه و فعالیت تعدادی از آهنگسازان برگزیده سینمای ایران در حوزه سینمای دفاع مقدس و سینمای مقاومت خواهد پرداخت.
همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس، در یازدهمین روایت از این سلسله گزارش که از سال ۹۹ توسط گروه هنر خبرگزاری مهر با عنوان «آهنگسازان شاخص سینمای جنگ و دفاع مقدس» در اختیار مخاطبان قرار داده شد به بررسی و معرفی اجمالی کارنامه مرحوم بابک بیات به عنوان یکی از هنرمندان پیشگام عرصه آهنگسازی سینما میپردازیم که در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای فیلمهای مختلفی که سینمای مقاومت نیز بخشی از آنها است، ملودیهای دلنشین و ماندگاری را ثبت کرده است.
موسیقیدانی که در سال ۱۳۲۵ با نام اصلی علی حسین بیات زرندی مطلق در تهران به دنیا آمد و پس از طی مراحل کودکی و نوجوانی خود در سن ۱۹ سالگی وارد اپرای تهران شد و نزد هنرمندانی چون اِولین باغچه بان، ثمین باغچه بان و نصرت الله زابلی به فراگیری موسیقی پرداخت. او نزدیک به پنج سال همکاری خود را با این اپرا ادامه داد.
بابک بیات بعدها با محمد اوشان آهنگساز و رهبر ارکستر رفاقتی پیدا کرد و نزد او به فراگیری هارمونی، آکومپانیمان و دیگر مشتقات موسیقی پرداخت. همچنین آشنایی با ایرج جنتی عطایی نقش مؤثری در زندگی هنری بیات ایفا کرد و این ۲ طی دوستی چند سالهای که داشتند اقدام به خلق ترانهها و ملودیهای متعددی کردند.
بابک بیات در همین اثنا بود که همراه با واروژان آهنگسازی فیلم را آغاز کرد و بعد از ساخت موسیقی فیلم «غریبه» در بسیاری از سریالها و فیلمهای سینمایی پیش از انقلاب حضور فعالی داشت. این فعالیت پس از پیروزی انقلاب اسلامی هم ادامه پیدا کرد و پس از انتشار چند اثر موسیقایی از جمله «خروس زری پیرهن پری» احمد شاملو وارد فضای جدیدی از فعالیتهای موسیقایی اش شد.
همان گونه که قبلاً هم اشاره داشتیم، این آهنگساز فقید کشورمان در همین مسیر موفق به ساخت موسیقی برای فیلمها و سریالهای متعدد و ماندگاری شد که هرکدام در نوع خود میتواند به عنوان یکی از بهترین آثار موسیقایی مرتبط با فیلمها سینمایی و مجموعههای تلویزیونی لقب بگیرد. این در حالی است که بابک بیات در طول این مدت موفق به دریافت چند سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر شد که همین امر او را به عنوان یکی از معتبرترین آهنگسازان سینمای ایران معرفی میکند.
