خبرگزاری مهر - گروه دانش و فناوری؛ سعدانه طباطبائینیا: «نقشه کروی زمین را به ما غالب کردند… زمین گرد نیست و بعد از قطب جنوب دنیاهای دیگری وجود دارد که میخواهند آنها را از ما مخفی کنند…»، «در واکسنهای کرونا چیپهایی وجود داشته که افراد را با آنها ردیابی میکنند…». اینها تنها نمونههایی از اطلاعات غلط و گمراه کنندهای است که بارها و بارها در شبکههای اجتماعی مختلف بازنشر شدهاند.
اگرچه موضوع شبهعلم و خرافات تنها مختص شبکههای اجتماعی نیست و حتی در دورهمیهای خانوادگی و دوستانه و … نیز با موضوعات شبهعلمی و غیرعلمی که تلاش دارند «علمی» به نظر برسند، مواجه میشویم؛ ولی امروزه به واسطه گسترش شبکههای اجتماعی و سرعت بالای انتشار محتوا، شبهعلم بسیار سریع و بهصورت ویروسی در بین اقشار مختلف پخش میشود.
شبهعلم طیف گستردهای از موضوعات را شامل میشود؛ از اعتقاد به تخت بودن زمین، واکسن هراسی و استفاده از روشهای درمانی و داروهای بدون شواهد علمی گرفته تا آسترولوژی یا اختربینی، فنگشویی، شفای کوانتومی و انواع عرفانهای مختلف و … همگی نمونههایی از شبهعلم هستند. این طیف به حدی گسترده است که در زندگی روزمره با افراد علمی و متخصصین مواجه میشویم که به ظاهر مخالف شبهعلماند ولی در باورهای خود به نوعی از شبهعلم اعتقاد دارند.
خرافات و حرفهای بیپایه و اساس موضوعی نیست که مربوط به امروز و دیروز باشد. این مسئله حتی مختص به جامعه ایران نیز نیست ولی مسئله امروز این است که حتی رمالها و فالگیرهای دیروز نیز سعی دارند با به کار بردن جملاتی مانند «تحقیقات علمی ثابت کردند…»، «دانشمندان دریافتهاند…»، «آزمایشهای پژوهشگران نشان داده که…» به صحبتهای خود ظاهر علمی ببخشند.
وقتی وزیر علوم از صدای بلند شبهعلم انتقاد میکند
خطر رواج شبهعلم و آمیخته شدن باورهای غلط با موضوعات علمی در جامعه تا جایی پیش رفته که «حسین سیمایی صراف» وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در مراسم تودیع و معارفه خود که با حضور رئیس جمهور برگزار شد، با بیان اینکه شبهعلم یک مانع جدی است که در برابر علم قرار دارد، گفت: «شبهعلم سر و صدای زیادی دارد و سد راهی شده است». وی با اشاره به عالمان و فرهیختگانی که در رشته خود متخصص هستند ولی در دیگر موضوعات، علمی فکر نمیکنند، گفت: «ما باید مرجعیت علم را بپذیریم کسانی که علمی فکر نمیکنند، به راحتی تن به خرافه، خیالات و توهمات میدهند و ای کاش برای همه رشتهها دو واحد فلسفه علم اجباری شود».
از بیش از دو دهه قبل، موضوع «توسعه علمی» به عنوان مسیر پیش روی ایران هدف گرفته شد. به همین دلیل در اسناد مختلف به شاخصهایی برای توسعه پژوهش، فناوری و نوآوری توجه شده و در موضوعاتی از قبیل زیستفناوری و نانو سرمایهگذاری ویژه انجام شده است. با این وجود هنوز در بیشتر اسناد بالادستی موضوع گسترش «تفکر علمی» در جامعه، نقش مردم در توسعه علمی و درک مردم از علم و درگیر کردن عموم مردم در علم، نادیده گرفته شده و سیاستگذاری خاصی در این موضوع انجام نشده است.
