خبرگزاری مهر، گروه استانها_ عفت فلاح: آن روزها شاید کسی نمیدانست که وقتی سرزمینهای اشغالی از جنوب لبنان بمباران میشد، در اتاق عملیات حزب الله لبنان در ضاحیه، حاج قاسم کنار سیدحسن نصرالله و حاج عماد مغنیه، فرماندهی جنگ را بر عهده داشته است. کسی نمیدانست او قبل از جنگ ۳۳ روزه وارد لبنان شد و بعد از جنگ خارج.
او از شهادت حاج عماد به اندازه شهادت حاج احمد کاظمی متأثر بود، همیشه میگفت: بعد از مقام معظم رهبری، عزیزترین شخص جبهه مقاومت برایش سیدحسن نصرالله است و در آن ساعات آخر هم بی برنامه به لبنان رفت، تا ساعاتی را با سید حسن نصرالله خلوت کند.
حالا سیدحسن هم به شیوه دوستانش ترور و همان قدر مظلومانه از ضاحیه به جمع دوستانش پیوست و با حاج قاسم و سایر دوستان دیدار خواهد کرد.
اما چه چیز حاج قاسم و سید حسن نصرالله را به هم نزدیک کرده بود؛ حاج قاسم در جنگ لبنان به همراه عماد مغنیه و سید حسن نصرالله یک توازن راهبردی را با دشمن صهیونیستی ایجاد کردند و حزب الله با پیشروی در جنگ توانست اسرائیلیها را از لبنان بیرون کند و در جنگ ۳۳ روزه اقتدار آنها را زیر سوال ببرد و این کار اوج اقتدار حزب الله بود چراکه ارتش اسرائیل را شکست داد و مقاومت جایگاه خودش را در میان همه ملتها باز کرد و نقش حاج قاسم و سپاه قدس در انسجام جبهه مقاومت بی نظیر بود.
با پایان جنگ ۳۳ روزه ابهت و اقتدار پوشالی و قدرت اطلاعاتی موساد ریخت و پایههای دولت جعلی به لرزه درآمد و دچار بی ثباتی شد و از طرفی محبوبیت حزب الله و جبهه مقاومت همراه با تحولات صورت گرفته، موج بیداری نوینی را در منطقه ایجاد کرد.
استکبار پس از شکست در جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ خواست با ارائه جریان تکفیری القاعده در سوریه و عراق شکت خود را جبران کند که حاج قاسم با یک ارتش مسلمان از لبنان، فلسطین، عراق، افغانستان و … توانست داعش را نابود و در نطفه خفه کند.
او توانست کشورهای همسایه ای که به لحاظ اعتقادی و فرهنگی با ما اشتراکاتی دارند را با استقلال خواهی و عزت خواهی به سوی آرمانهای انقلابی سوق دهد و با تشکیل جبهه مقاومت در عراق، سوریه، لبنان، فلسطین، یمن و افغانستان و… دشمن را بیش از پیش منزوی و نهاد مقاومت و تفکر مقاومت را در منطقه به بلوغ برساند. او توانست موجبات سقوط داعش را با گفتمان "مقاومت مدبرانه" و منطق مستحکم در حوزه دیپلماسی با رهبران منطقه فراهم سازد.
از مهمترین وجوه مکتب حاج قاسم؛ ایجاد انگیزه تحرک، ایستادگی، مقاومت و تشکل بود به طوری که حزب الله احساس میکرد حاج قاسم با آنها رابطه عاطفی و قلبی دارد و حرف او و حرف مکتب او را خواسته و آرمان خود میدانستند و میدیدند که او چه عاشقانه حاضر است برای این آرمان که آرمان آنها هم هست، جان خود را فدا کند.
حاج قاسم به دنبال تقویت امت اسلامی و حرکت به سمت امت واحده اسلامی بود و این فقط شامل لبنان، سوریه و عراق نمیشد و کم کم مکتب حاج قاسم الگوی جامعی شد نه فقط برای مردم منطقه بلکه مردم مقاوم و عزتمند سراسر جهان اسلام و از آنجا که این مسئله به مذاق استکبار جهانی خوش نیامد، شروع کرد به ترور شخصیتها و فرماندهان جبهه مقاومت و سعی میکند با ایجاد ترس و رعب و نا امیدی در میان مردم منطقه آنها را مأیوس و به سکوت و عقب نشینی وادار کند؛ کما اینکه شهادت فرماندهان مقاومت نه مقاومت را ضعیف بلکه بیدارتر از قبل میکند و اینکه پیروزی با تکیه بر ایمان به خدا و مقاومت حاصل میشود.
استکبار باید بداند با شهادت حاج قاسم و سید حسن نصرالله و فرماندهان، جبهه مقاومت عقب نمینشیند و با شجاعت و اعتماد به نفس این حرکت را ادامه میدهد. قطعاً خون شهدا و فرماندهان مقاومت موجی سهمگین و شوری عظیم در جنبشهای مقاومت به وجود خواهد آورد و خون تازه ای از جوشش و باور پذیری بالا در رگهای خطوط مقاومت تزریق میکند.
از طرفی هم این ترورها بر اراده، ثبات، پافشاری و توسعه و پیشرفت مقاومت میافزاید و از خاصیتهای شهادت ایجاد برکت و تداوم و گشایش در حرکت به سمت تعالی و کمال است تا آنجا که حضرت زینب (س):میفرمایند: «ما رایت الا جمیلا، هولا قوم کتب الله علیهم القتل، فبرزوا الی مضاجعهم…» من جز زیبایی ندیدم! آنان کسانی بودند که خداوند سرنوشتشان را شهادت تعیین کرده بود، لذا با شهادت به جایگاه ابدی خود رفتند بنابراین شهادت فرماندهان مقاومت نه تنها باعث سکون نمیشود، بلکه برانگیزاننده و زنده کننده جبهه مقاومت است و قرآن نیز پیام شهدا را نیز اینگونه بیان میکند: «وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون»؛در این راه بیم و اندوه نیست؛ این راه، راه مسرّت، راه انفتاح، راه خشنودی و خوشدلی است.
این پیامِ اینها است؛ یعنی شهدا ما را تشویق میکنند، به ما میگویند در این راهی که ما رفتیم شما هم دنبال ما بیایید، حرکت کنید. به گفته شهید مقاومت سید حسن نصرالله"نهایت کاری که دشمن میتواند در حق ما بکند این است که ما را بکشد و شهادت برای ما بهترین هدف است" در نتیجه ما شکست نمیخوریم و شهادت در مکتب امام حسین (ع) پیروزی خون بر شمشیر است.