به گزارش خبرنگار مهر محمد بهشتی، پیش از ظهر پنجشنبه در شصت و هفتمین نشست بازآفرینی پایدار بافت شهری با موضوع «چیستی شهر تاریخی» اظهار کرد: در متون قدیمی هر جا صحبت از آبادانی میشود آن را مربوط به عدل و عمارت را میدانند که درواقع عدل پیششرط بر عمارت است. واژه عدل در فرهنگهای مختلف فرق دارد در فرهنگ ایرانی عدل بیش از نظم کیهانی است یعنی نظامی فارغ از عالم که ما باید از آن تبعیت کنیم به عبارت دیگری جای هر چیزی مشخص است و ما باید آن را بهجا آوریم.
وی ادامه داد: شهرهای ما مشمول این قاعده کلی میشوند، درواقع شهرها تابع این معنا از عدل بودند یعنی هر چیزی بر جای خود بود و ساختن مبتنی بر قاعده بود، اگر به استناد مدارک رجوع کنیم به این مسئله پی خواهید برد. یکی از این اسناد که دلالت بر این موضوع دارد عکسهایی هوایی سال ۱۳۳۵ است که در این سال برای اولین بار از همه شهرهای کشور عکسها هوایی گرفته شد هرچند در این عکسها شاهد مداخلاتی در شهر هستیم که در دوره پهلوی اول صورت گرفت اما این دخل و تصرفهای محدود بود و بیش از ۹۰ درصد شهر موقعیت خود را داشت.
حاکم بودن الگوی صحیح توسعه شهری در شهرهای کشور تا قبل سال ۱۳۳۵
رئیس اسبق سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کشور درباره چرایی مداخلات پایین پهلوی اول در شهر تا سال ۱۳۳۵، گفت: تنها دلیل این امر بدین خاطر بود که دولت منابع بسیار کمی برای مداخلات داشت و وقتیکه درآمد نفتی از سال ۱۳۳۵ افزایش یافت، بهیکباره دولت با ثروت بادآوردهای روبهرو شد هر آنچه رؤیا در سرداشت همچون تغییر در ساختار و کالبد شهر را محقق کرد.
وی اضافه کرد: درست از این زمان است که معنای عدل در شهرهای کشور تغییر میکند یعنی قرار گرفتن هر چیزی سر جای خود که معنی عدل تا قبل از سال ۱۳۳۵ در شهرها بود بهیکباره به اینکه هر چیزی که من تشخیص میدهم و میگویم تغییر پیدا کرد که منظور از من حاکمیت و دولت آن زمان بود و به همین خاطر است که از بعد سال ۱۳۳۵ شاهد هستیم که دیگر هیچچیزی سرجای خود قرار ندارد و نقشه توپوگرافی و بافت تاریخی شهرها بهیکباره تغییر میکند.
غفلت از توسعه پرستارانه شهرها
بهشتی تصریح کرد: اگر توسعه شهرهای کشور را تا قبل از سال ۱۳۳۵ بررسی کنیم، درخواهیم یافت این توسعه و گسترش عمدتاً از طریق باغ و مزرعه صورت میگرفته است یعنی ابتدا زمین را از حالت مواد احیا و بهنوعی اهلی میکردند، سپس شهر را توسعه میدادند که من از این نوع توسعه بهعنوان «توسعه پرستارانه» یاد میکنم.
وی ادامه داد: از سال ۱۳۳۵ به بعد است که توسعه شهرهای کشور از حالت پرستارانه به توسعه تهاجمی تبدیل میشود و بهنوعی بهجای اهلی کردن زمین برای توسعه شهرها، این بولدوزرها هستند که شهر را توسعه میدهند و هر رودخانه، کوه یا پستیوبلندی را دخل و تصرف میکنند و همین امر باعث شده وقتی امروز شهرهای کشور را نگاه میکنیم، دیگر جای هر چیزی مشخص نیست.