«غریبه - ۱۳۴۹» شاپور غریب، «شیر تو شیر - ۱۳۵۱» منصور پورمند، «خورشید در مرداب - ۱۳۵۲» محمد صفار، «هیاهو - ۱۳۵۳» محمد صفار، «تنها حامی- ۱۳۵۵» مهدی ژورک، «شب آفتابی - ۱۳۵۶» سیروس الوند، «فریاد زیرآب - ۱۳۵۶» سیروس الوند، «مرگ یزدگرد - ۱۳۶۰» بهرام بیضایی، «نقطه ضعف - ۱۳۶۲» محمدرضا اعلامی، «راه دوم - ۱۳۶۳» به کارگردانی حمید رخشانی، «ریشه در خون - ۱۳۶۳» به کارگردانی سیروس الوند، «مترسک - ۱۳۶۳» به کارگردانی حسن محمدزاده، «آتش در زمستان - ۱۳۶۴» به کارگردانی حسن هدایت، «جستجو در شهر - ۱۳۶۴» به کارگردانی حجت الله سیفی، «صاعقه - ۱۳۶۴» به کارگردانی سیدضیاالدین دری، «سایه همسایه - ۱۳۶۵» به کارگردانی اسماعیل خلج، «ترنج - ۱۳۶۵» به کارگردانی محمدرضا اعلامی، «تشکیلات - ۱۳۶۵» به کارگردانی منوچهر مصیری، «طلسم - ۱۳۶۵» به کارگردانی داریوش فرهنگ، «ایستگاه - ۱۳۶۶» به کارگردانی یدالله صمدی، «شاید وقتی دیگر - ۱۳۶۶» به کارگردانی بهرام بیضایی، «گاویار - ۱۳۶۶» به کارگردانی کیومرث پوراحمد، «گمشدگان - ۱۳۶۶» به کارگردانی محمدعلی سجادی، «مکافات - ۱۳۶۶» به کارگردانی منوچهر مصیری، «ویزا - ۱۳۶۶» به کارگردانی بهرام ری پور، «شکار - ۱۳۶۶» به کارگردانی مجید جوانمرد، «مزدوران - ۱۳۶۶» به کارگردانی جهانگیر جهانگیری، «شاخه های بید - ۱۳۶۷» به کارگردانی امرالله احمدجو، «شب حادثه - ۱۳۶۷» به کارگردانی سیروس الوند، «کشتی آنجلیکا - ۱۳۶۷» به کارگردانی محمد بزرگ نیا، «تمام وسوسههای زمین - ۱۳۶۸» به کارگردانی حمید سمندریان، «دستمزد - ۱۳۶۸» به کارگردانی مجید جوانمرد، «دو سرنوشت - ۱۳۶۸» به کارگردانی مهران تأییدی، «شب مکافات - ۱۳۶۸» به کارگردانی فرامرز باصری، «شنا در زمستان - ۱۳۶۸» به کارگردانی محمد کاسبی، «گل سرخ - ۱۳۶۸» به کارگردانی حمید تمجیدی، «پرده آخر - ۱۳۶۹» به کارگردانی واروژ کریم مسیحی، «عروس - ۱۳۶۹» به کارگردانی بهروز افخمی، «دو فیلم با یک بلیت - ۱۳۶۹» به کارگردانی داریوش فرهنگ، «آقای بخشدار - ۱۳۷۰» به کارگردانی خسرو معصومی، «بهترین بابای دنیا - ۱۳۷۰» به کارگردانی داریوش فرهنگ، «قربانی - ۱۳۷۰» به کارگردانی رسول صدرعاملی، «مار - ۱۳۷۰» به کارگردانی مجید جوانمرد، «مسافران - ۱۳۷۰» به کارگردانی بهرام بیضایی، «خوش خیال - ۱۳۷۱» به کارگردانی مهران تأییدی، «روز فرشته - ۱۳۷۲» به کارگردانی بهروز افخمی، «تماس شیطانی- ۱۳۷۱» به کارگردانی حسن قلی زاده، «بیا با من - ۱۳۷۱» به کارگردانی مهدی ودادی، «عروسی خون - ۱۳۷۳» به کارگردانی مجید جوانمرد، «روز شیطان - ۱۳۷۳» به کارگردانی بهروز افخمی، «دیپلمات - ۱۳۷۵» به کارگردانی داریوش فرهنگ، «حرفه ای - ۱۳۷۵» به کارگردانی اسماعیل فلاح پور، «مرسدس - ۱۳۷۶» به کارگردانی مسعود کیمیایی، «جهان پهلوان تختی - ۱۳۷۶» به کارگردانی بهروز افخمی، «ساحره - ۱۳۷۷» به کارگردانی داود میرباقری، «قرمز - ۱۳۷۷» به کارگردانی فریدون جیرانی، «فریاد - ۱۳۷۷» به کارگردانی مسعود کیمیایی، «دو زن - ۱۳۷۷» به کارگردانی تهمینه میلانی، «دست های آلوده - ۱۳۷۸» به کارگردانی سیروس الوند، «سام و نرگس - ۱۳۷۹» به کارگردانی ایرج قادری، «یک الف ناقابل - ۱۳۸۰» به کارگردانی محمدرضا عرب آثاری هستند که تنها بخشی از فعالیتهای مرحوم بابک بیات در آهنگسازی را تشکیل میدهند چرا که وی در حوزه تولید آلبوم و آهنگسازی برای خوانندگانی که به واسطه ملودیهای او به شهرت رسیدند هم مهارت خاصی داشت که پرداختن به این بعد شخصیت هنری او مجال دیگری میطلبد.
