خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه-سمانه نوری زاده قصری: دیپلماسی قرآنی مجموعهای از خط مشیها و سازوکارهای قرآنی است که سبب برقراری روابط حسنه و صلحآمیز میان کشورها میشود. اینگونه سازوکارها میتواند در انسجام بیشتر روابط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی میان دو گروه مسلمان و یا حتی حل اختلاف و برقراری روابط صلحآمیز میان مسلمانان با غیرمسلمانان کارساز باشد. به نمایش گذاشتن آثار ادبی و هنری قرآن در نمایشگاههای قرآنی و اجرای ابتهال، إنشاد و تلاوت قرآن در مسابقات قرآنی میتواند از فعالیتهای مفید در اجرای سازوکارهای قرآنی باشد.
دیپلماسی قرآنی نوعی شیوه تبلیغاتی و ارتباطی از طریق راهبردهای قرآن است. ضرورت استفاده از دیپلماسی قرآنی، حقانیت ناب تعالیم قرآنی است که در میان جهان اسلام یا برخی کشورهای غربی به اثبات رسیده است و مراکز مختلف سیاسی و فرهنگی جهان به تعالیم قرآن به مثابه مرجع مورد وثوق اعتماد دارند. از این رو، به واسطه، اعتماد به تعالیم قرآنی سبب شده است که دو گرایش نسبت به دیپلماسی قرآنی شکل گیرد تا با توجه به آن قشرهای مختلف در بینالمللی جذب اسلام شوند و روابط حسنه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی با در نظر گرفتن استقلال کشورها شکل گیرد.
در همین راستا با حجتالاسلام سیدمصطفی حسینی نیشابوری، رئیس مرکز بینالمللی قرآن و تبلیغ سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در درباره سفر اخیرش به مالزی و اندونزی ذیل همایش رسالات الله به گفتگو پرداختیم که بخش اول آن با عنوان «گامهای بزرگی برای تعمیق دیپلماسی و روابط قرآنی برداشته شد» منتشر شده بود.
آنچه در ادامه میآید بخش دوم گفتگوی ماست که با هم میخوانیم:
* سازمان فرهنگ و ارتباطات با چه ابزارها و روشهایی قرآن کریم را در عرصه بینالملل نشر میدهد؟
ما با محصولات مختلف و ترجمههای مختلف، پادکست، انیمیشنها و نرم افزارهای قرآنی و هنرهای قرآنی سعی داریم تا در عرصه بینالملل نقش آفرین باشیم و ادیان و مسلمانان کشورهای مختلف را در مواجهه با حقیقت قرآن آشنا کنیم. کلید واژه «با قرآن آشنا شوید» در همین زمینه شکل گرفت. یعنی آشنا کردن مردم اعم از اینکه این افراد دین مدار هستند یا خیر به جهت شناساندن کتابی که ما مسلمانان میگوئیم که تحریفی در آن وجود ندارد. کسانی که دین مدار هستند که یک قدم نزدیک هستند، بسیار اهمیت دارد و ثمرات عینی آن را در میدان شاهد بودیم. موضوع قرآن موضوعی است که مسلمانان را همدل کرده و رفع شبهه میکند و همه را در یک سطح قرار میدهد و در کنار آن حرفهای تفرقهافکنانه رنگ میبازد. دیپلماسی قرآنی بر اساس پیامهای قرآنی و محورهای قرآنی شکل میگیرد.
*دیپلماسی قرآنی دقیقاً چیست و چه شد که امروز محور قرار گرفته است؟
واقعیت این است که باید اعتراف کنیم که برخی از فرمایشات مقام معظم رهبری در این سالها از طرف برخی به اندازه کافی جدی تلقی نشده. ما سالها است که موضوع مهمی را با تاکید میشنویم که مهمترین آن قرآن ارتباطات قرآنی است. ریاست سازمان فرهنگ و ارتباطات با تاکیداتشان، امکانات بیشتری برای دیپلماسی قرآنی آماده کردند و مسئولیت ما نیز بیشتر شده است. ما میتوانستیم در این بخش کارهای شکلی و کلیشهای را در دستور کار قرار دهیم، رویداد محور جلو رویم به عمق و استمرارش فکر نکنیم، کاری ویترینی و نمایشی که در مقطع زمان محدودی به نمایش در میآید اما کار دیپلماسی قرآنی به عنوان کار تولید و کادر و نیروی انسانی قرآنی است باید در قالب کلان طرح دیده میشد ما نمیتوانستیم کارهای بی ربط انجام دهیم.