برای بررسی پیشرفت علم در یک جامعه باید تأثیرات نهادهای علمی و فرهنگی جامعه را نیز در پذیرش باورها و مؤلفههای علمی را نیز مد نظر قرار داد. مردم جامعه به عنوان گروهی که در مواجه مستقیم اثرات علم و فناوری هستند میتوانند بر سرعت، اصلاح، دگرگونی و حتی جلوگیری از برخی پیشرفتهای علمی مؤثر باشند؛ ولی همین مردم زمانی میتوانند عقلانی تصمیمگیری کنند که شناخت کافی نسبت به علم و فناوری داشته باشند.
ترویج علم مفهومی است که به میزان اطلاع مردم از علم توجه دارد و دغدغه آن افزایش درک مردم از علم، در دسترس قرار دادن علم برای عموم مردم و شناساندن درست علم و محدودیتهای آن به جامعه است. شاید اولین فعالیتهای ترویج علم در ایران را بتوان با آغاز به کار رادیو در ایران و ساخت برنامههای علمی رادیویی دانست. همچنین انتشار مجلههایی مانند دانشمند، پخش برنامههای علمی از تلویزیون، برگزاری مسابقههای علمی و …همگی به نوعی در راستای ترویج علم بودند. سالهای زیادی است که گروههای مختلفی از مردم در گوشه و کنار کشور به دنبال «ترویج علم» هستند.
در گفتگو با برخی از شخصیتهای فعال در حوزه ترویج علم به موضوع مقابله با شبهعلم و نقش دولت در این زمینه پرداختیم.
فاطمه مهاجرانی؛ سخنگوی دولت و عضو انجمن ترویج علم ایران در گفتگو با خبرنگار مهر در مورد نقش دولت و حمایتهای دولتی از ترویج علم میگوید: ترویج علم از جنس مردمی است و معمولاً سمنها (سازمانهای مردمنهاد) متولی آن هستند. طبیعتاً وظیفه دولت تقویت سمنها و ایجاد زیرساخت برای آنها است. کارهای ترویجی اصولاً کارهای غیرسازمانی هستند و باید از بدنه دولت خارج شوند.
او معتقد است که چنین انجمنهایی باید از نظر فضا و تجهیزات تقویت شوند ولی در حال حاضر چنین امکاناتی برای آنها وجود ندارد و سالهاست از این نظر در مضیقه هستند.
به گفته مهاجرانی؛ ترویج با اجبار همخوانی ندارد و از جنس ایجابی است. موضوعات ایجابی اول باید به باور تبدیل شوند و بعد باید آرام آرام باید در جامعه انتقال پیدا کنند. بنابراین نیاز است که از جنس فرهنگ شوند. موضوعات فرهنگی نیز در بستر اجتماع شکل میگیرند.
ناکامی تلاشهای ۲۰ ساله برای ایجاد زیستبوم ترویج علم در ایران
تأسیس انجمن ترویج علم ایران در اردیبهشت ۱۳۸۰ اولین گام رسمی و ساختارمند در جهت ترویج علم در ایران بوده است. این انجمن تاکنون با برگزاری ۲۵ دوره مراسم جایزه ترویج علم، فعالان و برگزیدگان این حوزه را معرفی و تقدیر کرده است.
اکرم قدیمی؛ عضو هیئتعلمی مؤسسه تحقیقات سیاست علمی کشور و رئیس انجمن ترویج علم ایران در مورد فعالیتهای این انجمن برای شکلگیری زیستبوم ترویج علم در ایران میگوید: ما سالها به دنبال تشکیل یک شورای هماهنگکننده برای ترویج علم بودیم ولی این موضوع در میانه کار متوقف شد. ما در قالب یک کار پژوهشی، الگوی زیستبوم ترویج علم در ایران را تدوین کردیم. بر اساس این الگو نهادهای مختلف دولتی، غیر دولتی، سیاستگذار و … همگی باید با هم هماهنگ باشند و ذیل یک شورا یا دبیرخانه با یکدیگر فعالیت کنند. در آن زمان رئیس سازمان برنامه و بودجه وقت، مجوز راهاندازی این دبیرخانه را صادر کرد؛ ولی در میانه کار به دلیل تغییراتی که اتفاق افتاد، روند فعالیتهای ۲۰ ساله متوقف شد.
