به گزارش خبرگزاری مهر، موزه سینما در ادامه انتشار سلسله برنامههای تاریخ شفاهی خود بخش هایی از گفتوگوی حسن زاهدی صدابردار پیشکسوت سینما را منتشر کرده است که در ادامه میخوانید.
حسن زاهدی با بیان اینکه از دوران کودکی علاقه زیادی به برنامههای رادیو و تلویزیون داشته است، گفت: بیش از هرچیز به دنبال بررسی و کشف چگونگی کارکرد رادیو و تلویزیون بودم و در تیر سال ۱۳۵۷ راهی انگلستان شدم و در آنجا به تحصیل کردم و سپس در مهر سال ۱۳۶۱ به ایران بازگشتم و در تلویزیون به عنوان صدابردار سوم مشغول کار شدم.
وی با یادی از زنده یاد عباس کیارستمی، ادامه داد: سینمای عباس کیارستمی جایگاه خاص خود را دارد، ایشان به من بسیار لطف داشتند و اگر در سینما به موقعیتی دست پیدا کردم، آن را مدیون عباس کیارستمی هستم. زمانی که کیارستمی فیلم «چهارشنبه سوری» را دید، با من تماس گرفت و از صدای سکوت در سکانس مکالمه میان هدیه تهرانی و خواهرش در حمام تمجید کرد.
این صدابردار پیشکسوت سینمای ایران متذکر شد: من در سینما با افراد بسیاری کار کردهام. زنده یاد خسرو شکیبایی همواره به من لطف داشت و معتقد بود من اولین فردی بودم که او را برای ضبط نریشن به استودیو دوبله بردم و به همین دلیل در هر ملاقات، ابراز محبت بسیاری نسبت به من داشت.
زاهدی درباره حرفه صدابرداری عنوان کرد: صدابرداری مشقتهای زیادی را به همراه دارد، برای مثال به یاد دارم در فیلمی ۲ دختر بچه زمانی که خورشید به صورت عمود بر زمین میتابید، باید مسیری را طی میکردند و من برای آنکه اثری از سایه بوم صدابرداری روی زمین باقی نماند، طول بوم را در حالت حداکثر قرار دادم تا سایه پشت یک دیوار کاهگلی شکل بگیرد و همچنین مجبور بودم به صورت برعکس و به پشت سر حرکت کنم، متاسفانه به دلیل عدم وجود دید کافی، از ارتفاع دو متر و نیم سقوط کردم و تنها مراقب بودم تا بوم صدا آسیبی نبیند.
صدابردار «درباره الی» ادامه داد: صدابرداری همچون فیلمبرداری یک فعالیت آکادمیک و فنی به شمار میرود و اگر فردی به دنبال کسب درآمد از آن باشد، در اشتباه خواهد بود؛ بیش از هر چیز، وجود عشق و علاقه است که باعث می شود یک فرد وارد این حرفه شده و به مسیر خود ادامه دهد.
زاهدی همچنین گفت: من برای جوانان آرزوی موفقیت و صبر در حرفه سینما دارم، زیرا صبر و حوصله در این کار، بسیار به آنها کمک میکند. من معتقدم که جوانها باید وارد حرفه سینما شوند و اجازه ندهند حرفه صدابرداری فراموش شود.
وی در پایان مطرح کرد: من در طول زندگی ام دو بار عشق را تجربه کردم. در ابتدا عاشق حرفه خود شدم و پس از آن نیز، عشق به همسر و فرزندان در وجودم ریشه دواند.