خبرگزاری مهر، گروه بین الملل: پس از آنکه مقاومت فلسطین در ۱۵ مهرماه ۱۴۰۲ عملیات طوفان الاقصی را آغاز کرد، رژیم صهیونیستی که در نوار غزه و سایر جبهه‌های مقاومت شکست‌های متعددی را متحمل شده بود، برای جبران خسارت‌های سنگین خود به راهبرد ترور و وحشت‌آفرینی بیشتر روی آورد. در همین راستا، رژیم غاصب صهیونیستی در دو هفته اخیر حملاتی را به لبنان انجام داده و شمار زیادی غیرنظامی را به قتل رسانده است. ارتش رژیم صهیونیستی شامگاه جمعه ۶ مهرماه با حداقل ۸۰ بمب سنگرشکن به جنوب حومه لبنان حمله کرده و مرکز فرماندهی حزب‌الله را هدف قرار داد. حزب‌الله لبنان یک روز پس از آن با صدور بیانیه‌ای، شهادت سیدحسن نصرالله را تأیید کرد.
بخش ترکی استانبولی خبرگزاری مهر در خصوص ترور شهید سیدحسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله لبنان و تأثیرات آن بر آینده جنگ در جنوب لبنان با دوغان بکین، معاون رئیس حزب رفاه جدید و نماینده استانبول در پارلمان ترکیه گفت‌وگویی انجام داده است که مشروح آن از نظر می‌گذرد.
بعد از عملیات طوفان الاقصی، حزب الله براساس راهبرد «وحدت میدان‌ها» و در نظر گرفتن مصالح ملی لبنان وارد درگیری با رژیم اشغالگر قدس شد. در یک سال اخیر نزدیک به ۸ هزار موشک به سوی سرزمین‌های اشغالی شلیک شده است. رژیم صهیونیستی نیز در راستای احیای اعتبار خود حمله گسترده‌ای علیه حزب‌الله لبنان آغاز کرد تا مقاومت را از نوار مرزی عقب براند. این در حالی است که شهید نصرالله تنها شرط توقف تنش در جبهه شمالی را اعلام آتش‌بس و پایان جنگ در غزه اعلام کرده بود. با این تفاسیر شما درگیری کنونی را چگونه ارزیابی می‌کنید. آیا تحولات اخیر را می‌توانیم به عنوان جنگ سوم لبنان تحلیل کنیم؟
بسیاری از کشورهای اسلامی که در مقابل نسل‌کشی رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیان در نوار غزه سکوت اختیار کرده‌اند، به نوعی با این سکوت خود به رژیم صهیونیستی برای حمله گسترده‌تر به لبنان و به شهادت رساندن تعداد زیادی از افراد بی‌گناه، به ویژه حسن نصرالله دبیرکل حزب‌الله، به طور غیرمستقیم جسارت دادند. در واقع، حمله رژیم صهیونیستی به لبنان از قبل قابل پیش‌بینی بود، چرا که انتظار می‌رفت پس از نوار غزه، نوبت به لبنان برسد. واقعیت این است که رژیم صهیونیستی از مدت‌ها پیش برای ایجاد یک منطقه حائل در جنوب لبنان و عقب راندن نیروهای حزب‌الله به حدود ۳۰ کیلومتری شمال، برنامه‌ریزی کرده بود.
در اینجا باید به این نکته نیز اشاره کنیم که آغاز اقدامات رژیم صهیونیستی با ترورها و انفجار از راه دور دستگاه‌های بی‌سیم و تجهیزات ارتباطی، در واقع ناشی از تجربیاتی است که از جنگ سال ۲۰۰۶ به دست آورده است. در آن دوره، «زئیو شیف» سردبیر روزنامه «هاآرتص» در تاریخ ۴ اکتبر ۲۰۰۶ در مقاله‌ای نوشت که حزب‌الله دستگاه‌های ارتباطی افسران رژیم صهیونیستی را کنترل کرده و در طول درگیری‌ها به بی‌سیم‌ها و تلفن‌های همراه آن‌ها گوش داده و خطوط تلفن را قفل کرده است، ناتوانی رژیم صهیونیستی به‌وضوح آشکار شد.
رژیم صهیونیستی از آن زمان تاکنون سعی کرده است تا خلأ اطلاعاتی خود را جبران کرده و با مداخله از راه دور در دستگاه‌های بی‌سیم و ارتباطی اعضای حزب‌الله، اشتباهات گذشته خود را جبران کند و برتری تکنولوژیک را به دست آورد. رژیم صهیونیستی، با وجود داشتن سیستم‌های دفاعی پیشرفته و مجهز به آخرین فناوری‌های روز و عناصر هوایی قدرتمند، مدت‌هاست که در غزه به موفقیت مورد نظر خود دست نیافته است. این امر به طور حتم در عملیات زمینی احتمالی در شمال لبنان، رژیم صهیونیستی را با مشکلات و موانع بسیار بزرگ‌تری روبرو خواهد کرد. در صورت بهبودی سریع حزب‌الله، می‌توان گفت که کار رژیم صهیونیستی در لبنان چندان آسان نخواهد بود.