این پژوهشگر حوزه ترویج علم معتقد است که موضوع ترویج علم یک موضوع چندوجهی است و باید هم از طریق دولت و هم از طریق مردم دنبال شود. البته این نکته نیز مهم است که ترویج علم یک موضوع «دستوری» نیست و دولت در کنار مردم و با حمایت و هدایت میتواند به این موضوع کمک کند.
جای خالی نهادهای دولتی در فعالیتهای ترویج علم
در ایران همزمان با روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه (۱۰ نوامبر) هفته ترویج علم برگزار میشود ولی به گفته رئیس انجمن ترویج علم ایران؛ همه فعالیتهایی که در هفته ترویج علم انجام میشود، مردمی است و هیچ حمایت دولتی وجود ندارد. در صورتی که اگر حمایت دولتی در کنار فعالیتهای مردمی وجود داشت، ضریب نفوذ آن بالاتر و اثرگذاری آن بیشتر میشد. مخصوصاً وزارت علوم و یا نهادهای علمی کمترین مشارکت را در زمینه ترویج علم دارند. این یک گپ و فاصله بزرگ است و دلیل آن هم این است که موضوع ترویج علم جدی گرفته نمیشود.
او امیدوار است که دولت، مردم و جامعه مدنی در ترویج علم مشارکت داشته باشند که تا این زنجیره در کشور تکمیل شود.
قدیمی در مورد تلاشهای انجمن ترویج علم برای جلب حمایت دولت و وزارت علوم میگوید: ما در حد بضاعت انجمن تلاشهای خود را انجام میدهیم ولی موضوع ترویج علم یک موضوع ملی است و فردی نیست.
او در پاسخ به این سوال که آیا با توجه به دغدغههای وزیر علوم جدید در مورد شبهعلم، پیشنهادی برای مشارکت و همکاری با انجمن ترویج علم مطرح شده است، گفت: تاکنون پیشنهادی مطرح نکردیم ولی امیدواریم دکتر سیمایی صراف در عمل به این موضوع توجه داشته باشند.
آموزش تفکر علمی را باید از کودکی آغاز کرد
در این بین در مورد گسترش شبهعلم در فضای مجازی نگرانیهایی وجود دارد. «قدیمی» در مورد مقابله با شبهعلم و اطلاعات غلط در شبکههای اجتماعی میگوید: اصلیترین موضوع برای مقابله با شبهعلم، ارتقای سطح سواد علمی و افزایش درک عمومی از علم و فناوری است. چراکه شبهعلم ظاهر جذابی دارد و افراد تشویق میشوند که چنین محتواهایی را برای یکدیگر ارسال کنند؛ ولی اگر سطح سواد علمی جامعه افزایش یابد، افراد قبل از بازنشر، محتوا را از نظر درستی و نادرستی بررسی میکنند. بنابراین مهمترین موضوع آگاهیرسانی و ترویج تفکر علمی است. آموزش تفکر علمی و علمی اندیشیدن را باید از مدرسه و حتی مهد کودک آغاز کرد.
به باور رئیس انجمن ترویج علم، ایمن شدن در برابر شبهعلم تزریقی نیست؛ بلکه با تفکر علمی و آگاهیرسانی میتوان با آن مبارزه کرد.
