خبرگزاری مهر، گروه جامعه؛ احسان مرادی در استان خوزستان و کهکیلویه و بویر احمد مسئولیت خیریه میثاق جوانان زاگرس را دارند. فعالیتهایشان در این خیریه از چند سال پیش شروع شده است و به تدریج فعالیتهای خود را گسترش دادهاند. آنها فعالیتهایشان با ایده یک خیریه در مغازه آغاز کردند و مأموریت جدیدی با نام «شکرانه» را بر عهده گرفتند و در طول ماه مبارک رمضان به خانههای نیازمندان غذا میرساندند.
فعالیتهای خیریه از امور عمرانی و کمک به درمان نیازمندان آغاز شد و به مرور زمان به مسائل جدیتری مانند اشتغالزایی، کمک به خانوادههای نیازمند و حل مسائل قومی و قبیلهای گسترش یافت.
این گروه به شفافیت در بحث مالی و عملکرد خیریه خود اهمیت میداد تا با جلب اعتماد مردم، مسائل را حل کنند. اوایل کار شاید یک ماه طول میکشید تا برای انجام کاری تأمین مالی کنند امام رفته رفته با اعتماد مردم کارها بهتر پیش میرفت.
شفافیت کار موجب میشد مردم خود را در انجام امور دخیل بدانند و برای رفع بحرانها پای کار بیایند از این رو این گروه جهادی تلاش میکرد مردم را درگیر کار خیر کند و خود نماینده آنان باشد. کمکها هم فقط مالی نبود حتی گاهی برخی خود نمیتوانستند برای کمکرسانی حاضر شوند اما در تهیه ملزومات آن همکاری میکردند.
مثلاً ممکن بود بنایی نتواند خود برای کار بیاید ولی ابزار کار در اختیار گروه میگذاشت یا معلمی که تصمیم گرفت برای دانشآموزان خانوادههای نیازمند به صورت رایگان کلاس خصوصی بگذارد. راننده وانتی هم بود که اگر وقت نمیکرد در اردوهای جهادی شرکت کند برای جا به جایی رایگان وسایل داوطلب شده بود و حتی حاضر بود ماشین را در اختیار گروه بگذارد. این گروه به این شکل توانست از ظرفیتهای مردمی بهره بگیرد و ایجاد حس مثبت کمک به مردم از تخصصهای آنان بهره ببرد و مشکل محرومین را تا حدی حل کند.
مشاهده حل گسترده مشکلات مردم و این حس اعتماد افراد زیادی را جذب کار میکرد. این گروه حتی کمکهایی از خارج از کشور دریافت میکند و گزارش کار را برای خیرین ارسال میکند.
مردم این منطقه اکثراً دامدار و کشاورز هستند به همین دلیل کمکها نیز از بحث توزیع صرف غذا به سمت مباحث کشاورزی و ایجاد اشتغال هم وارد میشود و برای خانوادههایی که شرایط مناسبی ندارند شغلهای کوچک خانگی ایجاد میکند.
مردم آن منطقه به صورت قومی و قبیلهای زندگی میکنند. این خیریه برای کار در این منطقه تفاوتی بین اقوام مختلف قائل نمیشد و همین باعث شد بین مردم جا باز کند. آنها تلاش میکردند که به مردم در برگزاری مراسم مذهبی مانند اربعین کمک میکنند و از خود مردم هم کمک بگیرند تا برای برگشت زوار از کربلا هم مانند رفت برنامه داشته باشند. آنها شیوه متفاوتی به کار بردند و ماشینی در خیابانها راه میانداختند تا با طبل و سنچ و پخش مداحی مردم را به اهدای کمک دعوت کند.
آقای مرادی یکی از تجربههای خود را این چنین تعریف میکند: در یکی از این برنامهها در روستایی پیرزنی عصا زنان جلو آمد و گفت: کبریت لازم دارید و من گفتم بدون کبریت که نمیشود اجاق را روشن کرد. دنبالش رفتم خانه کوچکی داشت که آن را هم احتمالاً کمیته امداد ساخته بود. به خانه که رسیدیم گفت نه، چیز بهتری دارم که بدهم. اجاق گازش را باز کرد و حدود ۲۰۰ گرم هم برنج به ما داد که آن روی سایر برنجهایی که تهیه کرده بودیم ریختم. این میزان کم برنج شاید همه برکت کار ما بود. آن سال برخی نگران بودند که از پس هزینه تهیه و توزیع غذا بر نیایند اما به لطف خدا و برکت کمکهای خالصانه مردم روزانه ۶۰۰۰ پرس غذا پخش کردند. آقای مرادی معتقد است اگر مردم خود وارد کاری شوند احساس تعلق به انجام کار موجب میشود آن کار خیلی بهتر انجام میشود. البته لازم است کسی کار را مدیریت کند و مسیر به مردم نشان بدهد.
یکی دیگر از کارهای این گروه در دوران پراضطراب کرونا کمک به غسل و تشییع فوتشدگان کرونا بود. در آن زمان نگرانی به حدی بود که کسی جرأت نمیکرد این کار را انجام دهد و این کار فداکارانه و جهادی از نگرانیهای مردم تا حد زیادی کم کرد.
در حال حاضر بحث اشتغال و ازدواج جوانان دغدغه این گروه است و به صورت تخصصی روی آن کار میکند. علاوه بر این بحث خودکشی به خصوص در بانوان نیز افزایش یافته است که باید برای آن کاری کرد و شرایط شادی و تفریح بانوان با توجه به فرهنگ بومی مردم را فراهم کرد و همچنین وسایل ورزشی برای روستاییان تهیه کرد. از طرفی این منطقه آبهای خروشان زیادی دارد که بدون استفاده صحیح از استان خارج میشود. با مدیریت مناسب میتوان از آن برای مصارف کشاورزی بهره بیشتری برد.