تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۴۰۳ - ۱۱:۰۱

تب شیر یا هیپوکلسمی با کمبود کلسیم در ارتباط است. این ناهنجاری که شکل بالینی و تحت بالینی دارد، اغلب در طول دوره انتقال رخ می دهد.

به گزارش بازرگانی خبرگزاری مهر، گاوها در زمان زایش به مقدار زیادی کلسیم نیاز دارند. این کلسیم از خون، خوراک مصرفی و در نهایت از استخوان جذب می شود. با این حال اگر کلسیم به مقدار کافی بسیج نشود، اشتهای دام کاهش یافته و سلامت و عملکرد دام تضعیف خواهد شد تا حدی که قادر به ایستادن نبوده و زمین گیر خواهد شد.

تب شیر یا هیپوکلسمی با کمبود کلسیم در ارتباط است. این ناهنجاری که شکل بالینی و تحت بالینی دارد، اغلب در طول دوره انتقال رخ می دهد.

علائم تب شیر بالینی:

گاوی که دچار تب شیر بالینی می شود علائم کمبود شدید کلسیم را از خود بروز می دهد که عبارت است از:

زمین گیری

بی حالی

اندام های سرد (به ویژه گوش ها)

کاهش فعالیت شکمبه

علائم تب شیر تحت بالینی:

تب شیر تحت بالینی فاقد علائم ظاهری است و می توان آن را از طریق آزمایش خون بررسی کرد.

علیرغم آنکه احتمال بروز هیپوکلسمی تحت بالینی بیشتر از هیپوکلسمی بالینی است، اما چون علائم ظاهری ندارد به اثرات منفی آن کمتر توجه می شود.

یک گاو مبتلا به هیپوکلسمی تحت بالینی می تواند تا حد زیادی به طور طبیعی بایستد و فعالیت های خود را انجام دهد اما، این کمبود کلسیم در واقع عملکرد دام را مختل و گاو را مستعد ابتلا به بیماری های دیگر می کند. از جمله این بیماری ها می توان به ورم پستان، عفونت های رحمی، اندومتریت و جفت ماندگی اشاره کرد.

تفاوت میان هیپوکلسمی بالینی و تحت بالینی

هر دو نوع هیپوکلسمی با غلظت پایین کلسیم خون (کمتر از ۸.۰ میلی گرم در دسی لیتر) مشخص می شوند اما، در موارد هیپوکلسمی تحت بالینی، علائم بالینی وجود ندارد.

درک این تفاوت به ویژه در هنگام تشخیص و درمان در دامداری بسیار مهم است زیرا، تجویز کلسیم داخل وریدی فقط برای موارد بالینی توصیه می شود.

خطرات و هزینه های تب شیر

به طور کلی تب شیر با سخت زایی، عفونت رحم، جفت ماندگی، ورم پستان و جابجایی شیردان در ارتباط است و باعث تشدید آنها می شود. کاهش تولید شیر، کاهش عملکرد سیستم ایمنی، افزایش خطر کتوز و خطر حذف زود هنگام از گله نیز از دیگر پیامدهای منفی هیپوکلسمی تحت بالینی هستند.

اگرچه اثرات مستقیم و غیرمستقیم هیپوکلسمی بر سلامت و تولید دام در گله های کوچک چشمگیر نیست اما، در گله های بزرگتر بسیار قابل توجه است. بنابراین، پیشگیری از هیپوکلسمی نه فقط برای سلامت حیوان بلکه برای سوددهی در دامداری بسیار حیاتی است.

درمان هیپوکلسمی

هیپوکلسمی بالینی یا تب شیر را می توان با تزریق کلسیم (۵۰۰ میلی لیتر گلوکونات کلسیم ۲۳ درصد داخل وریدی) درمان و به دنبال آن بهتر است دو بولوس کلسیم خوراکی با فاصله ۱۲ ساعت تجویز شود.

تاکید بر این نکته مهم است که اگر گاوها به درمان با کلسیم تزریقی پاسخ ندهند (یعنی پس از تزریق هنوز زمین گیر باشند)، کلسیم بولوس خوراکی نباید تجویز شود.

عدم افزایش کلسیم پس از درمان با کلسیم داخل وریدی، علامتی است مبنی بر اینکه عملکرد طبیعی عضلانی برقرار نشده است بنابراین، ادامه درمان با بولوس کلسیم می تواند موجب خفگی دام شود.

در شرایطی که گاو مبتلا به تب شیر به تجویز تزریقی کلسیم پاسخ نمی دهد، برای ادامه درمان با دامپزشک مشورت کنید تا درمان های بیشتر ارزیابی شود.