دغدغه دانشگاهها و دانشجویان، ارتباط با مردم نیست
نقش جامعه دانشگاهی در ترویج علم و ارتباط دانشگاهیان با جامعه نیز در این میان اهمیت قابلتوجهی دارد. سیاوش صفاریانپور؛ فعال حوزه ترویج علم، تهیهکننده برنامههای علمی و همبنیانگذار بنیاد «چراغ»، به نقشآفرینی جامعه دانشگاهی در ترویج علم اشاره میکند و میگوید: ما میدانیم که بخشی از فرآیند ترویج علم، فعالیت داوطلبانه است و این فعالیتها نیاز به سازماندهی دارد که در این سالها انجمن ترویج علم آن را دنبال کرده است؛ ولی این یک موضوع سوی دیگری نیز دارد. سوی دیگر آن، فضای آکادمیک و دانشگاهی است که نیازمند این است که ارتباط خود را با جامعه بیشتر کند.
وی با بیان اینکه عموماً دغدغه دانشگاهها و دانشجویان، ارتباط با مردم نیست و یک فضای بسته در این زمینه وجود دارد، گفت: در دنیا برای ارتباط دانشگاه با مردم روشهای مختلفی وجود دارد. برای مثال در دانشگاه یک روز «درهای باز» برای ارتباط بهتر جامعه دانشگاهی با عموم مردم اعلام میشود و این را به عنوان وظیفه در نظر میگیرند و بخشی از کار آنهاست.
ما امروز سوی ناخوشایند قطع ارتباط مردم با دانشگاه را در خالی و خالیتر شدن صندلیهای آموزش عالی میبینیم و علت اصلی این اتفاق بیشتر شدن فاصله عموم مردم با فضای آکادمیک و دانشگاهی است به گفته صفاریانپور؛ چنین اقداماتی در ایران گاهی به صورت نمادین و گاهی به صورت مقطعی انجام میشود. مثلاً یک مدیری یکبار چنین رویدادی را برگزار میکند و بعد متوقف میشود ولی تبدیل به یک رفتار رایج نمیشود.
این مروج علم معتقد است که رویدادهایی مثل روز درهای باز دانشگاه، سبب شکلگیری ارتباط مردم با دانشگاه میشود و از این طریق مرجعیت علمی به دانشگاهها باز میگردد. لازمه بازگشت مرجعیت علمی به دانشگاهها این است که خود دانشگاهها با جامعه ارتباط داشته باشند.
صفاریانپور با تاکید به اهمیت ساختار حکمرانی آموزش عالی، میگوید: البته تا زمانی که در ساختار حکمرانی آموزش عالی سهمی از ترویج علم در آئیننامه ارتقای اعضای هیئتعلمی وجود نداشته باشد، یک استاد دانشگاه ترجیح میدهد برای ارتقای رتبه خود تنها مقاله تولید کند.
این مروج علم باور دارد که ترویج علم باید به یک فرهنگ و یک الزام تبدیل شود تا ارتباط عموم مردم با علم قطع نشود و عنوان میکند: ما امروز سوی ناخوشایند قطع ارتباط مردم با دانشگاه را در خالی و خالیتر شدن صندلیهای آموزش عالی میبینیم و علت اصلی این اتفاق بیشتر شدن فاصله عموم مردم با فضای آکادمیک و دانشگاهی است.
سرمایهگذاری ۱۱.۵ میلیارد دلاری آمریکا در ترویج علم
موضوع سرمایهگذاری در حوزه ترویج علم نیز مسئله مهم دیگری است که بهاره صفوی؛ دبیر انجمن ترویج علم و دانشآموخته علوم ارتباطات به آن میپردازد.
او با اشاره به اهمیت سیاستگذاری و حکمرانی در زمینه ترویج علم میگوید: در دنیا اینگونه است که در بخش ترویج علم حمایتهای دولتی وجود دارد. در سال ۲۰۲۴ بنیاد ملی علوم (NSF) در آمریکا، ۱۱.۵ میلیارد دلار تنها برای ترویج علم سرمایهگذاری کرده است. این در حالی است که وضعیت بودجه پژوهش ما در کشور مشخص است که کمتر از نیم درصد است و ترویج علم اصلاً بودجهای ندارد.