ما هیچ مرز و حدی برای تعاملات معنوی نخواهیم داشت همانطور که تعامل با یک مسجد برای ما مهم است به همان اندازه تعامل با یک کلیسا نیز برای ما حائز اهمیت است و بدین شکل یک دیپلماسی دینی را شکل میدهیم
در کارهای فرهنگی از یک سو و فعالیتهای بینالمللی از سوی دیگر علیالخصوص فعالیتهای قرآنی که با اعتقاد و مبنای فکری در ارتباط است باید کارها منظومهای باشند. ابتدا، انتها اهداف و مهندسی درست داشته باشد. دیپلماسی قرآنی میتواند در کارهای ریز زودبازده رخ دهد گرچه خوب است اما این کارها عمق نمیدهد و شبکه درست نمیکند و به امت قرآنی و تمدن نوین قرآنی نمیانجامد. کلان طرح رسالات الله به شناخت و تعامل و شبکه میرسد و همین شبکه را هم ما هدف میانی میدانیم. الان ما ظرفیت آ. سه. آن شناختیم و بعد ظرفیتهای آفریقا را شناسایی میکنیم. این تمام کار نیست ما بایستی ظرفیتهای جای دیگر را با جبران کاستیها ایجاد کنیم. زمانی که این معادلات انجام شد ارتقای جمعی به وجود میآید و تمام فضاهای قرآنی انجام میشود. اینها باید امت و ید واحده شوند و بر اساس قرآن در فضای جریان سازی و مواجهه سازی با دشمنان قرآن یک دست شوند.
اگر ما این مهندسی را چهل سال پیش داشتیم یعنی همه ظرفیتهای قرآنی همدیگر را شناخته و همدل شده بودند و سوءتفاهمی بین مؤسسه قرآنی در مغرب و اندونزی و ایران و جنوب نبود و همه به هم وصل بودیم و همه نسبت به هم همدل بودیم در عرصه بینالملل جور دیگری رفتار میکردیم. نسبت به موضوع غزه با این همه آیاتی که وجود دارد مانند آیه «إِنَّ ٱلَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَیۡهِمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَةُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ وَأَبۡشِرُواْ بِٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِی کُنتُمۡ تُوعَدُونَ» قرآنیها منطق واحد دارند آن وقت این یک شبکه فعال بود نه منفعل و هم اثرگذار بود نه تأثیر پذیر. مظلومیت مردم غزه و لبنان به این دلیل است که دست به دست هم ندادیم. ما با چه سند و مدرکی بهتر از قرآن میتوانستیم دست به دست هم دهیم؟ این شبکه قرآنی تبدیل به امت واحده قرآنی شده بود امت واحده قرآنی با یک تصمیم میتوانست رژیم صهیونیستی را از چرخه روزگار حذف کند.
*ما با دیپلماسی قرآنی به چه افقی میخواهیم دسترسی پیدا کنیم؟
آنچه قرار است اتفاق بیافتد صرفاً این نیست که یک دیپلماسی در زمان و مکان محدود باشد ما تمام کره زمین را هدف قرار دادیم و هر کجا انسان باشد یا ایها الانسان برای آنجا صدق میکند. صلح ناپایدار از نبود عدالت سرچشمه میگیرد. عدلی نیست تا صلحی باشد. طرح رسالات الله که از سال گذشته با حمایت همه نهادهای قرآنی و قانونی و قرارگاه تبیین و ترویج معارف قرآنی داریم که همه دستگاهها عضو آن هستند. بعد از آن به بلوغی برسیم که پارلمان قرآنی را شکل دهیم و همه قرآنیان جهان عضو آن خواهند بود و اساسنامهاش در حال تدوین است. این پارلمان پیشنهاد جمهوری اسلامی ایران در بیستمین نشست مجمع مسلمین در مسکو بود که با استقبال روبرو شد و امیدواریم دبیرخانه اش را بزودی برای به غایت رسیدن دیپلماسی قرآنی تأسیس کنیم.