به گاوهایی که هیچ علامتی از تب شیر ندارند، کلسیم وریدی تزریق نکنید.

برخلاف موارد هیپوکلسمی بالینی، مصرف مکمل کلسیم وریدی به گاوهای شیری مبتلا به هیپوکلسمی تحت بالینی توصیه نمی شود.

تجویزکلسیم وریدی به گاوهای شیری مبتلا به هیپوکلسمی تحت بالینی می تواند منجر به کاهش طولانی مدت غلظت کلسیم خون شود. در این شرایط، غلظت کلسیم خون ۶ ساعت پس از درمان پایین‌تر از سطح اولیه و حتی کمتر از سطوح اندازه گیری شده در گاوهایی است که کلسیم وریدی دریافت نکرده اند.

اهمیت پیشگیری بیماری تب شیر

اگرچه حذف هیپوکلسمی از گله‌های شیری عملاً غیرممکن است اما، اتخاذ استراتژی‌هایی که بروز این اختلال را کاهش می دهد، کلید هر برنامه موفق در دوره انتقال است.

استراتژی های تغذیه ای و مدیریتی کارآمد می تواند تلفات ناشی از هیپوکلسمی را کاهش داده و سلامت پس از زایش، تولید شیر و عملکرد تولید مثلی را بهینه کند.

کاهش PHخون برای جلوگیری از هیپوکلسمی

انواع استراتژی های تغذیه ای مختلف برای جلوگیری از هیپوکلسمی وجود دارد. از جمله، تغذیه با جیره های با پتاسیم پایین در طول دوره انتظار زایش می تواند منجر به تغییر در تفاوت کاتیون-آنیون جیره (DCAD) شود که به نوبه خود، باعث ایجاد واکنش اسید در گاوهای شیری می شود. این پاسخ برای بهبود توانایی گاو برای بسیج کلسیم از استخوان ها و جذب کلسیم جیره از روده کوچک ضروری است.

با این حال، تغییرات ناشی از استفاده از جیره های با پتاسیم پایین و کم علوفه ممکن است برای کاهش pH خون کافی نبوده و عملی نباشد. بنابراین استفاده از نمک های آنیونک برای کاهش pH خون به منظور بهبود متابولیسم کلسیم توصیه می شود.

هنگام تغذیه نمک های آنیونیک در طول دوره انتظار زایش، باید عملکرد نمک ها و تاثیر گذاری آنها در گله بررسی شود. ساده ترین روش برای نظارت بر اثربخشی نمک های آنیونیک، بررسی DCAD جیره و اندازه گیری pH ادرار گاوهای انتظار زایش است که حداقل سه تا چهار روز از نمک های آنیونک مصرف کرده اند. pH ادرار گاوهایی که با جیره های DCAD منفی تغذیه شده اند باید در محدوده ۵.۸ تا ۶.۵ باشد.

شرکت مکمل سازی سان مینوویستا با نام تجاری مینوویت به عنوان تولید کننده تخصصی مکمل های ویتامینه و معدنی دام سنگین و سبک، از سال ۱۳۹۲ اقدام به فرموله کردن مکمل انتظار زایمان آنیومیکس برای دوره حساس انتظار زایش کرده که تاکنون به طور مداوم در بسیاری از دامداری های بزرگ و کوچک و کارخانجات خوراک دام مورد استفاده قرارگرفته است.

مکمل انتظار زایش مینوویت علاوه بر تأمین مقادیر کافی مواد معدنی و ویتامین ها، حاوی چهار نوع نمک آنیونیک، نیاسین پوشش دار و کولین است. علاوه بر این، بخشی از مواد معدنی در این مکمل جهت زیست فراهمی بالاتر و تأثیر بیشتر به فرم آلی تأمین می شود.

به علاوه، وجود مواد اشتها آور و طعم دهنده در مکمل انتظار زایش توانسته است با کاهش طعم تلخ نمک های آنیونیک، محصول را خوش خوراک و میزان مصرف خوراک را بهبود بخشد.

استفاده از مکمل انتظار زایش مینوویت با توجه به، به کارگیری مواد اولیه مرغوب و فرمول تخصصی در ساخت، می تواند موجب کاهش بروز بیماری های متابولیکی از جمله تب شیر، کتوز، کبد چرب و … در دوره انتقال شود.

این مطلب، یک خبر آگهی بوده و خبرگزاری مهر در محتوای آن هیچ نظری ندارد.