صفوی به پژوهشهای خود در این حوزه اشاره میکند و میگوید: ما در پژوهشهای مختلف با اساتید، دانشجویان، رسانهگران و … این موضوع را بررسی کردیم و به یک الگویی رسیدیم. این الگو نشان میدهد که اگر علاوه بر حمایت معنوی، حمایت دولتی از جنس مادی در این زمینه وجود نداشته باشد نمیتوانیم امیدوار باشیم و حرکات جزیرهای که در حال حاضر انجام میشود، بیاثر و کماثر باقی میماند؛ امیدوارم که یک عنایت ویژهای در این زمینه انجام گیرد.
دبیر انجمن ترویج علم ایران معتقد است که ترویج علم متعلق به حوزه علمی خاصی نیست و منظور ترویج همه علوم برای عامه مردم است. بنابراین اگر هر وزارتخانه، سازمان و نهادی بودجهای برای این کار در نظر بگیرد، میتواند مؤثر باشد. در حال حاضر سازمانهای مختلف یک بخش ترویج دارند؛ ولی آیا فعال هستند؟ توانستند با جامعه هدف خود ارتباط برقرار کنند؟
او این موضوعات را حلقههای مفقوده ترویج علم میداند و امیدوار است که اقدامات یک انسجام اساسی پیدا کنند و فعالیتهای جزیرهای با همافزایی پر قدرت پیش بروند و به نتایج خوبی منتج شوند.
آموزش ترویج علم به اعضای هیئتعلمی و دانشگاهیان
به گفته صفوی؛ رسانههای علمی سادهترین، در دسترسترین، پرکاربردترین و اثرگذارترین فرآیند ترویج علم هستند و اگر همه کسانی که نگاه تخصصی دارند، سادهسازی انواع محتوای ترویجی را یاد بگیرند، میتوانند به نوعی رسانهگر علم باشند. از این طریق میتوانند هم در حوزه ترویج علم کمک کنند و نگاههای خود را به جامعه و نیاز جامعه نزدیکتر کنند. این کمک میکند که اعتماد مردم به علم نیز افزایش یافته و همافزایی اتفاق بیفتد. اگر اعتماد به علم نباشد واقعاً دانشگاه هم به نتیجه نمیرسد. لازمه شکلگیری این زنجیره این است که از حرف زدن فاصله بگیریم و به عمل برسیم و نتیجه آن مثل اسناد توسعه و چشمانداز نباشد.
دولت نباید در ترویج علم مداخله کند
حسین شیخرضایی؛ عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و دانشآموخته فلسفه علم از دانشگاه صنعتی شریف، نظر متفاوتی در مورد مداخله دولت در ترویج علم دارد. او در پاسخ به این سوال که آیا ترویج علم باید دولتی باشد یا مردمی، میگوید: این بستگی به نوع دولت دارد. اگر بخواهیم در مورد وضعیت فعلی و دولت خودمان صحبت کنیم، باید بگویم که بهترین نقش دولت این است که در این زمینه مداخله نکند.
به گفته او؛ اگر زیرساختی وجود داشته باشد که نهادهای علمی بتوانند فعالیت کنند، بهترین کمک است؛ وگرنه به محض اینکه فعالیتهای ترویج علمی دولتی شود، وارد مناسبات، روابط، محدودیتها و قیودی میشود که سبب نقض غرض میشود.
شیخرضایی معتقد است که دولت باید «سایه امنیتی» را از سر موضوعاتی مثل ترویج علم بردارد. او با اشاره به فعالیت روزنامهنگاران در موضوعات ترویج علمی و پرداختن به حوزههای مختلف سیاستگذاری علمی میگوید: روزنامهنگار ایرانی باید بتواند در مورد موضوعات مختلف از جمله «آئیننامه ارتقا» بنویسد. اگر سایه امنیتی بر روی موضوعات وجود نداشته باشد، ترویج علم به صورت مردمی پیش خواهد رفت.