«سلطان و شبان - ۱۳۶۲» به کارگردانی داریوش فرهنگ، «پهلوانان نمیمیرند - ۱۳۷۵» به کارگردانی حسن فتحی، «ولایت عشق - ۱۳۷۸» به کارگردانی مهدی فخیم زاده هم از جمله سریالهای موفق رسانه ملی در سالهای گذشته اند که بابک بیات در آنها به عنوان آهنگساز نیز حضور داشته است. آهنگسازی که علاوه بر ذوق و قریحه فراوانش در حوزه ملودی سازی تبحر خاصی نیز در ساخت و تولید موسیقی تیتراژهایی داشت که بسیاری از آنها اکنون جزو ماندگارترینها هستند.
اما یکی از مهمترین نکاتی که مورد توجه این گزاره رسانهای است، حضور مؤثر مرحوم بابک بیات در جریان تولید موسیقی متن برای فیلمهایی است که طی سالهای گذشته با عناوینی چون «سینمای دفاع مقدس»، «سینمای مقاومت» و «سینمای جنگ» پیش روی مخاطبان و علاقه مندان سینمای ایران قرار گرفته اند. آثاری که در حوزه محتوا بی تردید دربرگیرنده نقدها و نظرهایی هم هستند اما از جلوههای مثبت و ارزشمند آنها بی تردید حضور و ثبت، نام هنرمند بزرگی به نام بابک بیات در فهرست عوامل تولید این آثار به عنوان آهنگساز است. فرایندی که میتواند او را به عنوان یکی از آهنگسازان شاخص این گونه سینمایی معرفی کند و به واسطه نام او به هویت و مضمون این آثار رسید.
«عروسی خوبان - ۱۳۶۷» به کارگردانی محسن مخملباف، «عشق من، شهر من - ۱۳۷۰» به کارگردامی علی قوی تن، «موتو - ۱۳۷۰» به کارگردامی محمدعلی نظریان، «آتش در خرمن - ۱۳۷۱» به کارگردانی سعید حاجی میری، «افعی - ۱۳۷۱» به کارگردانی محمدرضا اعلامی، «دیدار - ۱۳۷۲» به کارگردانی محمدرضا هنرمند، «جنگ نفتکشها - ۱۳۷۲» به کارگردانی محمدرضا بزرگ نیا، «توفان - ۱۳۷۴» به کارگردانی محمد بزرگ نیا، «سرزمین خورشید - ۱۳۷۵» به کارگردانی احمدرضا درویش، «مردی شبیه باران - ۱۳۷۵» به کارگردانی سعید سهیلی، «معصوم - ۱۳۷۷» داود توحید پرست، «شیدا - ۱۳۷۷» به کارگردانی کمال تبریزی از جمله آثاری در حوزه سینمای مقاومت بودند که مرحوم بابک بیات در آنها به عنوان آهنگساز حضور داشت.
آثاری که اگر بار دیگر به بستههای موسیقایی آنها مراجعه کنیم متوجه ارزشمندیها و حضور پررنگ جریانی از آهنگسازی میشویم که به واسطه هوشمندی و خلاقیتی که در عرصه ملودی پردازی داشت، توانسته همچنان به عنوان مجموعههای مؤلف و قابل رجوع آهنگسازی در سینمای ایران به علاقه مندان این حوزه معرفی شود. چارچوبی هدف مند و سرشار از ذوق هنرمندانهای که متأسفانه در این سالها به هزار و یک دلیل مشخص و نامشخص شکل کمرنگتری به خود گرفته و ما در کمتر محصول و پروژه موسیقایی مشاهده میکنیم که چنین آثار ماندگاری در حوزه موسیقی متن به ویژه موسیقیهای مرتبط با آثار سینمایی دفاع مقدس به یادگار باقی مانده باشد.