آنچه که در رفتارهای یک سال اخیر اسرائیل مشاهده شده است ایجاد جنگ فراگیر و گسترده در منطقه است. ما حتی به وضوح شاهد تقلای این رژیم برای درگیر کردن ایران در یک جنگ منطقه‌ای نیز بوده‌ایم. دلیل این امر چیست؟
رژیم صهیونیستی در تلاش است تا جنگ را به منطقه وسیع‌تری گسترش داده و آمریکا و متحدانش را نیز وارد این درگیری کند. تحرکات اخیر نتانیاهو علیه ایران نیز از نیت وی برای کشاندن ایران به یک جنگ منطقه‌ای سرچشمه می‌گیرد. موضعی که ایران تاکنون در این خصوص اتخاذ کرده، از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار است. ایران، کشوری نیست که با فراخوان اسرائیل وارد جنگ شود. برعکس، ایران با درک قوی دولت و تجربیات گذشته خود عمل خواهد کرد.
از نظر کارشناسان یکی از اهداف کلیدی نتانیاهو، تداوم تنش و درگیری تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا است. صهیونیست‌ها امیدوار روی کار آمدن مجدد دونالد ترامپ هستند تا نتانیاهو بتواند حمایت جدی سیاسی و دیپلماتیک ترامپ را کسب نماید و از این طریق مانع از مرگ سیاسی وی (نتانیاهو) شود. نظر شما چیست؟
در این مورد با شما هم‌عقیده نیستم چرا که جو بایدن تاکنون بیش از حد لازم از نتانیاهو حمایت کرده است. امروز، اگر حمایت‌های بی‌وقفه آمریکا و جو بایدن نبود، اسرائیل تا کنون هرگز نمی‌توانست به بقای خود ادامه دهد. در این میان، جوبایدن رئیس‌جمهور آمریکا، با پنهان شدن پشت بهانه‌های مختلف مانند «امنیت اسرائیل، اولویت امنیتی آمریکا است» سعی در توجیه جنایات رژیم اشغالگر صهیونیستی دارد. آمریکا با وتو کردن تصمیمات شورای امنیت سازمان ملل در مورد آتش‌بس و حمایت یک‌جانبه از اسرائیل، باعث شده است که اسرائیل سیاست‌های تجاوزکارانه خود را ادامه دهد.
احمد داود اوغلو در برنامه‌ای در خصوص اقدامات بازدارندگی علیه اسرائیل نکاتی را مطرح کرد. او گفت باید اجلاسی در سطح رهبران کشورهای اسلامی برگزار کنیم و از کشورهایی مانند چین، روسیه و کشورهای اروپایی نیز به عنوان ناظر برای مشارکت در این اجلاس دعوت به عمل آوریم. او گفت: «باید اجلاس کشورهای اسلامی را تبدیل به یک پلتفرم جهانی کنیم. یعنی صرفاً یک اجلاس روتین نباشد و تصمیمات جدی بگیریم تا اولین گام نتیجه بخش شود». تحلیل ما چیست؟
اگرچه پیشنهاد احمد داوداوغلو مهم است، اما با توجه به اینکه در نشست فوق‌العاده سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب در ریاض درباره مسئله غزه هیچ تصمیم بازدارنده‌ای اتخاذ نشد، بعید به نظر می‌رسد که نشست جدید نتیجه مثبتی به همراه داشته باشد. به این صورت که پس از بیانیه پایانی نشست ریاض، بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، با تهدیدی پنهان خطاب به رهبران عرب گفت: به رهبران عرب می‌گویم، اگر می‌خواهید حکومت‌های خود را حفظ کنید، تنها کاری که می‌توانید انجام دهید این است که صدای خود را قطع کنید. این اظهارنظر شدید که متأسفانه با هدایت آمریکا صورت گرفته بود، بار دیگر فقدان حاکمیت برخی کشورهای مسلمان را که با اسرائیل توافقنامه آبراهام را امضا کرده‌اند، آشکار ساخت.
اینکه رهبران کشورهای مذکور در نشست سازمان همکاری اسلامی نتوانستند درباره اقدامات معنادار برای متوقف کردن کشتار در فلسطین به توافق برسند، نتیجه همکاری با اسرائیل است. این وضعیت، سیاست‌های خشونت‌آمیز نتانیاهو را شدیدتر می‌کند. با توجه به نتیجه نشست ریاض، بعید است که نشست جدید نتیجه متفاوتی به دنبال داشته باشد.
ترور دبیر کل حزب الله لبنان چه تأثیر بر آینده نبرد در جبهه جنوب لبنان دارد؟ همچنین این ترور در ساختار و انسجام حزب الله لبنان چه تأثیراتی خواهد داشت؟
در صورتی که ضربه روحی ناشی از ترور دبیرکل حزب‌الله بتواند در مدت کوتاهی مهار شود، این احتمال وجود دارد که حزب‌الله با انگیزه‌ای قوی‌تر به رژیم صهیونیستی خسارات سنگینی وارد کند. می‌توان گفت حزب‌الله با ساختار تشکیلاتی قوی خود می‌تواند دوباره تجدید قوا کند و قدرت خود را به همان شکل حفظ کند.
رژیم صهیونیستی با آغاز عملیات «پیکان شمالی» در جنوب لبنان و هدف قرار دادن محله‌های اللیلکی، حاره حریک و برج البراجنه در منطقه ضاحیه که از پایگاه‌های مهم حزب‌الله محسوب می‌شوند، نیت خود را برای ایجاد منطقه حائل در جنوب لبنان آشکار کرد. بدیهی است که محاسبات روی کاغذ همیشه موفقیت‌آمیز نیستند. اسرائیل که پس از یک سال بمباران‌های شدید در غزه نتوانست به خواسته‌های خود برسد، در مقابل حزب‌الله که ساختار منظمی دارد، در درازمدت با یک شکست جدید مواجه می‌شود.