الزامی شدن ترویج علم باعث «فساد» میشود
این استاد فلسفه علم در مورد سیاستگذاری دولتی در زمینه ترویج علم از جمله الزام اعضای هیئتعلمی برای حرکت به سمت فعالیت ترویجی میگوید: ما نمونههایی از الزام داریم که از دل آنها فساد بیرون آمده است. مثلاً در گذشته الزام کردند که اعضای هیئتعلمی باید مقاله بنویسند. اگر ترویج علم نیز به صورت یک الزام در بیاید، از دل آن هزار مؤسسه ایجاد میشود که فعالیتهای ترویجی را با پول انجام دهند!
ما نمونههایی از الزام داریم که از دل آنها فساد بیرون آمده است. مثلاً در گذشته الزام کردند که اعضای هیئتعلمی باید مقاله بنویسند. اگر ترویج علم نیز به صورت یک الزام در بیاید، از دل آن هزار مؤسسه ایجاد میشود که فعالیتهای ترویجی را با پول انجام دهند!
او با تاکید بر اینکه هیچ الزامی جای انگیزه فردی را نمیگیرد، ادامه داد: به این موضوع نیز باید توجه داشت که همه افراد نمیتوانند یک کار انجام دهند. نمیتوان گفت همه افراد باید به سمت ترویج علم بروند. برخی افراد این روحیه را دارند و برخی دیگر ندارند. در برخی رشتهها این امکان وجود دارد که فعالیت ترویجی انجام شود ولی برخی رشتههای دیگر خیر.
به گفته شیخرضایی موضوع اصلی این است که فعالیت ترویجی به رسمیت شناخته شود. یعنی عنوان شود که اگر کسی دوست دارد، این فعالیتها را انجام دهد و بگویند که اگر ترویج علم انجام دهید، دیده میشوید و سایر افراد نیز که علاقه ندارند، انجام ندهند. مثلاً نمیتوان همه را به ورزش کردن، ملزم کرد. تنها میتوان گفت اگر کسی ورزش کند، این منافع را دارد. در نهایت هم یک سری افراد ورزش میکنند و یک عده نمیکنند. به نظر من سیاستگذاری باید بیشتر سلبی باشد؛ یعنی مانع ایجاد نکند و به شکل طبیعی انجام گیرد.
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در مورد ارائه مباحث آموزش ترویج علم به دانشگاهیان نیز با هرگونه الزام مخالف است و میگوید: آموزش نیز اگر به این صورت باشد که افراد علاقهمند در آن شرکت کنند، اتفاق خوبی است ولی اینکه تبدیل به الزام شود و وارد چارت درسی شود و اساتید دانشگاه ملزم شوند که برای تبدیل وضعیت این دورهها را بگذرانند نه اتفاق خوبی نیست. برای مثال اگر محتوایی تهیه شود و در آن نکات ترویج علم و انتقال مفاهیم علمی به عامه مردم توضیح داده شود، اتفاق خوبی است ولی به محض اینکه اجباری شود، خراب میشود.
مریم فیروزی دبیر جایزه ترویج علم نیز به نقش دانشگاهیان در ترویج علم میپردازد و میگوید: ترویج علم بیشتر نیاز به فرهنگسازی دارد. ولی از آنجا که در دل خود سادهسازی علوم تخصصی به زبان عامه مردم را دارد، به نظر میرسد که اولین بخش آن به عهده دانشگاهیان است تا یاد بگیرند دانش تخصصی خود را به زبان مردم بیان کنند. در این بین دولتها نیز وظیفه دارند که در سیاستگذاری و شکلدهی ترویج علم به این مسیر وارد شوند.
وی با اشاره به آئیننامه ارتقای اعضای هیئت علمی ادامه میدهد: در حال حاضر یکی از معیارهای ارتقای دانشگاهیان مقالهنویسی است. ولی چقدر خوب بود که موضوع ترویج علم نیز به ارتقای دانشگاهیان اضافه میشد کما اینکه در بعضی دانشگاههای دنیا این موضوع وجود دارد که از اعضای هیئتعلمی میخواهند که آنچه آموختهاند را به زبان ساده به عموم مردم انتقال دهند.
