به گزارش خبرنگار مهر، محمدسعید ایزدی پیش از ظهر پنجشنبه در شصت و نهمین نشست بازآفرینی شهری با موضوع «سیاستها و برنامههای بازآفرینی شهری در ایران، مروری بر تجارب و اقدامات یک دهه گذشته»، از ناکارآمدی سیاستهای بازآفرینی شهری در ایران بهویژه در مقایسه با تجربههای جهانی انتقاد کرد.
وی افزود: مفهوم بازآفرینی شهری، نخستین بار در دهه ۱۹۸۰ و در اروپا و آمریکای شمالی مطرح شد. این سیاستها به دنبال آن بودند که با تبدیل اراضی خالی، متروکه و کارخانههای از کار افتاده در شهرهای صنعتی، زمینهای برای حیات مجدد و بهبود کیفیت زندگی فراهم کنند.
دبیر اسبق شورای عالی معماری و شهرسازی ایران تاکید کرد که در کشورهای غربی، بازآفرینی شهری نه تنها تداوم سیاستهای قبلی بود، بلکه با ارتقای روشها و نهادینه کردن آنها، به شکلی هدفمند و پایدار انجام شد. وی افزود که برخلاف کشورهای اروپایی، در ایران به استمرار و تکامل سیاستهای شهری کمتر توجه شده و همین مسئله موجب تضعیف اثرات بازآفرینی شده است. این در حالی است که کشورهای موفق در این زمینه به تجارب قبلی خود اهمیت میدهند و با ترکیب روشهای نوین، فرآیندهای بازآفرینی را بهگونهای پیش میبرند که همواره بر کیفیت زندگی شهروندان تأثیر مثبتی بگذارد.
نقش مردم و نهادهای مدنی در بازآفرینی؛ تجربهای که در ایران مغفول مانده است
یکی از محورهای مهم سخنان ایزدی، نقش نهادهای مدنی و مشارکت مردمی در فرآیند بازآفرینی شهری بود. به گفته او، در اروپا و بهویژه انگلستان، از همان آغاز اجرای سیاستهای بازآفرینی، دولتها بر مشارکت نهادهای مدنی و گروههای محلی تاکید داشتند. این مشارکتها باعث شد که فرآیند بازآفرینی در این کشورها به صورت جامعتر و با تأثیرات عمیقتر بر شهرها پیش رود.
وی گفت: در کشورهای موفق، بازآفرینی بهعنوان یک فرآیند مشارکتی و چندجانبه انجام میشود، اما در ایران، تمرکزگرایی و بیتوجهی به نقش مردم در فرآیند بازآفرینی شهری، این حوزه را از اثربخشی انداخته است. ایزدی معتقد است که اگر این رویکرد در ایران تغییر نکند و مشارکت مردم در سطح محلی جلب نشود، بسیاری از طرحهای بازآفرینی با شکست مواجه خواهند شد و در نهایت، بحرانها و مشکلات شهری همچنان پابرجا خواهند ماند.
کیفیت در برابر کمیت؛ چالشی کلیدی در سیاستهای بازآفرینی شهری
دبیر اسبق شورای عالی معماری و شهرسازی ایران به فقدان توجه به کیفیت زندگی در سیاستهای بازآفرینی شهری در ایران پرداخت و اظهار کرد که برخلاف کشورهای اروپایی، که توجه به کیفیت اقدامات یکی از اصول بنیادین بازآفرینی شهری است، در ایران اغلب بر کمیت و نتایج سطحی تمرکز میشود. وی افزود که در بسیاری از اسناد و طرحهای جامع شهری کشور، توجهی به راهکارهای ارتقای کیفیت زندگی دیده نمیشود و همین موضوع مانعی بزرگ در بهبود وضعیت شهرهای ایران محسوب میشود.
وی خاطرنشان کرد که بازآفرینی باید بهعنوان یک رویکرد جامع برای بهبود وضعیت زندگی در همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی و محیطی اجرا شود. در حال حاضر، اقدامات کیفی همچون دسترسی عادلانه به خدمات عمومی، بهبود فضای شهری و ارتقای امنیت محلات در ایران مغفول مانده است و به همین دلیل، بسیاری از پروژههای بازآفرینی عملاً به نتایج مطلوبی نمیرسند.