برنده سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن ادوار مختلف جشنواره فیلم فجر با آثاری چون «عروس»، «سرزمین خورشید»، «مردی شبیه باران» از جمله افتخارات بابک بیات در عرصه سینما است. ضمن اینکه او به واسطه آهنگسازی فیلمهای «طلسم»، «شکار»، «شاید وقتی دیگر»، «پرده آخر»، «دو فیلم با یک بلیت»، «مسافران»، «روز فرشته»، «روز شیطان»، «مرسدس» و «قرمز» در ادوار مختلف جشنواره بین المللی فیلم فجر نامزد دریافت سیمرغ شده که از این حیث هم میتوان او را یکی از رکورد داران معرفی کرد.
مرحوم بیات در یکی از گفتوگوهای رسانهای خود بود که درباره نحوه ملودی پردازی در موسیقی متن فیلمهای سینمایی که در آنها به عنوان آهنگساز حضور داشته، توضیح داد: وقتی فیلمی را می بی نم درست مثل این است که میخواهم روی ترانهای ملودی بسازم، درست مثل طرح یک تابلو که توسط نقاش آن جان میگیرد و به صورت یک اثر در بیننده انگیزههای خاصی به وجود میآورد، اول تم آن را می سازم بعد سعی میکنم آن را در بافت فیلم بسط و گسترش بدهم. بعد ممکن است لحظات اکشن یا لحظات عاطفی داشته باشد. حتی اگر یک کارگردان اشراف موسیقایی نداشته باشد باز برای من خیلی مهم است، چون آن آدم آن فیلم را ساخته و کارگردانی کرده و نکتههای خاصی را میتواند به من گوشزد کند. من حتماً گوش میکنم و به گوش جان حس اش را می خرم. اما اگر حس اش نسبت به حسی که من دارم غلط باشد برایش توضیح میدهم و هر کدام که توانستیم طرف مقابل را قانع کنیم، من براساس آن کارم را ادامه میدهم. اصلاً فکر نمیکنم که من صد تا موسیقی فیلم ساخته ام و کار حرفهای من این است. فکر میکنم آنجا دیگر درک شعری میرود کنار و بیشتر درک تصویری است که اهمیت پیدا میکند. یعنی ممکن است که یک کارگردان درک موسیقایی خوبی نداشته باشد اما درک تصویری خوبی داشته باشد و تصاویری که میگیرد آن حس لازم را داشته باشد.
وی افزود: چنین کارگردانی حتماً حس موسیقایی خوب هم دارد. فقط حس بیانش را ندارد. بیانش سخت است چون زبان موسیقی خیلی زمان میبرد تا آن را یاد بگیرند عمر همه کفاف نمیدهد. اگر درک تصویری قوی داشته باشد مثل همان شعر خوبی است که شاعر میگوید و موسیقی ای است که موسیقیدان میسازد. این درک متقابل هم هست. کارگردانانی که با من کار کرده اند از فیلم دوم که با هم کار میکنیم دیگر نام سازهایی را که باید کار کنیم، میدانند، چون من آن قدر با کسی که از من کاری را میخواهد و در آن کار حس و تفکر خاص هست تنگاتنگ میشوم که او هم حتماً با من خیلی عجین میشود و انس و الفت حسی و کاری خیلی خوبی با من برقرار میکند. هنر تصویری و هنر موسیقی درست مثل گفته ایزنشتاین مونتاژ موازی هستند. شما این مسأله را در موسیقی شوستا کویچ در کار ایزنشتاین میبینید. مثلاً در فیلم «هاملت» کوزنیتسف، هم بازیگر گویش بسیار زیبایی دارد هم ملودی وقتی اجرا میشود (اجرا میکند). انگار که آن ملودی با هاملت زاده شده و با هاملت به گور میرود. یعنی این قدر این موسیقی زیباست. فقط یک تم خاص نه بیش از این نه کمتر از این.
به هر ترتیب سینمای ایران در این سالها از فقدان بسیاری از بزرگان این عرصه که در هر بخش زاینده افکار و خلاقیتهای ویژه ای در عرصه سینما بودند، رنج میبرد. هنرمندانی همچون بابک بیات که خالق ماندگارترین ملودیها در سینمایی بودند که همه ما با آنها خاطرات جذابی داریم. خاطراتی که در حوزه سینمای مقاومت و در دورهای از زمان طعم دیگری داشت و قطعاً و حتماً نام بابک بیات را فراموش نخواهد کرد. روحش شاد.