خبرگزاری مهر - گروه استانها- بالاخره انتظار به پایان رسید و پیکر شهید نیلفروشان به زادگاهش بازگشت. مردم شهر دقیقههای قبل از ورود پیکر شهید را به گونه دیگری سپری میکنند و خود را برای وداع با شهید مهیا میکنند.
گویی مردم برای در آغوش کشیدن فرزندشان چشم انتظارند. ولوله بپا میشود و مردم برای دستگیری از شهید و تبرک جستن از یکدیگر پیشی میگیرند. آری فرزند اصفهان با افتخار شهادت بازگشته است.
وداع با شهید نیلفروشان با صحنهای آکنده از شور، حزن و افتخار همراه است. فضایی که در آن، عطر ایثار و فداکاری شهیدی بزرگوار با دلی سرشار از ایمان و اراده در هم تنیده است. مردمی که با چشمانی پر از اشک و دلهایی آکنده از اندوه، گرد تابوتی سپیدفام جمع شده بودند، نه تنها با پیکر پاک شهید نیلفروشان وداع میکردند، بلکه با نمادی از ارزشهای جاودانه و غیرت مردانه یک قهرمان خداحافظی میکردند.
بیرقهای سبز و سرخ در هوا موج میزد، و صدای نوای حزنانگیز مرثیهها با زمزمههای دلشکستهی حاضران درهم آمیخته بود. مادران و پدران شهیدان که درد جدایی را بهخوبی میشناختند، با دستان لرزان به تابوت او دست میکشیدند، گویی امید داشتند تا کمی از بزرگی روح او را لمس کنند. دوستان و همرزمان او، با دلی سنگین از غم، در کنار پیکر ایستاده بودند و خاطرات رشادتهایش را با غرور و احترام مرور میکردند.
وداعی بود که با هر اشک ریختهشده، با هر نفس گرفتهشده، عهدی دوباره بسته شد؛ عهدی برای ادامهی راه شهید و پاسداری از آرمانهایی که او برایشان جانفشانی کرده بود.
وصف این فضا قابل بازگو کردن نیست از اشتیاقی که همه مردم برای استقبال از شهید دارند؛
مردم از هر قشری در خیابانهای اصفهان گرد آمدند تا با قهرمانی وداع کنند که جان خود را در راه آرمانهای وطن و ایمان فدا کرده بود. پرچمهای سهرنگ ایران با افتخار در دستان عزاداران موج میزد و نوای "لبیک یا حسین" در هوا طنینانداز شده است.
مردان و زنان، پیر و جوان، با چشمانی اشکبار و دلهایی مالامال از اندوه در کنار تابوت شهید، گام برمیداشتند. تابوت پوشیدهشده با پرچم ایران بر دستان مردم بالا بود، و گلهای سپید و سرخ بر آن ریخته میشد، گویی نشانی از پاکی و ایثار شهید است. صدای نوحه و مداحی با اشکها و نالههای سوگواران در هم آمیخته است و هر گام برداشتهشده بهسوی آرامگاه، سرشار از حس تقدس و عظمت است.
خانواده شهید، با چشمانی خسته از اشک اما دلهایی پرغرور، در میان جمعیت بودند. مادر شهید، با دستهای لرزانش آخرین وداع را با فرزندش انجام میداد، در حالی که پدر شهید در سکوتی سنگین، با دلی پر از افتخار و داغ، نظارهگر این وداع باشکوه بود.
فضا سرشار از معنویت و بزرگی بود؛ هر لحظه از این مراسم گواهی بر ارزشهای ایثار، فداکاری و ایمان بود که شهید نیلفروشان برایشان جنگیده و جان خود را نثار کرده بود. وداع با او، نهتنها وداع با یک فرد، بلکه تجدید عهدی بود برای پاسداری از آرمانها و راهی که او برگزیده بود.
امشب ماه نیز مشتاقانهتر از همیشه در آسمان خودنمایی میکند، گویی که در این شب آسمان هم به یمن قدوم این مهمان، با ستارههای درخشانش آذینبندی شده است. پیکر در جایگاه قرار میگیرد و حجت الاسلام رفیعی در مورد جایگاه شهید و ویژگیهای شهید بودن را بیان میکند. رفیعی از افتخار آفرینی شهید نیلفروشان و ضرورت فرجام نیک داشتن میگوید و میافزاید: طلب شهادت داشتن البته به معنای تعطیل کردن زندگی نیست باید خادم بود و زندگی روزمره داشت اما آرزوی عاقبت بخیری داشت. پس از آن حاج محمد طاهری با نوای گرم خود روضه میخواند؛ این روزها کبوتر بیروت میشویم یا چشم خیس شانه تابوت میشویم. نوبت به روضه حضرت مادر میرسد؛ طاهری میخواند و مردم با قطره قطره اشکشان رزق اشکهای فاطمیه را طلب میکنند.
شهید نیلفروشان با خود پیامی سرشار از ایمان، ایثار و مسئولیت برای مردم و جوانان آورده است. او با جانفشانیاش در راه دفاع از میهن و آرمانهای مقدس، به جوانان یادآور شد که ارزشهای چون عشق به وطن، دفاع از شرف و کرامت انسانی و حفظ امنیت و آزادی تنها با تلاش و فداکاری به دست میآیند.
پیام او برای مردم این است که راه شهیدان، راه سربلندی و استقامت است. او با عمل خود نشان داد که هر فردی میتواند با ایثار و تعهد به مسئولیتهای اجتماعی و انسانیاش، تأثیری ماندگار بر جامعه و تاریخ بگذارد.
برای جوانان، شهید نیلفروشان نمادی از غیرت، تعهد و مبارزه با ناملایمات است. او به آنها میگوید که نباید در برابر مشکلات و چالشها تسلیم شد، بلکه باید با ارادهای قوی و ایمان به ارزشها، برای حفظ و پیشرفت جامعه تلاش کرد. پیام او تشویقی است به جوانان که هرگز نباید از آرمانهای بزرگ دست کشید و باید با شجاعت و امید به آیندهای بهتر برای خود و ملت گام بردارند.