فقر شهری؛ معضلی چندبُعدی که گریبانگیر شهرهای ایران شده است
ایزدی با بیان اینکه فقر شهری در ایران به مسئلهای فراگیر تبدیل شده است، گفت که این پدیده نهتنها به معنای فقر مالی، بلکه در ابعاد گستردهتری نظیر دسترسی به خدمات شهری، بهداشت، آموزش و خدمات ایمنی نیز نمود پیدا کرده است. شهرهای بزرگ ایران مانند تهران و اصفهان با مشکلات بزرگی در دسترسی به خدمات عمومی مواجهاند و بسیاری از مناطق این شهرها از این نظر در شرایطی نابسامان قرار دارند.
وی به ارتباط بین فقر شهری و آسیبهای اجتماعی اشاره و بیان کرد: این فقر گسترده موجب افزایش نرخ آسیبهای اجتماعی نظیر اعتیاد، بیکاری و ناهنجاریهای رفتاری شده است. او از مسئولان خواست تا در سیاستهای بازآفرینی، توجه ویژهای به فقر شهری و راهکارهای کاهش آن داشته باشند تا از تبدیل شهرها به کانونهای بحرانهای اجتماعی جلوگیری شود.
بحرانهای زیستمحیطی؛ میراثی سنگین از بیتوجهی به توسعه پایدار
یکی دیگر از نگرانیهای اساسی این استاد دانشگاه در زمینه بازآفرینی شهری، بحرانهای زیستمحیطی بود. وی با اشاره به مسئله فرونشست زمین بهویژه در شهرهایی چون اصفهان، گفت که این پدیده حاصل برداشت بیرویه منابع زیرزمینی و عدم مدیریت صحیح منابع آب است. فرونشست زمین میتواند به زیرساختهای شهری آسیب جدی وارد کند و مشکلات زیستمحیطی و اقتصادی سنگینی به بار آورد.
وی بیان کرد: در حال حاضر، بسیاری از شهرهای ایران با مشکلاتی نظیر آلودگی هوا، تراکم جمعیت و تخریب محیط زیست دست و پنجه نرم میکنند و سیاستهای شهری باید بهگونهای بازنگری شوند که به این مشکلات پاسخ دهند. بدون توجه به ابعاد زیستمحیطی و پایداری، هرگونه سیاست بازآفرینی در بلندمدت بینتیجه خواهد بود.
تابآوری و بحران هویت؛ چالشهایی که بقای شهرهای ایران را تهدید میکند
ایزدی به موضوع تابآوری و بحران هویت شهرهای ایران اشاره کرد و گفت: در طول چهار دهه گذشته، سیاستهای شهری نتوانستهاند هویتی پایدار و هماهنگ برای شهرها فراهم کنند و این امر موجب بروز بحرانهای هویتی شده است.
وی بهویژه به وضعیت تهران و اصفهان اشاره کرد و از افزایش ناهنجاریهای شهری و ساخت و سازهای ناپایدار در این شهرها انتقاد کرد.
این استاد دانشگاه همچنین به موضوع تابآوری پایین شهرهای ایران در برابر حوادث طبیعی اشاره نکرد و گفت: با توجه به کمبود زیرساختهای ایمن و مستحکم، بسیاری از شهرهای کشور در برابر بحرانهایی چون زلزله و سیل آسیبپذیر هستند.
وی از مسئولان خواست تا با بازنگری جدی در سیاستهای بازآفرینی، تابآوری شهرها را افزایش دهند تا از وقوع بحرانهای گستردهتر جلوگیری شود.
ایزدی بر لزوم توجه به تجربههای جهانی و اصلاح سیاستهای بازآفرینی در ایران تاکید کرد و گفت: که تنها با بهرهگیری از روشهای مشارکتی و پایدار و همچنین توجه به نیازهای واقعی شهروندان، میتوان از بحرانهای شهری فعلی عبور کرد و آیندهای بهتر برای شهرهای ایران رقم زد.