رئیس اسبق سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کشور گفت: نقطه مقابل عدل ظلم است و ظلم از ظلمت و تاریکی میآید و به همین خاطر است که وقتی مفهوم عدل از سال ۱۳۳۵ در توسعه شهرها از بین رفت، شهرها در ظلمت به سر میبرند یعنی دیگر جای هر چیزی در مکان مناسب خودش مشخص نیست بهعنوانمثال در شهر شیراز رودخانه خشکی بهصورت موسمی است که بر روی آن پل علی ابن حمزه مربوط به دوره زندیان قرار دارد، اگر به عکسهای تاریخی این پل را بررسی کنیم درخواهیم یافت، این پل هفت دهانه داشته است اما هماکنون دهانه این پل پنج عدد شده و در کنار آن عمق رودخانه کاهش پیداکرده است که همه این موارد نشان میدهد که در توسعه شهر به این رودخانه و حریم اطراف آن تجاوز شده است.
شهر تاریخی فقط بافت تاریخی نیست
وی بابیان اینکه عکسهای هوایی سال ۳۵ آخرین سندی است که جای مناسب هر چیزی را در شهرها نشان میدهد، اظهار کرد: هر آنچه عکس و نقشه که بعد از سال ۱۳۳۵ تاکنون از شهرها گرفتهشده و موجود است، عکسها و اسنادی است که تاریک است یعنی جای مناسب هر چیزی در شهر مشخص نیست به همین خاطر است که تأکید میکنم شهر تاریخی فقط بافت تاریخی نیست بلکه شامل باغها، راههایی که به شهر ختم میشود، قنوات و حتی بدنه شهری و محل استقرار جمعیت میشود.
بهشتی تأکید کرد: شهر با مدنیت و جامعه شهری آن تعریف میشود در غیر این صورت کالبد که فقط لباسی برای شهر است، وقتی پرسش میشود شهر تاریخی کجاست؟ منظور جامعه شهری آن است. ما امروزه در شهرهای تاریخی دچار بحران هستیم زیرا جامعه شهری آن مشخص نیست یعنی در شهر تاریخی همچون شهر اصفهان میزان تعداد باقیمانده از مردمی که اهلی خود اصفهان هستند، مشخص نیست، مردمی که بومی این شهر باشند و به ارزشهای تاریخی شهر خود واقف باشند، به همین خاطر است که در اصفهان شاهد هستیم اقداماتی صورت میگیرد که برخلاف حفظ و نگاهداشت ارزشهای تاریخی شهر است.
اختلال در اهلیت شهرها بحران جدی شهرهای تاریخی کشور
وی افزود: ما دچار بحران در کالبد شهر نیستیم، بلکه اهل شهر در تاریکی شهر واقعشدهاند یعنی اختلال در اهلیت شهرها صورت گرفته است، یعنی ما ظالم شدهایم و به شهرهایمان و ارزش تاریخی آن بیتوجه شدهایم، حال اگر قرار باشد دست از این ظلم برداریم باید در ابتدا بدانیم جای مناسب هر چیزی در شهر کجاست؟ و این کجا بودن همچون وارد شدن به مجلس محترمی است که باید ادب این مجلس را رعایت کنیم، در شهرها هم همین موضوع صادق است باید شیوه درست مواجه زیستن در شهر را رعایت کنیم البته این حرف به معنای برگشتن به گذشته است بلکه حفظ اتصالمان نسبت به گذشته است که از آن بهعنوان معاصریت یاد میشود.
رئیس اسبق سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کشور افزود: باید معاصر شویم که این معاصر بودن یعنی حفظ اتصال به گذشته در حین گام برداشتن در مسیر متغیرهای زمان خود است که اگر بخواهم مصداق عینی نسبت به این معاصر بودن بزنم، از معماری مسجد جامع اصفهان نام میبرم، این مسجد هزار سال مسجد است و در این مدت همواره اتصال به گذشته و ریشه خود را حفظ کرده است و درعینحال همواره بر اساس اقتضائات زمانه خودش، نو شده است درواقع مسجد جامع اصفهان، گلی بوده که در طی این سالها شکفته است.