ما در حال حاضر به صورت منطقهای و کشور به کشور در حال پیشبرد اهداف دیپلماسی قرآنی هستیم. پارلمانی قرآنی مرکزیت و محوریتی میدهد تا تصمیمات قرآنی گرفته میشود و این تصمیمات شبکه فعالان قرآنی را هم رأی و هم دل کند. موضوع دارالقرآن موضوع جدی است. دارالقرآنهایی که در خارج از کشور در جریان شیوع بیماری کرونا منحل شدند ما وظیفه خود میدانیم که آنها را احیا و یا به آنها کمک کنیم. ترجیح ما این است که بومی باشد و ما بگوییم روخوانی و روانخوانی و تلاوت و قرائت را انجام دهد جایی میخواهند ما مربی بفرستیم و حمایت کنیم. غالب مؤسسات قرآنی مردمی اداره میشوند و اصراری نداریم کاری تاسیسی -حاکمیتی کنیم بلکه از آنها حمایت کنیم. ما دارالقرآنهای خانگی داشتیم. محفل تلاوت تدبر در منازل نیز داشتیم.
در کشور رومانی در جلساتی شرکت کردم که درالقرآنهای خانگی بوده است و گاهی جلسات قرآنی دانشجویی است هم قرآن را تلاوت کنند و هم در آن اندیشه میکنند هم از حمایت ما با ارسال کتاب طبع و نشر و اعزام مربیها و به بومیها آموزش دهند و سپس در کنارش دارالقرآنهای مجازی داشتیم که در زمان کرونا بیشتر شد که این مدل آموزش طرفداران خودش را دارد. رویکرد این است که موضوع مفاهیم و سبک زندگی به صورت کپسولی و کاربردی و هدفمند تبدیل به خانوادهها ارائه شود. تا تبدیل به خانواده قرآنی شوند. تمرکز سازمان بر روی مفاهیم قرآنی با محوریت سبک زندگی قرآنی و منطق مقاومت در قرآن بنا بر شرایط امروز است.
در بوسنی و هرزگوین دارالقرآنی را تأسیس کردیم که ۲۴۰ نفر قرآنآموز در سارایوو از آن استفاده میکنند؛ از کودکان ۵ ساله تا افراد بزرگسال ما در بوسنی و هرزگوین دارالقرآنی را تأسیس کردیم که ۲۴۰ نفر قرآنآموز در سارایوو از آن استفاده میکنند؛ از کودکان ۵ ساله تا افراد بزرگسال. این بسترسازی مناسبی دارد و در آینده خودش تربیت نیرو و کادر قرآنی خواهد شد. کسی که با مفاهیم قرآنی آشنا میشود تمام ابعادش رشد پیدا میکند چرا که قرآن برای همه مطالب و موضوعات دستورات و آموزههای خودش را دارد. در قالب تأسیس و احیای دارالقرآنها به دنبال این هستیم که کادر سازی و نیرو سازی قرآنی را دنبال میکنیم.
* پیش نیازهای تبلیغ در خارج از کشور برای یک مبلغ چیست تا بتواند در کار خود موفق شود؟
سه مؤلفه خیلی مهم است و مؤلفه نخستین آن، فهم و اندیشه بینالملل است که بخشی از آن از تجربه بینالملل شکل میگیرد کسی که فرق بین محیطها را متوجه شود کسی که فرق بین سنگال و فنلاند را نمیفهمد نمیتواند فعالیت بینالمللی کند. هر زیست بومی اقتضائات خودش را دارد. فرهنگ و رسوم خودش را دارد. پس فرد باید اقتضائات بینالملل را در حوزه تجربه و تئوری بداند.
نکته دوم دانش است. علم خیلی مهم است این جدای از اندیشه بینالملل است. افرادی که حرفی برای گفتن ندارند رفتنشان بی ثمر یا مضر است باید نظریه و ایده داشت. دنیا از اندیشمندان عاقل قاعدتاً استقبال میکند. کسی که محفوظاتش را تحلیل کرده با استقبال در این حوزه روبرو میشود.
مؤلفه سوم مهارت است که حوزه بینالملل مهارت میخواهد این مهارت میتواند سواد رسانه روابط عمومی باشد. این بخشی است که برای حیات و زیست بینالملل نیاز است کسی که اندیشه بینالمللی دارد و دانش و حرفی برای گفتن داشته باشد و حوزه مهارتی این سه شاخص باشد میتواند در حوزه بینالملل موفق باشد.
