نمایش رادیویی «جسدی در کتابخانه» به کارگردانی ایوب آقاخانی در ۵ قسمت تولید و پخش شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، آگاتا کریستی نویسنده انگلیسی و خالق داستان‌های جنایی از مشهورترین نویسندگان دنیا است که بر اساس آثارش فیلم‌ها و سریال‌های مختلف و مطرحی ساخته و پخش شده است. «پوآرو» و «خانم مارپل» از شخصیت‌های داستانی آگاتا کریستی هستند که به حل معماهای جنایی می‌پردازند.

ایوب آقاخانی نویسنده و کارگردان تئاتر و تئاتر رادیویی در راستای معرفی ادبیات جهان به مخاطبان و علاقه‌مندان تئاتر و نمایش‌های رادیویی، بر اساس داستان‌های «خانم مارپل» کریستی مجموعه‌هایی را کارگردانی کرده که از صدای جمهوری اسلامی ایران پخش شده‌اند.

یکی از این آثار نمایش رادیویی «جسدی در کتابخانه» است که در ۵ قسمت تولید و پخش شده است.

در این نمایش رادیویی اقتباس و تنظیم برای رادیو توسط مهسا پیروزفر انجام شده است.

بازیگران سومین قسمت نمایش رادیویی «جسدی در کتابخانه» به ترتیب اجرا عبارتند از رامین پورایمان، شیما جان‌قربان، احمد هاشمی، بهرام سروری‌نژاد، مهدی نمینی‌مقدم، رضا قلمبر، سیما خوش‌چشم، رویا فلاحی، حمید یزدانی، امیر منوچهری، علی زرینی.

گوینده وحید منوچهری، افکتور محمدرضا قبادی‌فر، صدابردار محمدرضا محتشمی و تهیه‌کننده فرشاد آذرنیا دیگر عوامل این نمایش رادیویی هستند.

با پیداشدن جسد زنی ناشناس در کتابخانه ویلای آرتور و دالی بانتری، خانم مارپل که از دوستان خانم بانتری است برای همراهی و حل این پرونده به گاسینگتون هال می‌آید. توجه خانم مارپل با دیدن جسد به لباس ساتن کم‌قیمت، ناخن‌های لاک‌زده و جویده شده زن بلوند جلب می‌شود. با توجه به ظاهر مقتول خانم مارپل معتقد است که چنین زنی فقط می‌تواند در مهمانی‌های پر سر و صدایی که فیلمسازی به نام بازل بلیک برگزار می‌کند شرکت کرده باشد.

آرتور بانتری که از پیداشدن جسد زن ناشناس در کتابخانه‌اش ناراحت و عصبی است به سرهنگ ملچت رئیس پلیس منطقه می‌گوید که شب قبل برای حضور در جلسه حزب بیرون رفته بوده و به دلیل بارندگی و خرابی ماشین با تأثیر به منزل رسیده است. خانم مارپل که قصد دارد در تحقیقات سرهنگ ملچت و بازرس اسلاک دخالت نکند، می‌پندارد این اتفاق مانند شوخی با صاحبخانه است.

پلیس در جستجو در لیست گمشده‌ها به ۲ دختر با نام‌های پاملا ریوز ۱۶ ساله و روبی کین ۱۸ ساله جلب می شود که با مقتول شباهت‌هایی دارند. در ادامه تحقیقات سرهنگ ملچک و بازر اسلاک به هویت مقتول پی‌ می‌برند. روبی کین ۱۸ ساله که به دلیل شکستگی زانوی دخترخاله‌اش ژوزفین ترنر مدتی در هتل مجستیک به برگزاری بازی بریج می‌پرداخته، در شب حادثه پس از برگزاری یک بازی بریج به اتاقش رفته و دیگر دیده نشده است.

کانوی جفرسون فرد ثروتمند و علیلی که در هتل مجستیک اقامت دارد متوجه عدم حضور روبی شده و به پلیس اطلاع داده است. بازرس اسلاک در تحقیقاتش متوجه آشنایی آرتور بانتری با آقای جفرسون و حضورش در هتل مجستیک می‌شود. جفرسون دختر و پسرش را در سانحه‌ای هوایی از دست داده و با عروس و دامادش، آدلاید و مارک گسکل زندگی ‌می کند. وی در صحبت با سرهنگ ملچت ادعا می‌کند که می‌خواسته روبی را به دختر خواندگی خود درآورد.

خانم بانتری و خانم مارپل تصمیم می‌گیرند برای یافتن قاتل به هتل مجستیک بروند و ... .

با هم سومین قسمت نمایش رادیویی «جسدی در کتابخانه» را با مدت‌زمان ۲۹ دقیقه و ۵۵ ثانیه بشنویم.