یک نویسنده سینمایی در یادداشتی به فیلم «باغ کیانوش» پرداخته و درباره ویژگی‌های این اثر سینمایی نوشته است.

به گزارش خبرنگار مهر، محمد جلیلوند نویسنده سینمایی در یادداشتی به فیلم سینمایی «باغ کیانوش» ساخته رضا کشاورز حداد که این روزها در سالن‌های سینما درحال اکران است، پرداخته است.

متن این یادداشت به شرح زیر است:

«ساخت فیلم سینمایی برای طیف سنی نوجوان با توجه به تنوع روحی و روانی آن‌ها، کار سختی به حساب می‌آید. به همین دلیل هم این گروه سنی اغلب با رده‌های سنی پایین‌تر جمع زده و آثاری متکی بر عنصری به نام تخیل برایشان ساخته می‌شود. در سینمای ایران و به ویژه در دهه‌های شصت و هفتاد آثاری با قهرمان‌های نوجوان ساخته می‌شدند که در قصه آن کمتر از تخیل بهره گرفته شده و عناصر ژانر ملودرام پررنگ‌تر بودند. همین موضوع نیز سبب فاصله گرفتن نوجوان‌ها از بخش مهمی از این تولیدات می‌شد و تنها آنهایی مورد توجه قرار می‌گرفت که برخوردار از قصه‌هایی مماس با این قشر در آن ایام بودند.

در این بین کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به سیاق همیشگی خود دست به تولید آثاری می‌زد که بسیاری از آنها کیفیت متقاعدکننده‌ای داشتند. در سه چهار سال اخیر، بار دیگر توجه تولیدکنندگان سینمای ایران به این طیف سنی پُرتعداد جلب شده و آثاری را تولید و روانه اکران کرده‌اند. یکی از شاخص‌ترین آن‌ها که به تازگی روی پرده رفته و در جشنواره فیلم فجر ۴۲ و جشنواره فیلم کودک و نوجوان سال جاری بسیار مورد توجه قرار گرفته، «باغ کیانوش» به کارگردانی رضا کشاورز حداد است. (ناگفته نماند که باشگاه فیلم سوره دیگر سرمایه‌گذار این پروژه است.)

فیلم سینمایی «باغ کیانوش» را می‌توان در رده فیلم‌های اقتباسی قرار داد که فیلمنامه‌اش براساس کتابی به همین نام نوشته علی اصغر عزتی پاک نوشته شده است و مهمترین نقطه آن نیز به حساب می‌آید. چراکه در آثار اقتباسی، قصه سروشکل درستی داشته است و مصالح مورد نیاز را در اختیار فیلمنامه‌نویس قرار می‌دهد. رضا کشاورز حداد که خود فیلمنامه «باغ کیانوش» را نوشته تا حدود زیادی به کتاب وفادار بوده و تنها تعداد شخصیت‌های نوجوان کارش را بیشتر کرده تا درام قوت بیشتری گرفته و قصه در عرض گسترش پیدا کند.

داستانی که سرضرب شروع شده و به خوبی شخصیت‌های خود را معرفی می‌کند تا به نقطه عطف نخست برسد. جایی که «علی» و «سینا» شرط می‌بندند در شب عروسی یکی از اهالی روستا به باغ کیانوش رفته و از درخت موز داخل آن موز بردارند. باغی که در هاله‌ای از ابهام بوده و اغلب بچه‌های روستا جرات ورود به آن را ندارند. در این بین جعبه موزی که پشت وانت صاحب عروسی پنهان شده و علی و سینا آن را دیده‌اند، نقش مهمی در این شرط‌بندی دارد.

در عین حال یک کاشت اطلاعات هم صورت گرفته است تا در فصل پایانی به آن پرداخته شود. در این بین اشاراتی هم به هواپیمای جنگی دشمن که از بالای روستا عبور می‌کند، شده و تماشاگر را نسبت به آن کنجکاو می‌کند. ورود کیانوش به باغ و تنبیه یکی از بچه‌ها با فرود خلبان عراقی همراه شده و نقطه عطف بعدی شکل می‌گیرد که تاثیر فوق‌العاده‌ای روی الباقی داستان دارد. کشاورز از کلیشه آشنا و امتحان پس‌داده قرار گرفتن نوجوان‌ها در موقعیتی سخت و بغرنج به شکل مطلوبی بهره گرفته و هیجان خوبی هم به آن می‌بخشد.

نیمه میانی فیلم که زمان زیادی هم دارد، اختصاص به این موضوع داشته و کارگردان برای روایت آن از روایت غیرخطی نیز سود جسته و گاه یک اتفاق مهم را از دو زاویه دید به نمایش می‌گذارد. نقطه عطف پرده دوم هم غافلگیرکننده بوده و چرخش خوبی به داستان می‌بخشد. در عین حال مخاطب را در بیم و امید نسبت به سرنوشت شخصیت‌های خود قرار می‌دهد. در پرداخت شخصیت‌ها نیز نویسنده تلاش کرده تا با استفاده تیپ-شخصیت و تیپ، قصه‌اش را پیش برده و آن را به یک پایان‌بندی مناسب برساند. در عین حال برای پُرتر کردن فیلمنامه، داستانکی هم با محوریت «علی»، پدر شهیدش و «کیانوش» خلق کرده که خوب از کار درآمده و در انتها «علی» و «کیانوش» را به آدم‌های متفاوت‌تری تبدیل می‌کند که به نوعی بر ترس‌های خود غلبه کرده‌اند.

«باغ کیانوش» از آن دسته فیلم‌هایی است که کارگردانی خوبی داشته و اجزای مختلف آن از موسیقی و فیلمبرداری تا طراحی صحنه و جلوه‌های ویژه رایانه‌ای به شکل مطلوبی در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند. شهرام حقیقت‌دوست نیز در نقش «کیانوش» به خوبی توانسته از نقش‌های پیشین خود در قامت بازیگری حرفه‌ای خارج شده و به جهان نابازیگران اطرافش نزدیک شود.»

برچسب‌ها