به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مدیر رسانه پروژه، نشست نقد و بررسی نمایش «قضیه تفنگ چخوف» با حضور محمدحسن خدایی، رضا بهکام، محمد میرعلی اکبری، اشکان پیردلزنده (کارگردان) و احسان بدخشان (نویسنده) با همراهی عوامل و جمعی از تماشاگران شب گذشته شنبه ۲۱ مهر در تئاتر هامون برگزار شد.
اشکان پیردلزنده در ابتدا این برنامه، گفت: ایده کار از آنجا شروع شد که اگر مشاهیر جهان فرصت برگشت به دنیا را داشته باشند، چه اتفاقی میافتاد و اینکه آیا کاری که ما امروز میکنیم بعدا به نام هنر ثبت میشود!؟ ما سعی کردیم با نگاه موقعیتی با مشاهیر جهان کمی شوخی کنیم. این اثر کاملا شخصی و سلیقهای است و قصدی برای توهین به مشاهیر نداشته و نداریم.
وی ادامه داد: خیلی از اتفاقات جذاب نمایش را بازیگران و حتی عوامل با شناخت درستی که از فضای کار داشتند، در این یک سالی که بسیار زحمت کشیدند، شکل دادند.
احسان بدخشان، نویسنده اثر نیز عنوان کرد: تئاتر و پذیرفتن قواعد آن مسئلهای برای من بود. من دقیقا میخواستم جفنگ را به حد اعلا برسانیم تا تقابل هنر والا و مبتذل شکل بگیرد اما پایان بندی اثر براساس ترس من به شکل دیگری پیش رفت.
محمد میرعلیاکبری، کارگردان مهمان حاضر در این نشست گفت: این نمایش کار سخت و پرزحمتی بود. اینکه در سالنی مثل هامون چنین دکوری داشته باشی، قابل ستایش است. اشکان پیردلزنده کارگردان خلاقی است و گروه بسیار خوبی دارد که با انگیزه و عشق به تئاتر برای صحنه تلاش میکنند. این کار فضای انیمیشنی زیبایی دارد و شبیه کارهای اولیه من است. به همین دلیل با این کولاژ بیگانه نیستم.
وی درباره بازیگری این کار، گفت: من فکر میکنم هرچقدر بازیگر به درون خود برود و برای دیده شدن تلاش نکند، بیشتر رشد میکند و برای زندگی کردن یک نقش روی صحنه میآید.
رضا بهکام، منتقد تئاتر بیان کرد: کار به سبک شگفتانگیزی روی ژانر فانتزی ایستاده و جلو میرود. به نظر من نویسنده به خوبی فانتزی را میشناسد. این گونه فانتزی به فانتزی بنکسی نزدیک میشود. فانتزی بنکسی مربوط میشود به زندگی پس از مرگ شخصیتهای معروف و این اتفاق در این نمایش نیز افتاده است. در نمایش «قضیه تفنگ چخوف» به شکل تصادفی این شخصیتها تعاملی را آغاز کرده و به انتها میرسانند.
وی افزود: فانتزی در پیوندهای سیاسی، تاریخی و ادبی ملل مختلف با زمانهای ترتیبی و غیرترتیبی شکل میگیرد. این نمایش هم در زمان غیرترتیبی سبک خیلی خاصی را مطرح کرده و از نظر محتوا بسیار قابل تامل و تخصصی است. رز ماری جکسون فانتزی را ژانری مربوط به امر خارق العاده میداند که ناگفتههای جامعه کنونی را از منظر سیاسی به سبب تغییرات زمانه ممکن میکند. «قضیه تفنگ چخوف» نیز لایه درونی دارد که این موضوع را انجام میدهد. کار فانتزی این است که امر ناممکن را برای مخاطب لذتبخش کند و این اتفاق برای این نمایش افتاده است.
وی ادامه داد: هر کدام از شخصیتها، خرده پیرنگهایی دارند و این خردهپیرنگها در کار فانتزی، امر ناممکن را برای مخاطب لذتبخش میکند. این نمایش هم این کار را کرده است اما در بخشهایی از منظر پیرنگ بیرونی به سمت سخت فهمی پیش میرود.
محمدحسن خدایی این اجرای نمایشی را پست مدرن دانست و گفت: ما در اجرای پست مدرن، به تاریخ به مثابه یک گفتار رو به جلو توجه میکنیم که قرار است سیر تطور اتفاقات، داستانها و خود تمدن را برای ما معرفی کند؛ در جهان پست مدرن، علیه کلان روایتها شورش میشود و دچار ساختشکنی میشوند تا از نو توسط خودارجاعی یا شوخطبعی دوباره تعریف شوند. این نمایش هم کم و بیش همین کار را میکند و این خود ارجاعی از این بابت است که میخواهد جهانی التقاطی و هیبریدی بسازد.
این منتقد بیان کرد: رویکرد پست مدرنیستی این اثر، از طریق شوخ طبعی و ساختارشکنی جهانی تازه آفریده است تا اجرا در قبال تقابل بین هنر والا و هنر مبتذل قرار بگیرد. اجرا در مقابل مکانیزمهای خود نیز کم و بیش به توضیح میپردازد. این اجرا میتواند هر فردی را از هرجا توسط استبدادی به نام ویل دورانت احضار کند.
محمد معتضدی بازیگر نقش مولیر نیز در پایان، گفت: خوشبختانه برآیند نمایش نشانگر این است که اثر مورد نظر تماشاگران بوده است و خوشحالم که با این گروه همراه بودم.