وی ادامه داد: امروزه بهاندازهای تعداد متغیر زیاد شده است که برای بسیاری این توهم پیشآمده که دیگر چیزی ثابتی وجود ندارد. این طرز تلقی یکی از خرافههای عصر جدید است به همین خاطر تأکید میکنم شهر تاریخی امری ثابت، شناسنامه چیستی و کجایی شهر است که این چیستی و کجایی یعنی دانایی است به همین خاطر شهر تاریخی ارزش بالایی دارد.پ
بهشتی اضافه کرد: وقتی شهر تاریخی را از بین میبریم فقط شواهد تاریخی و یک سری خاطره و احساس رمانتیک را تخریب و مخدوش نکردهایم بلکه گویی شرایط زیست را از بین بردیم. شهر تاریخی همچون پرونده پزشکی است که همه بیماریها و درمانهای ما را از ابتدای تولد تاکنون ثبت کرده است، طبیعی است چنین پروندهای در تشخیص و درمان بیماریهایی که در آینده امکان دارد به آن مبتلا شویم تأثیر دارد، حال فرض کنید پنج صفحه از این پرونده از بین ببرد، آن موقع است که تشخیص و درمان بیماری ما توسط پزشک مورد چالش قرار میگیرد و حتی امکان دارد با تجویز داروی اشتباه جان بیمار به خطر بیافتد در شهرها هم همین موضوع صدق میکند و شهر تاریخی نقش مهمی در شرایط زیست شهروندان آن شهر دارد.
تبعات ناگوار نادیده گرفتن معماهای زیستی شهر در توسعه شهرهای کشور
وی تأکید کرد: ما اگر معماهای زیستی شهر اصفهان را بهدرستی تشخیص میدادیم، اجازه نمیدادیم زمینهای کشاورزی در حاشیه زایندهرود که درگذشته ۷۰ هزار هکتار بوده بهیکباره به ۵۰۰ هزار هکتار تبدیل شود، اجازه نمیدادیم صنایعی همچون ذوبآهن و فولاد مبارکه در حاشیه این رودخانه قرار گیرند همه این اقدامات اشتباه به خاطر این است که تصمیمات آن در تاریکی گرفتهشده است.
رئیس اسبق سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کشور ادامه داد: شهر تاریخی مثل چراغ میماند تا دریبابیم چه هستیم و در کجا قرار داریم اما متأسفانه امروزه شهرهای تاریخی چیستی و چرایی خود را ازدستدادهاند و در اثر همین امر اقدامات و تصمیمات اشتباهی را در تاریکی اتخاذ کردیم که تبعات ناگوار آن روزبهروز دارد آشکار میشود، که نمونه بارز این تبعات ایجاد فرونشست در شهر تاریخی اصفهان است.
وی افزود: بارها این صحبت را از سوی متخصصین شنیدهایم که به دلیل مهاجرت وسیعی که از روستاها به شهرهای کشور از سال ۱۳۴۰ به بعد صورت گرفت، شاهد چهره زشت از شهرها هستیم، اما من میخواهم بگویم این صحبت اشتباه است زیرا جمعیت شهر اصفهان قبل از اینکه شاهعباس اول بخواهد این شهر را به پایتخت تبدیل کند ۵۰ هزار نفر بود و وقتی این شهر را بهعنوان پایتخت انتخاب کرد میزان جمعیتی که برای توسعه این شهر در نظر گرفت بالغبر ۶۵۰ هزار نفر بود و حتی قبل از زمان محمود افغان جمعیت این شهر به یکمیلیون نفر رسید، حال پرسش اینجاست چگونه است باوجود ۲۰ برابر رشد جمعیت شهر اصفهان در آن زمان، شاهد تعالی و ساخت شهر به بهترین شکل ممکن همچون جواهر تا آن زمان هستیم اما حالا در توسعه شهرها این امر اتفاق نمیافتد؟ همه این امر بدین خاطر است که دیگر ما مثل گذشته در توسعه شهرها به شیوه پرستارانه رفتار نمیکنیم بلکه منفعلانه رفتار میکنیم.
بهشتی گفت: ما باید نسبت به اهمیت شهر تاریخی متنبه شویم یعنی دست از تکلیف برداریم، یعنی برای ما این پرسش پیش آید توسعه درست در شهر چگونه است؟. این نکته مهم را باید در نظر داشت توسعه در شهر تاریک پرهزینه و کمبهره است، اما توسعه شهر در روشنایی کمهزینه و پربهره است. به همین خاطر است که ایده آل ترین شهر تاریخی دنیا را ازلحاظ توسعه، شهر اصفهان قبل از سال ۱۳۳۵ میدانند زیرا توسعه این شهر تا قبل سال ۱۳۳۵ در روشنایی اتفاق افتاده است.