فیروزی با تاکید بر اینکه نقش دولت سیاستگذاری حوزه ترویج علم است، ادامه میدهد: همه نهادها از جمله وزارت علوم، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و حتی آموزش و پرورش میتوانند در این حوزه نقش ایفا کنند و در زمان تدوین اسناد بالادستی، نه به صورت فرمایشی و رفع تکلیف، بلکه با انجام نیازسنجی به این حوزه توجه کنند.
وی خاطر نشان که هر فردی که علمی را میآموزد، باید بداند که ترویج علم هم برای ارتقای علمی خودش نیاز است و هم از نظر مسئولیت اجتماعی وظیفه دارد در این حوزه فعالیت کند. همچنین با این اقدام، صنعت نیز در کنار آنها قرار میگیرد و موجب پیشرفت این حوزه تخصصی میشود؛ اینگونه همه از مواهب علم استفاده میکنند.
ترویج علم؛ از امید و آرزو تا عمل
به گزارش مهر، از سالها قبل افراد و گروههای گوناگون در گوشه و کنار ایران در بسترهای مختلف از مراکز علمی مختلف به دنبال اشاعه ترویج علم در جامعه ایران بودند. این فعالیتها گاه به صورت برگزاری رویدادهای علمی در مراکز علمی مثل رصدخانه زعفرانیه، موزه علوم و فناوری ایران و … بوده، گاه در بستر مجلات علمی مثل دانستنیها و دانشمند و… و گاه از طریق برنامههای تلویزیونی انجام شده است. با این حال اثرگذاری این فعالیتها به خاطر جزیرهای، مقطعی و گاه کوتاهمدت بودن، در رشد و ارتقای سواد علمی و تفکر علمی در بین عموم جامعه آنچنان مشخص نیست.
بسیاری از کشورهای توسعهیافته و حتی در حال توسعه با انجام پیمایشهایی به صورت دورهای وضعیت باورهای مردم و سواد علمی و اعتماد مردم به علم را ارزیابی میکنند و بیش از نیم قرن است که در دنیا شاخص درک عموم جامعه از علم به عنوان یکی از ابزارهای اندازهگیری این موارد شناخته میشود. ولی در ایران با وجود هجمه شبهعلم در شبکههای اجتماعی، ارزیابیهای دقیقی نسبت به این موضوع انجام نمیشود.
امروز بسیاری از مسئولین نوک پیکان انتقادات را به سمت دانشگاهها و مراکز علمی کشور نشانه گرفتهاند که چرا دانشگاهیان و پژوهشگران ارتباطی با جامعه ندارند و پژوهشهای آنها «مسئله» ای از جامعه را حل نمیکند؟ در صورتی که انگشت اتهام را باید به سمت سیاستگذاران گرفت که در ترسیم زنجیره علم، فناوری و نوآوری در ایران، به نقش «جامعه و مردم» بیتوجه بودهاند و حتی در دفتر ارتباط دانشگاه با جامعه و صنعت وزارت علوم نیز تنها به ارتباط دانشگاهیان با صنعت تاکید میشود و ارتباط با «جامعه» مغفول مانده است.
توسعه علمی در ایران بدون افزایش میزان شناخت مردم از علم و افزایش سواد علمی در جامعه این اتفاق امکانپذیر نیست و ارتقای درک عموم از علم به صورت آرام، تدریجی و با برنامهریزیهای هدفمند و نظاممند محقق خواهد شد. در این میان جای خالی یک نهاد متولی ترویج علم خالی است که در ابتدا با یک ارزیابی دقیق، شرایط جامعه را از نظر سواد علمی، درک مردم ایران از علم و فناوری و اعتماد آنها به علم ارزیابی کند و سپس با سیاستگذاری صحیح این فعالیتها را جهتدهی کند.