به گزارش خبرنگار مهر، علیمحمد مؤدب شاعر و نویسنده، بهتازگی شعر نیمایی جدیدی برای شهید یحیی سنوار دبیر سیاسی جنبش حماس سروده است.
مؤدب در این سروده نیمایی، آخرین لحظات زندگی یحیی سنوار را از زاویهای نو تصویر کرده است؛ از زاویهای که انگار آن چوب نه فقط به سمت پهپاد اسرائیلی، بلکه به سمت همه گوشیها پرتاب شده است، حتی گوشی ما!
مشروح متن این شعر نیمایی را در ادامه میخوانیم؛
آرام
چون پیغمبری خسته
در گیر و دار گله غوغا
چوبی به سوی دوربین افکند
*
یک دستِ او افتاده چون دست علمدار غریبی در دل میدان
دست دگر اما پر از برنایی و ایمان
یک مرد، با یک دست، با یک چوب، تنها در هجوم آن سیا-لشکر
چوبی به سوی دوربین افکند
چوبی به سوی دوربینهایی که در هر جای عالم گرم تزویرند و هر سو مرگ میپاشند
از هر نمایشگر
یک مرد، با یک دست، با یک چوب، تنها در هجوم تهمت از فوجی سیا-لشکر
چوبی به سوی دوربین افکند
چوبی به سوی مردمی که محو تصویرند
چوبی به سوی قلبها و چشمهایی سنگ
که با فریب صحنه درگیرند
*
چوبی به سوی چشم رخوتناک خوابآلوده یاران
چوبی به سوی گیجی مرموز بیداران
چوبی به سوی آشنایی سخت مهملگو
چوبی به سوی تهمت و نارو
*
انگار او بازیگری یکّه
در صحنهای که تا ابد در سینماهای درون تکرار خواهد شد
چوبی به سوی دوربین افکند
چوبی به سوی دوربین پخش زنده
چوبی به سوی دوربین عنکبوتی بر فراز بازی گرمی
چوبی به سوی دوربین مستندسازی کجای قطبهای وهم
چوبی به سوی دوربین گوشی من هم
*
چوبی به سوی دوربین افکند
چوب غریبی، باطلالسحر دروغ و حیله و جادو
چوبی مقدس چون عصای حضرت موسی
چوبی شگفت، احیاگر ما مردگان قرن
همچون ید بیضا
*
در آستان مرگ
چوبی به سوی دوربین افکند
با آخرین نا و نفس یحیی!