*داشتن رویکرد تقریبی در تبلیغ بینالملل چه جایگاهی دارد؟
ما باید به این سمت برویم، چرا که رویکرد تقریبی به تبلیغ قرآنی کمک میکند. تبلیغ قرآنی ترجمه بینالمللیاش میشود تبلیغ معنویت. مساله امروز مواجهه معنا و بی معنایی است که فلاسفه پست مدرن به گزارههای معنادار و گذارههای محمل معنی میکنند. در مقابلش نظام معنایی داریم. گزارههایی که فراتر از فیزیک است مهمل نیست و فهمش با گزارههای حسی ممکن نیست. اگر کسی وارد حوزه قرآنی شود در فضای بزرگتری که کل جنبههای تربیتی اخلاقی انسانی خدمت میکند و نگاه مذهبی برایش حاکم نیست و هیچ مرزی هم ندارد و نگاه معنوی برایش حاکم میشود و اشتباه است که کسی بخواهد ورد پیدا کند در حوزه بینالملل و تبلیغی داشته باشد و آن تبلیغ را نفی فعالان دیگر حوزه معنویت باشد همه کسانی که امر معنوی را ترویج میکنند در یک جبهه هستند. همه ما در این جبهه تلاش میکنیم.
اصرار دشمن که این تبلیغ را صنفی کند مسموم است. اگر قرار باشد کسی کار تبلیغی کند رسالتش تبلیغ معنویت است و باید از درون منبعی بجوشد. ما همه روی قرآن اتفاق داریم چرا باید کلام خالق و معجزه دائمی و هدایت بخش را رها کنیم؟ و به مسائلی ورود پیدا کنیم که به صورت جزئی و محل مناقشه و بی ن المذاهب است. همه این سالهایی که آدرس غلط دشمنان دادند جز شکست و تفرقه و هدر رفتن امکانات چیزی نداشتیم. حوزه بینالملل حوزه درگیر شدن با حاشیهها نیست و حوزه تشخیص اولویتها است و اولویت ما بر اساس فر مایش قرآن و بزرگان دیپلماسی قرآنی است. اگر ما بخواهیم موضوعات جزئی دین را بیان کنیم میتوانیم از ادبیات وحدت بخش استفاده کنیم. آن چیزی که میتواند تقریب واقعی و وعده تشکیل امت واحده و تمدن نوین را شکل دهد بر اساس دیپلماسی قرآنی جلو رویم. چه کسی میتواند منکر شود که پیامبر و صحابه و ائمه ما را به قرآن ارجاع دادند و همه هم قابلیت بهره مند شدن دارند ما باید شبکه قرآنیها شکل گفت در موضوعاتی که به حوزه مقاومت مرتبط میشود این شبکه ورود پیدا کند.
* نویدی برای فضای قرآنی و بینالمللی دارید؟
در داخل نویدی که میتوان داشت که همه ظرفیتهای داخلی قرآنی را به عضویت در کمیسیونها دعوت میکنیم. سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی اعلام میکند هر ظرفیتی در زمینه و رشتههای مختلف در یکی از کمیسیونها عضو شوند تا بدون هیچ مانعی امتداد دهنده فعالیتهای آنها باشیم. ما به ظرفیتهای داخلی این نوید را میدهیم که با مراجعه به اداره قرآن مرکز بینالمللی تبلیغ و قرآن سازمان فرهنگ و ارتباطات بتوانند فعالیتهای خود را در عرصه بینالمللی امتداد دهند.
نوید تعاملات ما با همه فضاهای معنوی بر اساس عقلانیت وحیانی و دیپلماسی قرآنی شکل میگیرد. ما هیچ مرز و حدی برای تعاملات معنوی نخواهیم داشت همانطور که تعامل با یک مسجد برای ما مهم است به همان اندازه تعامل با یک کلیسا نیز برای ما حائز اهمیت است و بدین شکل یک دیپلماسی دینی را شکل میدهیم. به دنبال این هستیم با کسانی که در حوزه دینی دغدغهمند هستند به مفاهمه برسیم.
تفکر حاکم بر سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی این است که هر کاری میکند نقشه آن را بر روی پازل سازمانی خود جانمایی کند. یعنی هیچ کاری جدا از نقشه انجام نمیدهد و جانمایی خودش را که همان دیپلماسی وحدت بخش است پیدا میکنیم. بنابراین اگر ما یک قاری جایی اعزام میکنیم اینکه کجا نقش آفرینی میکند همه اقدامات به سمت امت واحده پیش میرویم.